kabulnath.de  کابل ناتهـ

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


Deutsch
هـــنـــدو  گذر
قلعهء هــــنــدوان
همدلان کابل ناتهـ

باغ هـــندو
دروازهء کابل
 

 

 

 
 
 
 
 
انتقال آثار موزیم ملی افغانستان از اوتاوا به جرمنی
 و بی توجه یی افغانهای مقیم کانادا باین آثار
 
محقق محمد اکبر امینی – تور نتو
 
 
 

خوانندگان گرانقدر مطلع خواهند بود که بتاریخ سی ام سپتمبر 2009 م. بتعداد 231 اثر باستانی از جملۀ آثار بی شمار موزیم ملی افغانستان  بسلسلۀ نمایشات جهانی ، از نیویارک به اوتاوا  آورده شد که بعد از ترتیب و تنظیم درموزیم تمدن کاناداCanadian Museum of Civilization ، واقع اوتاوا برای مدت چهار ماه، بنمایش گذاشته شد. بتار یخ 25 اپریل (2010م.) نمایش این آثار در کانادا، رسماً پایان یافت و آثار مذکور جهت انتقال به شهر بن، المان پکنگ و باربندی گردید که طی دو پرواز جداگانه به روز های  نهم و دهم ماۀ جاری (می 2010 م.) به کشور المان انتقال یافت.

این خبر را سرمحقق میر عبدالرؤف ذاکر، آمر انستیتوت باستانشناسی افغانستان، طی یک مصاحبۀ تیلفونی از شهر اوتاوا به نگارنده بیان داشت. وی افزود که نمایشگاۀ این آثار در شهر بن المان بتاریخ دهم جون 2010م. رسماً گشایش  و تا تاریخ سوم اکتوبر سال جاری 2010م. دوام می یابد. موصوف علاوه نمود که در این مدت چهار ماۀ گذشته  بتعداد 70000 ( هفتاد هزار)  تماشاچی از این آثار در  موزیم تمدن کانادا،  دیدن کرده اند که بمقایسۀ کشور های دیگر بسیار اندک میباشد.

این آثار بی نظیر باستانی ادوار قبل از اسلام افغانستان، که با صرف دها هزار دالر تا کانادا آورده شده بود در حالی از اوتاوا برده شد که بتعداد انگشت شماری از افغان های مقیم کانادا از آن دیدن کردند و  موسسات و مراجع رسمی و کلتوری افغانی در سرتاسر کانادا بدون آنکه توجۀ به آمدن این آثار پر ارزش و بی نظیر جهانی، به کانادا کرده باشند با همان شیوۀ فرهنگ زدایی و فرهنگ ستیزی طالب گونه که در چند سال اخیر برفضای فرهنگی کشور ما و حتی حلقات دنباله رو طالبان، در خاج حاکم شده است، در مقابل این آثار بی نظیر قبل الاسلام افغانستان، موضع گیری خصمانه اختیار کردند  و در راۀ معرفی این آثار و درنتیجه معرفی کلتور و تاریخ پر غنا و پر افتخار دوره های قبل از اسلام افغانستان کوچکترین توجۀ بعمل نیاوردند. تعدادی از گردانندگان این موسسات شاید فکر کنند که هرچه در موزیم ما است کفر و الحاد است و معر فی  کردن این آثار کافران افغانستان و صحبت در مورد این آثار باعث خاطر رنجی طالبان خواهد شد.

 نگارنده، حین آمدن این آثار به اوتاوا و گشایش نمایش آن در موزیم تمدن کانادا، از طریق یک تن از منسوبین اتحادیۀ افغانهای مقیم اونتریو، با آن اتحادیه موضوع را چندین بار در میان گذاشتم تا با تهیۀ راپورتاژی به معرفی این نمایشگاه آثار باستانی موزیم ملی افغانستان، از طریق برنامۀ تلوژیونی شان بپردازند. لیکن همانطوریکه مشهور و معلوم است در بین ما افغانها کسی به آذان ملای غریب نماز نمی خواند، آنها به موضوع اهمیت قایل نشدند. زیرا که از طرف شخص تاجک وبی نام و نشانی چون بنده پیشنهاد گردیده بود و یا هم طوریکه در بالا اشاره شد از ترس طالبان به این کار اقدام ورزیده نشد.

 گیلۀ من نسبت به همه اعضای آن اتحادیه از جناب محترم دانشور – رئیس آن اتحادیه - است که در هر شمارۀ  ماهنامۀ پپیام روز – منتشرۀ تور نتو -  به معرفی شهر های افغانستان می پردازند و در پهلوی اینکه یک داکتر طب هستند در کار های فرهنگی نیز تشبث می ورزند. ایشان میتوانستند بجای نشر خواندن ها، تحلیل اوضاع سیاسی افغانستان و مطالب طبی تکراری که هر ساعت از طریق تلوژیون های دیگر افغانی نیز به نشر می رسد و گوش های ما از شنیدن متواتر آن خسته شده است، یکی دو برنامۀ تلوژیونی آن اتحادیه را به معرفی این آثار و نمایش آن در اوتاوا اختصاص میدادند تا افغانهای مقیم کانادا از یک طرف از آمدن این آثار به اوتاوا مطلع می شدند و از جانب دیگر معلومات کافی در مورد قدامت تاریخی و هنری این آثارو وضعیت فعلی موزیم ملی افغانستان،  بدست می آوردند و خبر گشایش این نمایشگاۀ مهم بگوش علاقمندان آثار باستانی افغانستان در کانادا رسانیده میشد.

 یکی از عللی که اتحادیۀ افغانها ی مقیم انتریو به همچو مسایل فرهنگی  و تاریخی علاقه و دلچسپی نشان نمی دهد و این مطالب مهم را از طریق برنامۀ های تلوژیونی اش بازتاب نمی دهد همانا نصب جوانان باصطلاح انگلیسی دان، در بست های وظیفوی و بورد مشورتی آن اتحادیه  است که اکثراً در خارج تولد شده و یا به سن بسیار خرد از افغانستان برآمده اند. این جوانان ما متأ سفانه از کلتور و تاریخ واقعی پر غنای وطن شان چیزی نمی دانند تا آنرا بازتاب دهند. تجلیل نکردن میلۀ عنعنوی نوروز از چندین سال باینطرف از طرف اتحادیۀ افغاهای مقیم انتریو و نگرفتن نام این نمایشگاه در برنامه های تلوژیونی اتحادیۀ  مذکور، سوالات زیادی را نزد هر افغان با کلتور مقیم تورنتو؛ خلق کرده است که باید اتحادیۀ مذکور با آن سوالات جواب دهد. برنامۀ تلوژیونی اتحادیۀ مذکور میتواند بسیار غنی تر، مفیدتر و پر محتوا تر از آنچه تا کنون منتشر شده است باشد. صد ها مطلب به ارتباط به زندگی افغانها در کانادا؛ معرفی ایالات و شهر های  کانادا از لحاظ جغرافیایی، تاریخی، فعالیت های اقتصادی، تولیدی و غیره؛ اخبار هر هفتۀ کانادا و اخبار کمونیتی های افغانی در سرتاسر کانادا؛ مشکلات افغانها در  کانادا؛  آشنایی با قوانین گوناگون کانادا که هر افغان باسواد و بی سواد مجبور است آنرا بداند و تا اندازۀ کمی از طریق این برنامه اتحادیه صورت گرفته است که به هیچ وجه کافی نمی باشد؛ معرفی شخصیت های افغان مقیم انتریو، معرفی جوانان و کودکان با استعداد و برازندۀ افغان مقیم انتریو، معرفی ورزشکاران جوان افغان مقیم انتریو، آشنا ساختن جوانان افغان مقیم انتریو با تاریخ و کلتور پر غنای افغانستان؛ معرفی آثار، آبدات و ساحات تاریخی افغانستان، بازتاب فعالیت های باستانشناسی در افغانستان؛ معرفی نخبگان گذشتۀ افغانستان؛ معرفی هنر های مختلف افغانی که تنها بخش موسیقی را در بر نمیگیرد و دها موضوع و مطلب دیگر تازه و بیان نه شده وجود دارد که می تواند از طریق این برنامۀ تلوژیونی آن اتحادیه که بمصرف دولت کانادا تهیه میگردد و مربوط به تمام افغانهای مقیم ایالت انتریو است، بازتاب یابد و همکاری تمام افغانهای مقیم انتریو در پیشبرد این برنامۀ تلوژیونی جلب گردد و این برنامۀ تلوژیونی افغانهای مقیم انتریو؛ اگر واقعاً از اتحادیۀ افغانهای مقیم انتریو است از شکل و حالت انحصاری کنونی آن بیرون آید.

حینکه این آثار هنوز در نیویارک بنمایش قرار داشت نگارنده، مطلب جامعی تحت عنوان:« معرفی آثار موزیم ملی افغانستان در نیویارک» درشناسایی این آثار نگاشتم که در شمارۀ مسلسل 300 (15 سپتمبر 2009م.) دو هفته نامۀ وزین زرنگار منتشرۀ تورنتو  و شمارۀ مسلسل 104 (16سپتمبر 2009م.) سایت جهانی کابل نات به نشر رسانیده شد. سپس زمانیکه این آثار به شهر  اوتاوا آورده و به نمایش گذاشته شد، مضمون دیگری تحت عنوان ( انتقال آثار موزیم ملی افغانستان از نیویارک به اوتاوا و معرفی البوم های این آثار) جهت آگاهی هموطنان عزیز مقیم تورنتو نگاشتم که در شمارۀ مسلسل 302 (15 اکتوبر 2009م.) دو هفته نامۀ زرنگار و شمارۀ مسلسل 105 ( 1 اکتوبر2009م.) سایت کابل نات منتشر گردید که ضمن آگاهی دادن از موضوع انتقال آثار مذکور از نیویارک به اوتاوا و گشایش نمایشگاۀ آن در اوتاوا، در آن نبشته به معرفی البوم های انگلیسی، پشتو و فارسی این آثار که برای اولین بار چنین البومی به بزبان های ملی پشتو و فارسی بسویۀ جهانی تهیه گردیده است نیز پرداخته بودم (عکس شماره 1 ) که به یقین منسوبین محترم آن اتحادیه این دو مطلب جامع را نه خوانده اند.

 حینیکه مصروف نوشتن این مضمون بودم یک تن ازعزیزان افغانم که مقیم تورنتو میباشند برایم زنگ زد. میخواست احوالم را بگیرد. برایش از موضوع نوشتن این مطلب گفتم. در مقابل برایم گفت:« کدام آثار؟ آثار موزیم ملی افغانستان که همه بتاراج رفته بود!». باور کنید  این دوستم که مرد تحصیل کرده و بزرگی است تا کنون خبر نداشت که تعداد زیادی از آثار گرانبهای موزیم ملی افغانستان در زیر زمینی های بانک ملی افغانستان توسط مقامات دولتی وقت پنهان گردیده بود و در سال 2004 م. دوباره آشکار ساخته شد و از چند سال باین طرف است که در کشور های مختلف اروپایی و شهر های مختلف امریکا و اخیراً در همین نزدیکی های ما در شهر اوتاوا به نمایش گذاشته شده بود و اینک در شهر بن جمهوری فدرالی المان بنمایش گذاشته میشود.

 جهت آگاهی هموطنان عزیز مقیم خارج میخواهم یک بار دیگر بگویم که در وقت زمامداری داکتر نجیب که موضوع فروپاشی امپراتوری اتحاد شوروی و خروج عساکر اتحاد شوروی از افغانستان، برای حزب باصطلاح دیموکراتیک خلق افغانستان ( خلقی ها و پرچمی ها) ثقه یی و یک حقیقت قابل باور گردید، مقامات دولتی وقت البته به اثر توجۀ خاص شخص داکتر نجیب در پهلوی تدابیر امنیتی دیگری که از حمله و رسیدن مجاهدین بکابل می گرفتند، آثار گرانبهای موزیم ملی افغانستان را نیز در جا های محفوظی مخفی کردند تا در  صورت رسیدن مجاهدین بکابل و دستبرد به داشته های موزیم ملی افغانستان، درامان مانده بتواند که آثار طلایی و نقره یی تپۀ فلول بغلان که تقریباً پنج هزار سال قدامت دارد (عکس شماره 2 )؛ آثار طلایی ( طلا تپۀ ) شبرغان که تقریباً دو هزار سال قدامت دارد؛ عاج ها و آثار برونزی و شیشه یی بگرام که بین دوهزار و سه صد تا یک هزار و پنج صد سال  قدامت زمانی دارد؛ مجسمه های برونزی، مدال ها ، زیورات وآثار قیمتی آی خانم با قدامت تاریخی دوهزار و سه صد ساله اش وغیره مشمول این گنجینۀ مخفی ساخته شده، می شد. باقی آثار گرانبهای موزیم ملی افغانستان که در وترین های موزیم بنمایش گذاشته شده  و یا در دیپو های آن موزیم جابجا گردیده بود، مورد دستبرد وحشیانۀ غارتگران قرار گرفت که به اثر آن تقریباًٌ هفتاد فیصد آن آثار از بین برده شد و بتاراج رفت. فعلاً سی فیصد آثار باقیماندۀ موزیم جمع این آثار مخفی شده جمع آثاریکه در کشور های مختلف از دزدان خریداری گردیده و به افغانستان سپرده شده است همه در موزیم ملی افغانستان قرار دارد که موزیم مذکور بروی هموطنان ما و سیاحین باز می باشد.

 اثار مخفی شده در سال 2004م. حینیکه امنیت نسبی به  اثرجا بجا شدن قوای بین المللی در افغانستان قسماً برقرار و از برکت وجود همین قوای بین المللی، حدود جغرافیای کشوربرباد رفته و تجزیه شدۀ ما دوباره تثبیت شد، توسط کارمندان وطن پرست موزیم ملی مذکور برملا گردید و به اثر ابتکار و پیش قدمی موسسۀ نشنل جیوگرافیکل، از جملۀ آن آثار، بتعداد 231 اثر منحصر بفرد آنرا در یک نمایش جهانی قرار دادند که تا کنون در کشور های فرانسه، هالند ، ایتالیا، امریکا  و کانادا مردم از آن دیدن کرده اند که قرار است بعد از المان به کشور های روسیه، آسترالیا و چند کشور دیگر، جهت نمایش، انتقال داده شود.

 

 عکس شماره 2 - جام طلایی منقوش، مکشوفۀ تپۀ فلول بغلان که دارای قدامت تاریخی تقریباً، پنج هزار سال میباشد. این جام با آثار طلایی دیگر تپۀ فلول و آثار مشهورطلایی، طلا تپۀ شبرغان در نمایش اوتاوا قرار داشت.

 

عکس شماره 1 - البوم انگلیسی و پشتوی آثار موزم ملی افغانستان که در نمایش جهانی قرار داده شده است.  

 

بالا

دروازهً کابل
 

شمارهء مسلسل    ۱٢٠        سال شـشم       ثور/جوزا  ۱۳۸٩  هجری خورشیدی      می  2010