کابل ناتهـ، Kabulnath



























Deutsch
هـــنـــدو  گذر
قلعهء هــــنــدوان

همدلان کابل ناتهـ

باغ هـــندو
دروازهء کابل

 
 
 
سخنی از شاعر دریا در شبنم
 
 
دکتر پروین پژواک
 
 

"دریا در شبنم" نه سال قبل به شکل کتاب به دنیا آمد.  من از همه دوستانی که برای چاپ، پخش و معرفی این کتاب زحمت کشیده اند، ممنون هستم.

بخصوص از محترم محمد عوض حصار نایی که اندیشه چاپ کتاب را به ما داد و آنگاه در گرمای طاقت فرسای پشاور بر حرف خود ایستاد و نه تنها با دلسوزی و بزرگواری مواظب چاپ کتاب به بهترین شکل ممکن گشت، بلکه برای پخش کتاب در پشاور و داخل افغانستان کوشید...

از همسرم هژبر شینواری که در زمانی دشوار، هنگامی تمام روز را به گفتهء خودش دنبال "تیل و نمک" زندگی سرگردان بود، شب هنگام با دستان هنرمندش به رسامی طرح هایی برای اشعار کتاب پرداخت و اندک ذخیره پولی ما را بی هیچ گونه تردیدی صرف چاپ کتاب کرد...

از پسر کاکایم زمرک پژواک و خانواده اش که هنگام مهاجرت به کانادا وزن سنگین کتاب ها را بر دوش کشیدند و تعدادی را با خود کانادا آوردند...

از تمام اعضای خانواده ام و دوستانی که اولین خریداران کتابم گشتند و به این وسیله کوشیدند مرا حمایت فرهنگی نمایند و در این راستا بخصوص کلوپ قلم افغان ها در سویدن و شبکه فرهنگی "فردا" هریک دوستان گرامی عبدالرحیم غفوری، نادر عمر، فتاح محمد، همایون مروت، ظاهر افشار و دیگر یاران این انجمن که از بزرگترین خریداران این کتاب و پخش آن در میان نوجوانان و جوانان افغان در سویدن بوده اند.

از شاعر گرامی اجمل اند که افتخار ترجمه این کتاب را به زبان پشتو به من بخشیده اند و پل فرهنگی میان دو زبان شیرین مادری برافراشته اند.

از تمام دوستانی که لطف نموده و وقت گرانبهای خود را به آن داده اند.   اولین بزرگوار محترم پرتو نادری بود که یکی از کتاب های خویش را نیز به نام "عبوری از دریا و شبنم" مسمی ساخت و هر یک محترمین زلمی باباکوهی، لطیف ناظمی، پیر محمد کاروان، عبدالهادی هادی، مصطفی سالک، عصمت قانع، غنی هما، داکتر ثنا نیکپی و...

از تمام مجله های و روزنامه ها در داخل و خارج افغانستان، رادیو و تلویزیون و شبکه های اطلاعاتی انترنتی که در مورد معرفی این اثرهمکاری کرده اند و از جمله برادرم ایشور داس که با ابتکار و محبت و حوصله مندی ویژه نامه "دریا در شبنم" را منتشر ساخت... 

خاطره ای بهاری برای من خواهد ماند هنگامی برای بار نخست صحفه "کابل ناتهـ" را گشودم و صدای باران گوش هایم را نواخت و من با حیرت آب را دیدم که بر متن آبی کتاب من فرو می بارد...

خدای آفرینندهء دریاها و شبنم ها یار و یاور همه شان باد!

پروین پژواک

بهار 1387-2009/کانادا

 

بالا

دروازهً کابل
 

شمارهء مسلسل97           سال پنجم          جوزا    ۱۳۸۸  هجری خورشیدی          جون 2009