کابل ناتهـ، Kabulnath

 
 
 
 
 

    کودتای نام نهاد جنرال عبدالرحیم زی

بهانه یی برای سرکوب نیرو های مترقی و آزادیخواه

 
 
داؤود شاه هارونی
 
 

ازچندی به اینطرف که موضوع کودتای نام نهاد جنرال عبدالرحیم زی جدی تر شروع شده است، نگارنده در ارتباط با آن توجه خواننده گان را به جنایات عظیم دژخیمان آل یحی جلب می نماید.

 آن ادعای کودتا و حبس مرحوم عبدالملک خان عبدالرحیم زی،  بهانه یی به دست رژیم خود کامه و فاسد خاندان یحی داد تا قلع و قم نیروهای مترقی و آزادیخواه را شدت بخشد. ما به این موضوع میپردازیم تا باشد که چهرهء واقعی این مزدوران استعمار را تا اندازه یی به هموطنان خود ، خصوصاً به آنهایی که ازآن همه جنایات و وقایع ننگین آگاهی ندارند ، بشناسانیم.

 

  میدانم که بعد از جنگ جهانی دوم و تصویب مرامنامهء حقوق بشر از جانب سازمان ملل متحد؛ شاه محمود خان، صدراعظم وقت ، بنابر جبر زمان ، به اتحادیه محصلان و گروههای دیموکراتیک مثل حزب "وطن" به رهبری مرحوم میرغلام محمد غبار وچند سازمان دیگر به رهبری مرحوم عبدالرحمن محمودی و مرحوم عبدالحی حبیبی و دیگران تا حدی اجازه داد تا به نشر آرمانها و اهداف دیموکراتیک خود از طریق انتشار جراید و مقالات، حتی در جراید رسمی ، به طور آشکارا بپردازند. قشر درس خوانده و روشنفکر از نشرات دیموکراتیک استقبال کردند. زیرا آنها را انعکاس دهندهء آرمانها و خواستهای مدنی و دیموکراتیک خود یافتند.

 

به قول محترم آقای محمد اصف آهنگ، که خود یکی از روشنفکران دیموکراتیک و ازطرفداران آزادی بیان و اندیشه در زمان خود بودند ، جریدهء " وطن "، ارگان نشراتی حزب وطن ، در میان مردم اقبال پذیرش و استقبال بیشتر یافت.

استقبال گستردهء مردم از نهاد های دیموکراتیک و آزادیخواه باعث تشویش وهراس دستگاه حاکمه خاندان یحی شد، مخصوصاً سردارمحمد داوود خان و سردار محمد نعیم خان، که یکی در لندن و دیگری در پاریس سفیر بودند، نتوانستند جریان پیشرفت و گسترش نیرو های مترقی در کشور را تحمل کنند. بنابرآن، هر دو برادر به نیت سرکوب نیروهای نو پای دیموکراتیک به وطن برگشتند. داوود خان، که محیلتر و آزموده تر از نعیم خان بود ، ابتدا به ایجاد کانونی به نام " کلوپ ملی " دست زد. او با مهارتی که داشت احزاب و گروههای سیاسی را برای پیوستن به این کانون دعوت کرد. از آن جایی که اهداف و اغراض پنهانی این کلوپ به دام انداختن نیروهای مترقی و در نهایت سرکوب کامل آنها بود،مردم به زودی از اهداف شوم آن آگاه شدند و آن را تحریم کردند.

بد نام شدن کلوپ ملی و بریدن مردم از آن ، داوود را وا داشت تا در بارهء دسیسهء دیگری فکر کند. دیری نگذشت که فرصت دیگر به او و دارودسته اش میسر شد و آن شروع توطئهء به اصطلاح کودتای جنرال عبدالملک خان عبدالرحیم زی بود.

 میدانیم که درسال ۱۳۳۶، دولت وقت سروصدایی را مبنی بر قصد کودتا توسط  جنرال عبدالملک خان عبدالرحیم زی به راه انداخت ، عنوان کردن کودتا بهانه یی به دست رژیم داد تا به سرکوب بیرحمانهء نیروهای ملی و دیموکراتیک بپردازد. لبهء تیز شمشیر رژیم بیشتر متوجه احزاب مترقی ، منجمله حزب وطن، بود.

از قول شاهدان عینی گفته میشود، که صدها روشنفکرغیر وابسته به دستگاه دولتی؛ در آن زمان به جرم آزاد اندیشی و دموکراسی خواهی به زندان افتادند. تعداد کسانی که به اعدام ، شکنجه ، تبعید و از دست دادن شغل خود محکوم شدند، کم نیست. مرحوم عبدالرحیم زی نیز یکی از کسانی بود که سال های متمادی را در سلول های مخوف زندان به سر برد.

 البته اعمال خشونت و زور و سرکوب وحشیانهء مردم تنها زادهء ذهن داوود و برادرش نعیم و خانوادهء او نبود ، در این مورد دخالت بیگانه گان و دشمنان خارجی را نیز نباید از نظردور داشت . تاریخ معاصر افغانستان و وقایع مربوط به این برههء حساس صرفاً زادهء عمال داخلی نیست. هر نوع جبر و ستم و سرکوب نیروهای وطن پرست و ترقی خواه را باید در پیوند با مداخلهء خارجی و دسایس آنها مطالعه کرد.

 

  تاریخ معاصر افغانستان شاهد آن است که استعمار نوین از طریق عمال گماشته شدهء خود در افغانستان در میان مردم دست به تفرقه افگنی، تزریق مفکورهء تبعیض نژادی و کشمکش های قومی و قبیلوی زده است. این اعمال بسیار ماهرانه و گاهی هم بسیار مضحک اجرا میشد. قرار گفتهء محترم  فرهنگ ، که خود شاهد اجرای چنین اعمال نابخردانه از سوی دستگاه حاکمهء فاسد وقت بوده است، زمانی که داوود کلوپ نام نهاد ملی را بنیاد گذاشت ، هندو های هموطن ما را از حق عضویت در آن محروم کرد. این موضوع باعث اعتراضات شدید از سوی مردم ، خصوصاً از سوی حزب وطن ، گردید. در تظاهراتی که به همین مناسبت از سوی حزب وطن  برگزار شد، نه تنها اعضای حزب ، بلکه صدها تن از مردم شریف اعم از هندو و مسلمان در آن شرکت کردند و نفرت و انزجار خود را از چنین فیصلهء تبعیض آمیز و غیر انسانی ابراز داشتند. مرحوم میرغلام محمد غبار وعدهء دیگر از رهبران اعضای حزب در نتیجهء این تظاهرات به زندان افتادند.

 

پس از ختم تظاهرات و زندانی شدن تعداد کثیری از اعضای حزب و حتی مردم عامه ، آقای آصف آهنگ و مرحوم نادرشاه هارونی از جمله کسانی بودند که به کمک خانواده های زندانی شتافتند و به آنها کمک اقتصادی کردند، مگر این دو نیز به جرم کمک به خانوده های زندانی و به جرم طرفداری از آزادی ، راهی زندان شدند و سالیان متمادی در عقب میله های زندان باقی ماندند.

قرار اسناد و مدارک مربوط به آن دوره ، عدهءکثیری از مشروط خواهان، چه اعضای حزب وطن وچه اعضای سایر احزاب  سیاسی و مترقی و آزادی خواه و حتی مردم عامه از سوی رژیم مزدور و تاریک اندیش به زندان افتادند و عده یی هم تا آخر عمر در زندان باقی ماندند تا جان باختند.

فهرست کامل و مبارزانی که در آن برههء تاریک از تاریخ وطن به زندان افتادند ،از حوصلهء این مقال بیرون است، مگر به گونه نمونه میتوان از اشخاص ذیل یاد کرد:

مرحوم عبدالخالق خان، مرحوم غلام حیدرپنجشیری،مرحوم میرعلی احمد شامل، مرحوم نادرشاه هارونی، محترم آقای محمد آصف آهنگ و دیگران.

 قابل یادآوری است که درهیچ قانونی و درهیچ مذهبی حکم حبس و زجر را بدون داشتن گناه جایز ندانسته اند، اما در زمان حکومت آل یحی  پیشامد با مخالفین طور دیگر بود. آنها مردمان بسیار را بدون داشتن هیچ گناهی به زندان انداختند وشکنجه نمودند؛ وازهیچ نوع ظلم و بی عدالتی و تبعیض در حق مردم دریغ نکردند. 

ادامه دارد.

۲۰ فبوری ۲۰۱۰

مانتری- امریکا  

 

بالا

دروازهً کابل
 

شمارهء مسلسل ۱۱۵           سال شـشم       حوت  ۱۳۸۸  هجری خورشیدی       مارچ  2010