کابل ناتهـ، Kabulnath



























Deutsch
هـــنـــدو  گذر
آرشيف صفحات اول
همدلان کابل ناتهـ

باغ هـــندو
دروازهء کابل

 
 
 
آرزو دارم قلب ها برای برداران هندو و سیکهـ ام نیز بتپنـــد
 

انجیـــــنر جگن نات گردیـــــزی

 

 همه به این فرمودء عالی که انسان اشرف مخلوقات است، باور داریم . برحق که چنین است. دست آوردهای انسان درعرصه های گوناگون این فرموده را تایید نموده اند. حاصل فکر و اندیشه و ساختمان عمومی انسان بسیار چشمگیر بوده است . ســدهء بیست و اینک دنبالۀ آن نشان ما داده است که همین نقش انسان، تلاش ها وتکاپوهای او، سبب پیشرفت های تخنیکی و ترقی وسایل ارتباط عامه شده است .

 

از برکت پیشرفت تخنیکی وسایل ارتباط جمعی است که ما افغانهای بیرون مرزی به زودترین فرصت، از حوادث و مسایل کشورمان آگاهی حاصل میداریم. شماری از رویدادهای کشور، مایهء دلخوشی و شماری دل آزری و اندوه جانگداز را سبب میشوند.

کنفرانس بن، حکومت انتقالی، لویه جرگه اضطراری، انتخابات پارلمانی و ریاست جمهوری دولت اسلامی افغانستان، تدوین و تصویب قانون اساسی، تلاش هایی بودند که چشمداشت هر تبعهء با احساس افغانستان را با خود داشتند و این امیدواری که فردای وطن مان میتواند از دیروزش بهتر شود، به دل مردم ما جوانه میزد.

 

با دریغ که تلاش هایی یاد شده با کوله باری از شتاب و سازش های سیاسی همراه بودند. مسایل دامنگیر وطن با تساهل و افق وسیع نظر و صداقت سیاسی بررسی نشد بلکه دغدغهء زدوبند های سیاسی و گروهی باعث ایجاد و بروز نواقص در عهد و پیمان و وعده ها گشت. حتا نواقص و کوتاه قلمیها که پسانها بهترین وسیله استفاده جویی مجرایان قوانین تواند شد، در وثیقه ملی ما یعنی قانون اساسی نیز به روشنی چشمک می زنند.

 

چنانکه در قانون اساسی، حقوق اتباع افغانستان مساوی بیان گردیده و کسب سواد به حیث حق هر شهروند افغانستان تسجیل یافته است؛ ولی سوگمندانه می بینیم که در واقعیت چنین نیست و درعمل رعایت نمی شود.

 

از ورای نشرات داخل و خارج کشور اطلاعات در دست است کودکان هندوان و سیکهـ های افغانستان از کسب سواد محروم نگهداشته شده اند که نبود امنیت و ناتوانی در تامین آن بهانهء برای این کبمودی از سوی مسؤولین امور گردیده است..

 

در ارتباط  این موضوع متأثرکننده، صاحب این قلم را باور به این است که :

 

 آیین و باوری درجهان وجود ندارد، که شهروندان یک کشور ویا بخشی ازشهروندان یک دولت را از امر حیاتی تحصیل که در واقع سنگ بنای رشد و پیشرفت اقتصادی و فرهنگی جامعه میباشد، محروم و بی نصیب بداند.

 

درقسمت بی امنیتی قابل تذکرمیباشد که هرگاه دولت افغانستان، فضای نیک و آرامش بخش را نتواند در مکاتب تامین کند، به کدام اساس و استدلال تامین امنیت سراسری را ادعا میکند؟.

 به این دلیل، پذیرش این ادعا که قوای ناتو و قوای مسلح دولت افغانستان توان و دفع مقابله با یورش دشمنان امنیت افغانستان را دارند برایم دشوار می نماید. چون در شهر کابل و دیگر ولایت نمی تواند امنیت چند کودک هندوی افغان را که خیلی ساده است و راه حل پرمصرف را نیاز ندارد، تامین و فراهم کند.

 

دشواری دیگری که هندوان افغانستان با آن مواجه هستند، تصرف غیرقانونی محل آتشسپاری آنها میباشد. درکابل، قندهار،خوست و گردیز نمونه های دیده شده است که مخالفین هندوها با تصرف خودسرانۀ محل آتش سپاری، سبب بی امنیتی برای آن مراسم شده اند. این عمل آزاردهنده که به هیچوجه پشتوانهء حقوقی و قانونی ندارند و درسالهای اخیربارها دیده شده؛ ناشی از سهل انگاری مسؤولین بوده و  در زمینه بی توجه یی دولت را به وضاحت هویدا میسازد.

 

نمیدانم تا چه اندازه هموطنان ما ازین موضوع اطلاع دارند که از سالیان دراز، در ارگان های حقوقی، اماکن مقدسه و محلات آتشسپاری هندوان و سیکهـ های افغانستان، ملکیت عامه نه، بلکه منحیث ملکیت شخصی ثبت شده اند. تلاش ها و کوشش های جامعهء هندوباوران افغنستان در رستای ثبت آنها منحیث ملکیت عامه و تأمین امنیت و نگهبانی  آنها مانند تمام اماکن مقدسۀ وطن ما ، از طرف دولت تضمین شود، بی نتیجه مانده است.
 

اکنون کشور ما در فقر قانون و نبود قانونسالاری بسر می برد، هرکس میتوانند ادعا کند که این محل را از صاحبانش خریده است، که در واقع استفاده از خلای قانون است نه یک معامله ی تجاری و حقوقی.

 

از بزرگان و رفته گانم نشنیده ام و نه هم در مطبوعات گاهی خوانده ام که کسی از ناحیه اذیت و آزار محلات آتشسپاری بر ماحولش، عارض شده باشد.

مگر امروز چه عاملی سبب شده که همسایگان محلات آتشسپاری، اذیت را بهانهء انزجار خویش تراشیده و مانع مراسم آتشسپاری میگردند؟

فضای شهر کابل و همچنان مراکز دیگر ولایات افغانستان بنابر تمرکز بیشتر نفوس، موجودیت تعداد سرسام آور خودروها، استفاده از بنزین با کیفیت خیلی نازل، نبود تامین نورم استعمال وسایل تخنیکی و در فرجام نبود تنظیفات شهری، عواملی اند که هوای شهر را غیرصحی و برای تنفس مضرنموده اند، نه محلات آتشسپاری که هیچ سهمی درین الودگی هوا ندارند.

 

دولت افغانستان حاضر گردیده که در حومهء شهر کابل در منطقهء پلچرخی، قطعه زمینی برای آتشسپاری میت به اختیار هندوان کابل بگذارد. از چند پهلو این پیشنهاد دولت پرسش برانگیز است:

- کدام ارگان در حدی و حصر است که امنیت هندوان افغان را هنگام آتشسپاری میت، در منطقهء پلچرخی تامین کند؟

- آیا ارگانی وجود دارد که تصرف نکردن این قطعه زمین را از سوی زورمندان محل، تضمین کند؟

- آیا جناب والی، شاروال، قوماندان امنیه ولایت کابل و حتی جناب رییس جمهور افغانستان، تا امروز به شکل عادی و معمولی به ساحه پلچرخی رفته اند؟

- در پلچرخی، کی از جان و مال اشتراک کننده گان مراسم آتشسپاری  ضمانت می تواند؟

 

نبود امنیت و حاکمیت قانون می تواند همواره باعث ناهنجاری های اجتماعی برای شهروندان شود. مشکلات هندوان افغانستان با زور تفنگ نه بلکه می توانند با صداقت و صمیمیت شهروندی و احکام صریح قانون حل شوند.

فرهنگ تعصب، بهترشمردن اصل گروهی و عدم احترام به ارشادات دینی و احکام قانون اساسی باعث دامن زنی این مشکلات گردیده است.

 

وزارت اطلاعات و فرهنگ، وزارت معارف و ارگان های امنیتی می توانند با راه اندازی برنامه های دراز مدت شهروندان را متوجه این امر اساسی سازند که هندوان افغانستان در جایگاه ی فرزندان بومی ترین باشنده گان این سرزمین، دارای حقوق و مکلفیت های مساوی با دیگر شهروندان افغانستان میباشند و نباید موجب اذیت و آزار آنها گردید.

 

از زمانه های دوری دور، هندوان افغان بهترین مثال روابطه حسنۀ همسایه داری، کوچه گی، پلوان شریکی و مراودات اجتماعی را عرصه کرده و هیچگاه موجب آزار و اندوه نگردیده اند.

آرزو دارم قلبها برای برادران هنــــدو سیکهـ ام نـیز بتپنــــــد.

 

بالا

دروازهً کابل
 

شمارهء مسلسل 92          سال پنجم           حــــوت/حمل    ١٣٨۷/۱۳۸۸  هجری خورشیدی          مارچ 2009