وآسمان ترا پرستا ره می خواهم
نمای نسترن وبلبل وپرستو را
به شاخ باغ تو در هر کرانه می خواهم
وطن بهار ترا هرکه زرد و تیره نمود
یخن دریدۀ و تن پاره پاره می خواهم
وطن ز رنج بسی دانم آن، سیه پوشی
به سبز دیبه ترا در نظاره می خواهم
سرور و شادی آن میلۀ گل سرخت
برای مردم میهن دوباره می خواهم
چو لعل سرخ از آن لاله های صحرائی
به کوه ودامن و دشتت شراره می خواهم
مقام و منزلت و جایگاه بخت ترا
به کهکشان و ببام سیاره می خواهم
بهار نیک و بهاری پر از لطافت و فیض
به ترک، تاجک، پشتون هزاره می خواهم
بلوچ، هندو ازبک ،عزیز نورستا ن
ز (س) به خوان شما هفتگانه می خواهم
زهمد لی و محبت میان مردم خود
به گوش گوش وطن گوشواره می خواهم
وطن ملالت و ذلت ترا نصیب مباد
به پشت نور بلادت سواره می خواهم
عیار غم زده دانی چه آرزو دارد
ز عشق ابر ترا در فواره می خواهم