پلنگی می شوی خانم به سنگر می کشانی ام
به جنگ تحمیلی و نابرابر می کشانی ام
به قصد مرگ من گل می کند « سیاف » درخونت
سپس در « چار راه سرخ قمبر »* می کشانی ام
به رگبار مسلسل ها که می بندی صدایم را
میان شعله های خون شناور می کشانی ام
توافق می کنی وقتی به یک پیمانه آتش بس
برای جستجویت پشت هر در می کشانی ام
هوا اکنون که برفی شد، کسی می گفت در خوابم
که تا قطب شمالی بار دگر می کشانی ام
تن زخمی و نعش یک کبوتر بر سر دوشم
به دنبالت مرا تا صبح محشر می کشانی ام
*
چارراه قمبر در شمالغرب کابل در تقاطع سپن کلی و بند قرغه واقع گردیده است؛ محلی که در حاکمیت مجاهدین مرکز جنگ های خونین قرار گرفت.
|