کابل ناتهـ، Kabulnath



























Deutsch
هـــنـــدو  گذر
آرشيف صفحات اول
همدلان کابل ناتهـ

باغ هـــندو
دروازهء کابل

 
 
 
 slumdog Millionär
نگاهی شتابزده بر فلم میلیونر غربت نشین
 
از راست به چپ
الف.ر. رحمان، (Donny Boyle)، فریده پینتو، انیل کپور، دیو پاتل....
 
از ایشور داس

 

بی گمان سینمای هندوستان در درازای عمر بیشتر از شصت سالش، فراز و فرود های زیاد را دیده است. بدلیل این عمر و تجارب و اندوخته های بسیار و سطح تولید و پرداخت نیک تخنیک، تصور می شود همچنان در نردبان بلند صنعت فلم سازی راه می پیماید.

 

 یکی از چهره تابناکی  که در پیشرفت این صنعت، کارهایی ارجناک و اساسی بجا آورد و راه های نوین را برای دست اندرکاران این عرصه رهنمونی کرد، آقای و. شانتارام بود. او در سال ۱٩۵۵ نخستین فلم رنگه « جهنک جهنک پایل باجی» را ساخت. ابتکار پیشینهء او، راه دادن بازیگران زن در فلم بود. همچنان آوردن آوازخوان در سیمنا از کارهای او است. چه در آن زمان، طوری معمول بود که بازیگر، آهنگ را با آواز خودش اجرا میکرد ولی و شانتارام، آوازخوان زن و مرد را در فلم راه داد که کاری بود شایسته و زمینه های رشد هنر موسیقی را فراهم کرد.

 

سیمنای هندوستان در روند دهه های پسین، با تقلید از دنیای فلمسازی امریکا، نام واحد « بالیوود» را انتخاب کرد. شاید به این آرزو که گسترش رقابت میان هر دو  را سبب شود ویا امتیاز بهترین بودن سیمنای امریکا را به چالش گیرد.

 

در هند، تلاش های دست اندرکاران این هنر را در سه جامهء رنگارنگ میتوان دید:
 

-         فلم های  بازاری.

-         فلم های پرمصرف تجارتی با انبوه از پیشکش های تقلیدی و با کاربرد تخنیک ها و روش های نو.

-         فلم های هنری که در واقع بهترین های سینمای هندوستان را تشکیل میدهند.

   



دو بانوی قدرتمند
ایشوریه رای بچن از دست رییس جمهور هندوستان خانم پرتیپه پاتیل، عالی ترین جایزهء هنری سال 2008 دولت هند را دریافت کرد.

 

زمانیکه به بررسی این تلاش ها اقدام میگردد با دلسردی می یابیم که قرعه ی جایزه های سرشناس و با اعتباری جهانی کمتر به نام فلم های هنـــری هندوستان تصادف کرده است. دستــیــازی یکی دو باری سینماگران این کشور به جوایز مشهور، سعادت بزرگی  پنداشته شده و سخت مورد توجه رسانه های گروهی هند قرار گرفته اند. چنانکه ستیه چیت ری به حیث کارگردان، گوند نهلانی به صفت نویسنده ی فلم «گاندهی» ازین تصادف ها نصیب برده اند.

 

مگر قصه جایزه اسکار به گونه دیگریست.

 

کمتر اتفاق افتیده و شاید هم نخستین بار میباشد که قرعه این جایزه به فلمی می شگفت که داستان و فلم برداریش کلأ در یک کشور آسیایی انجام یافته است. ممکن، همین بیگانه پسندی، باعث سروصدا های بیشتر و گسترده تر اسکار سال ٢٠٠٨ در مقایسه با سالهای پیشین بوده است.

  


سنجی، اظهرالدین، بی بی روبیته و دیگر ستاره های تابناک امروز و فــــردای
 سینمای هنــــری هندوستان

 

در سال یادشده، هشت جایزه ی اسکار به فلم « میلیونر غربت نشین» رسید که فلم کلاً در هندوستان فلمبرداری گردیده و داستانش نیز به زندگی جوانی از دنیا غربت و فقر که در سایه آسمان خراش شهر ممبی به جوانی رسیده است، ارتباط دارد.

 

فلم، از روی رومان پرآوازهء «روپین ـ روپین، [پول ـ پول]» نویسنده سرشناس هندوستان آقای « ویکاس کپور» که در لندن زیست دارد، توسط کارگران نامور انگلستان Donny Boyle  با بکاربرد بهترین تخنیک و شیوه های کارگردانی به گونه عالی ساخته شده که تحسین فراوان نقادان صنعت فلمسازی را همراه داشته است.

 

اینل کپور و دیو پاتل

فشرده داستان

 

جمال «دیو پاتل» در برنامه ی تلویزیونی (کی میلیونر میگردد؟) اشتراک میورزد و با ارائه پاسخ های دقیق رقم بیست میلون کلدار را از آن خویش می سازد.

مسؤول برنامه انیل کپور، که از کم دانی و نداشتن تحصل جمال آگاه است، در فرجام برنامه او را به پولیس تسلیم میدارد تا چطور و چگونه ای این پیروزی را کاوش نماید.

 

افسر پولیس «عرفان خان» با همکاری سپاهی « سروپ شوکله» با بکاربردن شکنجه و اذیت و آزار که خاصه پولیس هندوستان است، از جمال بازپرسی میدارند.

جمال توضیح میدارد که سوال های برنامهء با سرگذشت زندگانی او پیوند محکم داشته اند و پاسخ ها را از رویدادهای زیبا و ناهنجار سرنوشت دردناکش ارائه کرده بدون آنکه به جادوی و مجزه ی پناه برده باشد که در فرجام قناعت آنها را فراهم میسازد و با جمعی از جوانان با پاکوبی و سرایش آهنگی « جی هو » در ایستگاه مرکزی قطار آهن شهر، پیروزیش را جشن میگیرد.

 

 

واما نویسنده رومان و فلمنامه و کارگردان، با این برداشت و پیام ظاهری بسنده نکرده بلکه دلیل دیگری را برای تماشاکنندگان روشن میسازند که در واقع باعاطفه ترین پهلوی فلم بوده و آن حدیث عشق است.

 

جمال هرگز جهت برنده شدن و به دست آوردن پول، در برنامهء کی میلیونر میشود، اشتراک نکرده، بلکه برای رسیدن  به عشق کودکیش لینکا (فریده پینتو) از شهرت آن برنامه استفاده میکند. حوادث روزگار آنها را از هم جدا ساخته، یکجا شدنها و گسست هایی که ناشی از عملکرد آنها نه بلکه زاده ی ناتوانی آنها بود.
آنگاه که پاسخ آخرین پرسش را به برادرش محول میسازد و تصادفأ از آن سوی تیلفون به جای برادرش سلیم (مدهور میتال)، آواز معشوقش را میشنود، آفتاب عشق به رگه های یخ بستهء او و داستانش می تابد و تماشاکنندگان فلم در یک نفس درد عشق را احساس میکنند.

 

بازیگران

 

کارگردان، بخش عمده داستان فلم را به شانه های کودکانی گذاشته، که در حومه ی بی بضاعت نشینان شهر ممبی زندگی میکند، چهار پسر و دو دختر خردسال که هیچگونه سابقه هنری ندارند، نقش های شان رابه گونه ی دل انگیز و برجسته بجا آورده که در نتیجهء عرقریزی کارگردان، بازی ارائه شدهء آنها بیخی حقیقی و عاری از هرگونه پیرایش جلوه میکند.

 

نقش دورجوانی داستان را دیو پاتل، مدهور میتال و فریده پینتو به عهده دارند که هرگز پیشینه هنری نداشته ولی بازی شان چشمگیر بوده و آنها رامیتوان  از بهترین ها شمرد.

 

فریده همین اکنون که یک ماه از توزیع جوایز اسکار گذاشته قراردادهای کار را در سینمای هالیوود و بالیوود امضا کرده است.

نقشی را که انیل کپور، هنرمند شناخته شده ی سیمنای هند اجـــــرا کرده، باز و وسیع نیست، اما او درین پیمانه خوب جاگرفته است.

عرفان خان و سروپ شوکله با انصاف تمام نقش های شان را بازتاب داده اند.

فلم برداری فلم خیلی عالیست و ستودنی که میشود فلم را بار بار دید.

 

واما، الله رکها رحمان، آهنگ ساز فلم که دو جایزه اسکار از هشت جایزه این فلم را از آن خویش ساخته است، عالیترین کار هنری خود را با ترتیب آهنگها و موسیقی پسمنظر فلم ارائه کرده، که از هردو کارش جایزه های نصیب شده، که چون شیر مادر بروی حلال اند.

تصنیف ها از سمپورن سنگهـ گلزار است که برروانی و زیبایی داستان اثر گذاشته اند.

 

در فرجام تماشای فلم کی میلیونر میشود، این اندیشه برای من ایجاد شد، که در گذشته ها و حال نیز، از سوی تولیدکنندگان فلم هندوستان نمونه های خوبتر از این فلم  پیشکش شده اند، چون، وتر (آب)، پنجـــــر، انکور، کل جوگ، ستیه گتی، اقــــبال، تاری زمین پر، لگان، جودا و اکبر، فــــراق ... ودیگر که با دریغ امکان آن را نداشته اند، تا چهـــره زیبای عاطفی و هنری شان را به جهانیان بنمایند، در نتیجه از شهرت و محبوبیت دور مانده اند چـــرا؟

 

امکان دارد مؤفقیت جهانی این فلم بریتانوی که داستان هندی دارد، سینماگران هندوستان را به بازنگری روش کاری شان ناگزیر سازد و به جای ساخته های پرمصرف و جابجا کردن هنرمندان که هرکدام حقوق قابل اندیشه را تقاضا دارند، به فلمنامه های با ارزش و نیرومند تکیه کرده با هنرمندان تازه نفس، و با هزینه کم فلم های برجسته و ستودنی تولید نمایند.

 

تردیدی نتواند بود، که نصیب شدن جایزه اسکار امر ساده و کاری هر بخت نیست ولی به منظور دستیابی به این جــــایزه، کاندید شدن فلم های آسیایی در کنار فلم های امریکایی و اروپایی،  دشـــوارتر از آن.

 

بالا

دروازهً کابل
 

شمارهء مسلسل 93          سال پنجم           حمل    ۱۳۸۸  هجری خورشیدی          اپریل 2009