کابل ناتهـ، Kabulnath
































































Deutsch
هـــنـــدو  گذر
آرشيف صفحات اول
همدلان کابل ناتهـ

باغ هـــندو
دروازهء کابل

 
 
 


 

 (به زبان روســــی)

 

صبورالله ســـياه ســنگ
hajarulaswad@yahoo.com

 

 

 آقای غوث جانباز از چهـرهـای آگاه و پرکار در سـرزمین غربت اسـت. نامبرده در ماسکو/ روسیه زندگی میکنند و افزون بر آنکه با کارهـای اکادمیک در گسـتره حقوق و علوم سیاسی سـرگـرم اسـت، برگـردان روسی "و آن گلوله باران بامـداد بهـار" را رویدسـت دارد.

 

او میگـوید: "سـال پار با خواندن همان چند بخش  نخسـت "گلوله باران" حدس زدم که برگـردان روسی این سلسله، از لحاظ سیاسی، مـهمتر و با ارزشتر از ترجمـه هـای انگلیسی، پشتو و هـر زبان دیگـر خواهد بود، زیرا بسیاری از آدمـهـای کلیدی و به اصطلاح مغزهـای متفکر در پشت پرده  وقایع آن سـالهـای افغانسـتان، افسـران و سیاسیون روس هسـتند. شماری از آنهـا هنوز هم در عرصه هـای مختلف فعالیت دارند، در حالی که یک تعداد دیگـر حالا بازنشسـته شـده اند. حلقات معینی از افراد یاد شـده به چندین دلیل، نه تنهـا به خواندن "گلوله باران"، بلکه شاید در غنا بخشیدن قسمتهـای تاریک آن علاقمند باشند. اینهم ناممکن نیسـت که اگـر در یگان قضیه پیچیده و گنگ معلومات داشته باشند، سهم بیشتر بگیرند. به هـر حال، برای من مـهم آن اسـت در قدم اول ترجمـه این کتاب به زبان روسی حاضر آماده وجود داشته باشند تا علاقمندان ببینند که در کدام راسـتا چقدر کار صورت گـرفته و چه اندازه کار دیگـر ضروری اسـت. از همین جهت، ترجمـه "گلوله باران" منظم ادامـه دارد و برای تهیه آن به شکل کتاب با یک چاپخانه معتبر نیز قرار گذاشته ام."

 

به گفته آقای جانباز، یکی از بهترین ویژگی شهـروندان سـالمند روس گـرایش شـدید آنهـا به خاطره نویسی و بازگـویی تجارب تلخ و شیرین زندگی اسـت. او می افزاید:  "تا جایی که دیده میشـود کارمندان سـابقه دولت، مخصوصاً افسـران ارتش "سـرخ" دیروز و سـایر شخصیتهـایی که در مسـایل سیاسی و نظامی کشـورهـای دیگـر، به شکل مسـتقیم یا غیرمسـتقیم دخیل بودند، امروز با یادآوری همان سـالهـا خاطرات خود را به شیوه مسـتند جمعبندی کرده و به نسل دیگـر پیشکش میکنند."

 

به پندار آقای غوث جانباز، "ما بخواهیم یا نخواهیم، بپذیریم یا نپذیریم، چندین سـال متواتر در یک مقطع بسیار حسـاس، سـرنوشت سیاسی افغانسـتان با تصامیم رهبران و متفکرین همین کشـور گـره خورده بود. لذا ما بیش از هـر وقت دیگـر خود را نیازمند دانسـتن حقایق پوشیده آن روزگار احسـاس میکنیم. از سوی دیگـر، میدانیم که بخش بزرگ تاریخ نوشته نشـده ما در حافظه هـا و کتابخانه هـای خصوصی اشخصاص معین همین سـرزمین اسـت. در عصر شگـوفایی اطلاعات، ارتباطات و امکانات امروز، باید به هـر طریق ممکن بتوانیم به تاریخ کشـور خود دسـت یابیم".

 

وی در پایان افزود: "در دیدار تازه ام با یک مترجم حرفوی و سیاسی نویس بزرگ روسی بنام آقای "ایژوف" در مسکو دریافتم که نامبرده از سـالهـا قبل، کارهـای قابل ملاحظه و ارزشمندی در این راسـتا انجام داده اسـت. چرا نباید از اینهمـه چانسهـا اسـتفاده نشـود؟"

 

با سپاس بیکران از غــوث جانباز عــزیز و تلاشهـای اندیشمندانه و نجیبانه اش که تا کنون نیمـه بیشتر "و آن گلوله باران بامـداد بهـار" را به روسی درآورده اسـت. (این دوست گرامی بر زبان انگلیسی نیز به اندازه دانستن لسان روسی چیره است.)

 

[][]

ریجانیا/ کانادا

سوم مارچ 2009 

 

بالا

دروازهً کابل
 

شمارهء مسلسل 92          سال پنجم           حــــوت/حمل    ١٣٨۷/۱۳۸۸  هجری خورشیدی          مارچ 2009