کابل ناتهـ، Kabulnath


























Deutsch
هـــنـــدو  گذر
قلعهء هــــنــدوان

همدلان کابل ناتهـ

باغ هـــندو
دروازهء کابل

 
 
 
به کودکـــــان کشـــور خویش بیــــندیشـــــیم
 
 
 

نصیرمهرین

 
 

چالش هایی که درگسترۀ جهانی دامنگیر کودکان اند، درافغانستان زخمین و دردمند، با ضریب ها سربر میاورند. هنگامی که گزارش  پایان از سازمان جهانی کارI .L.O  را خواندم ، باردیگر به این موضوع ودشواری هایی که دامنگیر کودکان کشورما است، اندیشیدم. در گزارش چنین آمده است :

 

" سازمان جهانی کار با توجه به بحران اقتصادی کنونی، از ناحیۀ افزایش کاراطفال نگران می باشد. درین میان دختران با دشوارترین وضعیت روبرو خواهند بود . درگسترۀ جهانی در حدود100 ملیون کودکدختر کار میکنند. 218 ملیون طفل میان 5 تا 17سالگی در برابر مزد کار میکنند؛ درحالیکه 8/1 ملیون از دریافت مزد محروم هستند ویا اینکه در معرض تجاوز جنسی قرار دارند ."

( ARD.Text. 12-06-09 ).

 

با آنکه خبرهای معطوف به حال وروزگار اسفبارکشورما اندکی همه روزه شنیده ویا خوانده میشوند؛ اما درپرتو گزارش بالا، حواس کسی که با اوضاع کشورش سرو کاربیشتر دارد، نا آرامتر  کودکان را به یاد میاورد. زیرا مسألۀ کودکان در کشورما، جزجدایی ناپذیر مسایل بیشماری است که از چند دهه به اینسو روی هم انباشته شده اند. مسألۀ کودکان درافغانستان، درکناردشواری های حل ناشدۀ معیبوان ونیازهای اقتصادی ومعیشتی چندین ملیون زن ره به سوی پهنۀ دشواری جامعه می برد.

 

آن شماری ازکودکان خانوداه های روبروشده با مظالم حزب دموکراتیک خلق افغانستان، که در بستر ناملایمات وسختی های طاقت سوز بزرگ شدند،چهره یی را تصویر میکنند که ازسرنوشت خانواده ها، از محرومیت بی مهری و مهربانی پدر، ازدشواری های فشارآوردند برمادر،از بیدوایی، از بی نانی ومشکل درس خواندن حاکی است. شماری از پدران که درزندان به سرمی بردند، کودکانی که در انتظار دیدار پدر بودند، با ده ها خاطره وصحنه های اشک آلود، از ستمگری های زمانه بر گودکان برای گفتن دارد .

 

آنانی که راه مهاجرت را درپیش گرفتند، قصه های بیشماری را بیاد میاورند. کودکانی که درمسیر راه رسیده از کشورهای اروپای شرقی به آلمان ویا بقیه کشورهای اروپای غربی به دستور قاچاقبران ملزم به خوردن دوای خواب آور بودند تا دربیداری صدای از ایشان تاوجه پولیس سرحدی را جلب نکند؛ تا اطفالی که درمسیر راه در آب غرق شدند ومادران شان فرمان قاچاقبران انسان ها رابا خاموشی رعایت میکردند که میگفتند: "بـــدو، بلا برسر یک طفلت !" ، کودکانی که در راه رسیدن به ایران وپاکستان  جان دادند ویا درکمپ ها ازبی نانی وبی دوایی وبی سرپناهی، ایام کودکی را به پایان نبردندو . . . بسیاری ازسوگوارهای ناگفته ونانوشته یی اند که از سرنوشت کودکان کشورما خبر میدهند.

 

کودکان و نوجوانانی که برای شست وشوی مغزی روانۀ کشورهای اروپایی شدند تا ریشه یی از تعلقات بیشۀ ایشان درمیان نماند، فصل دیگری میتواند باشد برای دریافت مصیبت آفرینی ها در کشورما .

 مکتب سوزی، فرار از شرانتقال به جبهه های انسان کشی که دربساموارد محرومیت از درس خواندن را درقبال داشته است؛ وجنگهای دنباله دارومتمم ناهنجاریهای پیشینه، همه وهمه دست بدست هم داده روزگار فراموش شدۀ نسلیرارقم زدند.

 

اگر آنروزگارمصیب بارچنان نسلی را هم درجامعه پیشکش نمود که داغ ناگواری هارا برپیشانی داشتند؛ کودکان زمان حاکمیت تنظیم های جهادی وطالبان دردوردولت جمهوری اسلامی جناب حامد کرزی نیز روی برنامه های غمخوارانۀ دولتی را ندیدند. در حالیکه غطف به حال کودکان وخانواده های محتاج، مستلزم طرح وتعمیل برنامه های سازنده بود، جوانب شعار بازانه واغواگرانۀ آن کار دولتیان شد. از بی کفایتی کلی دولت مانند همه مردم محتاج به کمک ، کودکان نیزآسیب دیدند. بی امنیتی ودست دراز داشتن عناصر فاسد وقدرتمند سبب سازحتا شیوع تجاوزات جنسی وازدواج های تحمیلی با کودکان شد. اگر از یکسو سنت مکتب سوزی طالبان بیداد کرد وملیونها دالر حیف شد، از سوی دیگر، نا آشنایی وبی توجهی دولت به حل مشکلات کودکان، بازار گدایی، سرگردانی درجاده ها، مشغولیت در کارهای شاق وبامزد ناچیزرا رونق داد ومصیبت معتادنمودن کودکان را به موادمخدرچون بار غمی بردوشت جامعه نهاد.

 

در زمینۀ مبارزه با آن معضلات، تا آنجایی که به کلیت مسایل افغانستان در پیوند است، همواره میتوان گفت ونوشت . امابایسته است که به یکی از امکانات میسرموجود در خارج از کشور برای کمک به کودکان نیز بیندیشیم. تا حال اندک نهادها وافرادی برای این منظور تلاش های را به کاربرده اند. فکرمی شود که اگر همه دارندگان امکانات درخارج، در پی یگانه شرط کسب مقاماتی که ازمعینی پایان نباشد ،وبه سخن دیگر، وطندوستی وخدمت به مردم را درکسب مقامات وزارت وسفارت درک نمی کنیم؛ میتوان با تأسیس نهادهای نوویا همکاری با نهادهای موجود، خارج ازراه های دولتی کمک به کودکان را سازمان داد. این کمک شامل جلب توجه به بی کفایتی ها وببیروکراسی ها وهدر رفتن کمک ها را با جلب هرنوع کمکی که برای کودکان جامعۀ ما سازنده باشد، دربر می گیرد.

 

از روی همین نیاز است که بایدگفت، یادازکودک را به یادآوری صرف روزجهانی کودک نباید محدود کرد واز آن گذشت . 

 

بالا

دروازهً کابل
 

شمارهء مسلسل97           سال پنجم          جوزا    ۱۳۸۸  هجری خورشیدی          جون 2009