اشک ماتم از رخ ملت روان باشد هنوز
ناله بیچارگان تا آسمان باشد هنوز
هر طرف بینی سپاه جهل سنگر بسته اند
سر نوشت ما به دست این وآن باشد هنوز
دشمنان این وطن سازند قصر نیلگون
بلبل این گلستان بی آشیان باشد هنوز
گور خونین شهیدان شد وقار این وطن
زیب خاک این شبستان پرنیان باشد هنوز
کاوان وارونه می بینی زبیداد قضا
مرکب بی یال ود م سرکاروان باشد هنوز
گشته مهد دانش و علم وادب آماج تیر
قلب اهل معرفت زان خونچکان باشد هنوز
هر قدر خاموش گردانند شور زندگی
عندلیب این چمن هم نغمه خوان باشد هنوز
دانش و فهم و وطن خواهی متاع کهنه گشت
رونق بازار ما تیرو سنان باشد هنوز
هرکه جلاد است و خون آشام در دور زمان
نزد اربابان خود شیر ژیان باشد هنوز
آنکه مکار است و خاین زور گوی و بی هنر
در میان همقطاران قهرمان باشدهنوز
|