کابل ناتهـ، Kabulnath

































Deutsch
هـــنـــدو  گذر
قلعهء هــــنــدوان

همدلان کابل ناتهـ

باغ هـــندو
دروازهء کابل

 
 
 
حاکمیت دولتی پاکستان در منطقهء مرز (صوبهء سرحد) به
یک برسوم محدود است
 
منبع سایت اردو بی بی سی
برگردان گوکل چنــــد کَکٌر
 
 

طالبهای پاکستانی، در منطقهء مرزی و قبایلی شمال غرب این کشور،  حاکمیت24 درصد تمام منطقه را در اختیار دارند. در حالیکه حامیان و پیکارجویان آنها در 38 در صد این منطقه در حال تحرک هستند. در چندهفتهء پسین با وجود یورش های سنگین ارتش پاکستان و تلاش های حکومت در سمت محوی کامل اردوگاه های طالبها تا هنوز بی نتیجه مانده اند. بناأ حاکمیت حکومت محلی در منطقهء مرزی شمال غرب محدود به 38 درصد تمام منطقه است.

 

در پاکستان شمالی، در حصص تحت قیادت طالبها، 22 درصد نفوس زندگانی دارد. با این محاسبه، طالبها در منطقهء مرزی و قبایلی، بالای 6.5 میلیون نفر حکمروایی دارند. در حالیکه 50 در صد نفوس حدودی 15 میلیون دیگر درین هراس زندگی میکند که منطقهء شان هرلحظه تحت حاکمیت طالبها تواند رفت. دولت در واقع  در شمال پاکستان صرفأ بر 28 درصد منطقه حاکمیت دارد.

 

در منطقهء مرزی، تحت ادارهء طالبها، مناطق: سوات، بنیر، شانگله و لوئردیر شامل اند. در حالیکه در منطقهء قبایلی، اورکزایی ایجنسی، وزیرستان شمالی، وزیر ستان جنوبی و باجور کلأ تحت اداره  طالبها ویا پیکارجویان همرزم شان میباشند. اداره دولتی در واقع در مناطق یادشده وجود ندارد.

 

از مناطق قبایلی پاکستان، وزیرستان شمالی و جنوبی، اوکزایی ایجنسی و باجور و سوات، پیش از استقرار حاکمیت ادارهء طالبها، تحت نفوذ طالبها ویا پیکارجویان حامی آنها قرار گرفته بودند. اما بعد از امضای معاهده صلح دولت با طالبها، در طی چند ماه معدود، آنها شانگله، بونیر و لوئر دیر را نیز به تصرف شان در آوردند.

 

فراتر ازاین، طالبها به نحوی از انحا بر شهرهای اپردیر، صوابی، مردان، پشاور، مالاکند، هنگو، کوهات، بنون، لکی مروت، تانگ  و دیره اسماعیل خان حاکمیت شان را اعلام کردند.

 

 

نقشه ای مناطق مرزی که بر اساس گزارشهایی نامه نگاران بخش اردو بی بی سی ترسیم گردیده، نمایانگر این حقیقت است که حاکمیت دولتی بر ساحات چترال، کوهستان، بتگرام، مانسهره، اییت آباد، هری پور، چهارسده، نو شهر و کرک محدود مانده است.

 

براساس گزارشهایی نامه نگاران ما، در مناطق قبایلی مثل مهمند، خیبر و ایجنسی های کرم ایس، نه تنها طالبها و همرزمان شان موجود اند بلکه در قرا و قصبات محلات یادشده نیز حاکم میباشند. مثال عمده این حاکمیت را میتوان در درهء خیر نگریست که بر کاروانهای امدادرسان قوای ناتو یلغارهای صورت می پذیرد. و براساس همین گزارشها، این گروه های تندرو در منطقهء باره و جمرود کلا استقرار دارند.

 

با این هم درین سه منطقه یادشده حاکمیت محلی به گونهء نمایشی وجود دارد و از این دیدگاه این ساحات در جمعی مناطق حساب نمیشوند که طالبها ویا همرزمان شان به گونه گسترده حاکم اند. ولی برای باشندگان این ساحات دسترسی به رسانه های گروهی ممکن نیست.

 

برعکس مناطق که یاد کردیم، باجور، اورکزایی، وزیرستان شمالی و جنوبی کلأ در اختیار طالبها قرار دارند. ارتش پاکستان از منطقهء محسود وزیرستان جنوبی بیرون رفته و براساس گزارشهای نامه نگاران ما، در مناطق شمالی و جنوبی وزیرستان، پیکارجویان اجنبی به کثرت موجود اند.

 

فرمانده ی طالبها در دره ی اوکزایی قوماندان حکیم الله محسود است که یکی از خویشاوندن قوماندان قاری حسین میباشد که در وزیرستان سرگرم پرورش انتحارکنندگانست. درین محل میان اهل تشیع و تسنن تنش های به وجود می آید. بناأ در منطقه لوئر و اوکزایی طالبها بخواهند یا نخواهند در کنار اهل تسنن می ایستند. این کشمکش ها، کارکرد حکومت محلی را ناتوان ساخته است

 

در ماه اکتوبر 2006 در باجور، در اثر یک حمله میزاییل، هشتاد نفر هلاک شدند. 9روز بعد از این حمله طالبها با یورش  بر قرارگاه درگنی ارتش پاکستان، برای بار نخست اهلیت نظامی شان را هویدا ساختند. در اثر حمله بر قرارگاه درگنی، بیشتر از 40 تن دانش آموز نظامی جان شان را از دست دادند. پسانتر نمایندگان حکومت محلی و ارتش بار ها با توصل با نمایندگان جرگه های محلی کوشش های برای بازگیری منطقه باجور انجام دادند که به پیروزی نرسید. چندی بعد با تفاهم گروه طرفدارطالبها معاهده ی به عمل آمد و منطقه را تخلیه کردند.

 

در باجور، براساس گزارش نامه نگاران ما، سلطهء اندک طالبها وجود دارد. گویا دیریست که تصادمی میان آنها و ارتش رخ نداده. در باجور، قبیلهء « اتمانخیل » از آغاز مخالفت خود را با طالبها اعلام کردند لذا انها درین منطقه از حمایت وسیع مردم برخوردار نمیتوانند بود. البته باوجود این نظر، باجور منطقه مهم برای طالبها محاسبه میشود زیرا در موجودیت قوای ارتش، صلاحیت کلی دراجرای برنامه هایی شان دارند.

 در قرا و قضبات مناطق جنگ زده ی سوات، شانگله، بونیر و لوئردیر در روند هفته های پسین حاکمیت طالبها گسترده است و جمیع شاهراه این منطقه را تحت نظارت دارند. بر اساس ادعا مقام حکومت پاکستان، کمک و یاری والی مالاکندی سید محمد جاوید پیش زمینه های گسترش حاکمیت طالبها را در منطقه فراهم کرد.

 

البته عملیات نظامی که همزبان با سفر رییس جمهور پاکستان اصف علی زرداری به امریکا آغازیدند، صدمه شدیدی به اداره طالبها وارد کرده که تداوم آن میتواند در تحکیم اداره دولتی در منطقه ممد واقع شوند.

 

مساحت کلی این چهار مطنقه یادشده 10374 کیلومترمربع میرسد که نفوس آن حدود 4.4 میلیون نفر است. لیکن مهمتر ازین ها، وضعیت جفرافیایی آن میباشد. لوئردیر و سوات و دیگر مناطق قبایلی در واقع در جایگاه پلی هستند که راه را با مناطق دیگر تحت اداره طالبها را هموار و وصل می سازد.

 

 

افزون براینها، بعد از تحکیم اداره طالبها بر منطقهء لوئردیر، راه ی زمینی ساحهء چترال قطع گردید. معمولا در روند موسوم سرد سال مدت 6 الی 7 ماه راه های زمینی این ساحه مسدود میباشد. در صورتیکه دولت نتواند در منطقهء لوئردیر حاکمیت خود را درین نزدیکی ها تامین نماید، درین صورت، راه ی زمین چترال با دیگر نقاط پاکستان کلأ قطع خواهد شد.

 

حاکمیت طالبها بر منطقهء بونیر این ویژه گی و اهمیت را نیز همراه دارد که در صورت گسترش حاکمیت شان بر قراه و قضبات دیگر، به راه های  دیره اسماعیل خان  و در شمال به ایالت پنجاب دستیازند. در روند چندهفته پسین علاوه از تصرف چهار منطقهء یادشده، از 24 واحد اداری منطقهء مرزی، بر یازده ی آنها نیز تصرف خویش را تحکیم بخشیدند و روابط آنها درین مناطق چنان گسترده است که میتواند هرآن حملهء بزرگ را به راه اندازند. 26هزار کیلومترمربع ساحه این یازده واحداداری مناطق پشاور، مردان، صوابی، کوهات، بنگو، بنون، اپردیر، مالاکند، لکی مروت،دیره اسماعیل خان و تانک  شامل هستند. تقریبا 10.25 میلیون باشندگان این مناطق درین اواخر در خوف و هراس از طالبها زندگی دارند. درین مناطق افراد طالبها موسیقی را منع کرده و با توصل با زور از موتر ها رادیوکست را میکشند حتا حملات انتخاری یا خودکش را نیز عملی کرده اند.

 

وضع جغرافیایی این مناطق باعث تزیید نفوذ طالبها گردیده که دشواری ها زیاد را برای اداره دولتی بوجود آورده است. اداره دولتی درین منطقه مرزی از لحاظ جغرافیه یی به چهار بخش تقسیم شده است. بخش اول منطقه وسیع و عریض شمالی یعنی چترال. با فهم اینکه طالبها هنوز برتمامی این منطقه حاکمیت ندارند ولی کوه های سربه فلک کشیده این منطقه زیاد مورد دلچسپی آنها میباشد. مگر چون اهالی این منطقه پشتون نیستند، این دلچسپی بعضأ زیر سوال میرود.

 

بخش دوم منطقه مرزی، ساحات کوهستان، بتگرام، مانسهره، اییت آباد اور هری پور میباشد. که تا اندازه ای هنوز هم حاکمیت دولتی در انجا مستقر است. در صورتیکه طالبها از راه صوابی به اییت آباد و هری پور برسند درین صورت راه مواصلاتی این منطقه قطع خواهند شد.

 

گفتی است که صوابی منطقه یست که مردم آن با نهضت طالبها از گذشته همرنگ هستند. از مدرسهء مشهور پنج پیر این منطقه علاوه از مولانا صوفی محمد و ملا فضل الله ، رهبران دیگر نیز درس خوانده اند.
مدرسهء پنج پیـــر در واقع یک نهاد فقه بوده که با جهانبینی طالبها همنوا است. با فهم اینکه درین منطقه عملیات اندک صورت گرفته ولی مردم به این باور اند که منطقه صوابی پایگاه فکری طالبان میباشد. با آبادانی راه های جدید مسافه میان اسلام آباد، پشاور و صوابی کوتاه گردیده است.

 

مرکز منطقه مرزی یعنی پیشاور، در غرب با منطقه مهمند، خیبر و اوکزایی محاد است در حالیکه در شمالش مردان و چهارسده ــ در جنوب کوهات و در  شرق مردان و نوشهره قرار دارند. درینجا در روند ماه هایی پسین، طالبها به حملات دست یازده اند که مثال برجستهء آن حمله بر کاروان قوای ناتو بود که در حملات پی هم صدها عراده وسایل نقلیه ء ناتو را به آتش کشیدند.

 

در منطقهء مردان، حمله بر دکانهای فروش کست های موسیقی عام گردیده و در چهارسده، افزون بر سوی قصد بر جان آقای افتاب شیرپاو وزیر اسبق امور داخلهء پاکستان و دیگر حوادث نیز هماره بوده است. براساس آگاهی های تازه، در پشاور دکتوران مرد  تهدید میشوند که نباید خانمها را تداوی و معالجه کنند و لباس اروپایی نپوشند. این امر از گذشته ها عملکرد طالبها بوده است که در منطقه تحت نفوذ شان به اینگونه روشهای تند دست میبرند.

 

مناطق جنوبی، مانند بنون، لکی مروت، تانک و دیره اسماعیل خان هم از مدتی مورد حمله و تهدید طالبها قرار میگیرند. البته درین منطقه قوای امریکایی نیز یورش های هوایی انجام داده اند. در منطقه تانک افراد مسلح طالبها در گشت و گذار اند. چون در دیره اسماعیل خان مراکز پناه گزینهای وزیر ستان جنوبی قرار دارد، آنها به سادگی رفت و آمد می ورزند.

 

در آینده مناطق تانک و دیره اسماعیل خان در جمع محلات خیلی خطرناک به شمار خواهند رفت زیرا طالبها درین مناطق از احزاب بنیادگرای محلی سخت حمایت میکنند. درینجا سال گذشته حملات انتحاری صورت گرفت که بیشتر ادارات پولیس و دیگر مقامات دولتی صدمه دیده اند.

وضع ناهنجار این مناطق، شرایط امنیتی پنجاب را نیز متآثر ساخته و در صورتیکه تفرقه افگنی اصل کاری طالبان شود، به یقیین بیشتر محلات پنجاب هم از گزندش دور مانده نمیتواند.

در نو واحداداری ایالت پنجاب « چکوال، میانوالی، بهکر، جهنگ، مظفرگره، بهاولنگر، بهاولپور، راجن پور، و دیره غازی خان» که 47 درصد یا تقریبأ نصف ساحهء عمومی را تشکیل میدهد و 2.25 میلیون نفوس دارد در واقع 22 در صد کل نفوس این ایالت را تشکیل میدهند. در یک و نیم سال گذشته از گوشه و کنار این مناطق حرکات طالبها به مشاهده رسیده اند.

 

براساس گزارش روزنامهء معتبر نیویارک تایمز امریکا، ام حسان، همسر خطیب مسجد سرخ (لال مسجد) اسلام آباد، در چند ماه اخیر چندین بار سفرهای به این منطقه داشته است که در روند آن به همایش های نیز اشتراک و به مردم خطابه های بجا آورد. صاحبنظران غرب به این باور اند که در مدارس این منطقه جوانانی تربیت و تحصیل می یابند که طرزدید شان با طالبها همنوایی کلی دارد و در صورت لزوم میتواند کنار طالبها قرار گیرند.

صاحبنظران پاکستانی، با درک این خطر و اندیشه بارها به دولت هوشدار داده اند و خواهان یورش بر طالبهایی مناطق مرزی گردیده اند در حالیکه پیش از بین بردن و ریشه کنی جهانبینی طالبها، یورش های نظامی برمراکز و اردوگاه هایی آنها سودمند نتواند بود.

 

 

توضیح لازم:

 

نحوه تشکیلات اداری قدرت دولتی پاکستان با افغانستان فرق دارد. در وطن مان ولایت، لوی ولسوالی، ولسوالی تشکیل اداری ارگانهای محلی قدرت را تبارز میدهند. در سالهای پسین، واحد « زون » به میان آمد، که یک زون شامل چند ولایات میباشد.

در پاکستان اصطلاحات، صوبه، اضلاع،  ضلع و انجنسی بکار  میرود که به هیچوجه  معادل ولایت، ولسوالی نیستند. بناأ از کلمهء عامِ « واحد اداری » به صورت کل در مقابل ضلع و انجنسی استفاده شده است.

 

لیک اصلی این خبرنامهء ویژه در پایان ذکر است:

 

http://www.bbc.co.uk/urdu/pakistan/2009/05/090512_taliban_march_fz.shtml

 

بالا

دروازهً کابل
 

شمارهء مسلسل96           سال پنجم           ثـــور/جوزا    ۱۳۸۸  هجری خورشیدی          می 2009