ازسرایندۀ پرکار ونستوهی می گوییم که به قول یکتن ازعزیران با نام حوزۀ شعر وادب " سال عمرش ازهفتاد گذشته، شعر جوان می سراید. او خلق خوش، طبع آزاده وقلب مهربان دارد. وی درعنفوان جوانی مدح ومناقب اهل بیت عصمت وطهارت را با صوت خوش ولحن د لپذیر درمجالس ومحافل شوگواریب میخواند که این شیوه سبب کسب فیض والهام بخش پیشه ی شاعری اش گردید" (1)
آری عبدالجبارتوکل هروی اززمانی که دست بردن به قلم را فراگرفته، شعر را به عنوان یار عزیزی برگزیده واز همین روست که از قلمش اشعاربسیاری تراویده اند. سیرزنده گی وی نشان میدهد که بسا سالیان را در سفر سپری نموده وفراز ونشیب های زنده گی را لمس کرده است. بازتاب چنان زنده گی در شعر او مانند " اکثر شعرای متقدم ومعاصر عاری از ین فراز ونشیب ها نیست ."
"عبدالجبارتوکل هروی، به سال1313 خورشیدی در شهر هرات زاده شد. در کودکی سواد را آموخت ونزد استادان کسب آموزش کرداز پانزده سالکی به شعر واد ب علاقه پیدا کرد ویگان پارچه شعر میسرود.
از سال 1339 در کابل مسکن گزین شد.اشعارش در شماری ازنشریات کابل مثل مجلۀ پشتون ژغ، وروزنامه های اصلاح وانیس اقبال چاپ یافتند.
پس از کودتای 7 ثور1357 خورشیدی ترک وطن کرد، فعلا ًدر آلمان زندگی میکند. . ."(2)
طی چندین دهه پسانتر ، دیداری که با اوضاع واحوال میهن خویش، چه از دور دست ها وچه هنگام مسافرت به آنجا دارد، از شعر به عنوان سخنگوی احساس خویش کمک طلبیده است. این است که اشعار او در بیشترینه برگها از آن دردها ، رنجها وناگواریها می نا لند. فراق و دوری ازمیهن که شاعران بسیاری را آزرده است، در شعر توکل هروی جای بسیار دارد. وبا توجه به ابعاد دردها وتراکم نمودن دیده گیهای اجتماع ، وکوششی که شاعر برای ابراز آنها در پیش گرفته است، همه را با شعر خویش میسراید. به گفتۀ استاد لطیف ناظمی ،توکل هروی " سخنوری است بسیار گوی که پیوسته میسراید ومیسراید وچهار دفتر پرشمارسرودههاش، خود گواهی است برانهماک وی درشاعری وسخنوری. "
ناظمی در ادامۀ سخنان خویش می افزاید، که " در گذشته، شاعران را از نگاه شمار شعرشان به دوگونه بخشبندی میکردند . دسته یی را شاعران مــُـقل میخواندند .ودسته یی را شاعران مُــکثر و خود پیداست که شاعران مُقل، گویندگان قلیل الشعر اند وشاعران مُکثر، آفرینندگانی که واژۀ کثیر الشعر را بر آنان میتوان خطاب کرد که جبار توکل، از شمار همین جماعت است که در گونه گون مایه های شعری وقالبهای متنوع طبع آزموده است وآثاری پدید آورده است."(3)
تا حال این آثار ازقلم شاعر انتشار یافته اند:
دیوان اشعار توکل هروی
اشکی برویرانه ها
در استانۀ پائیـــز
از لحظه های غربت
آوای غروب.
ازآثارشاعر ارجمند یک دنیا سخن فریاد برمیاورند وگوشهای مان را به شنیدنمی طلبند.
اهالی کابل ناتهـ برای این شاعر درد سرای و دنیا دیده زندگی پرسعادت ، طول عمر وموفقیت های بیشترمی خواهند.
نمونه یی از کلام توکل هروی :
درآستانۀ پاییز
درآستانۀ پاییــــز ومــاه میزانم
نشسته محوتماشای برگریزانم
چوتکدرخت کهنسال مانده ام تنها
زتند باد حـــــوادث چوبید لرزانم
میــــان جنــــگل انبــوه ناتــوانیها
کنون زحملۀ هر دیو ودد گریزانم
نمانده اگر چه طراوت به باع زندگیم
ولیـــک زنـــده به خشنودی عزیزانم
من آن تکاور میـــدان عشق و دوستیم
بیا زکف مده ای دوست مفت وارزانم (4)