کابل ناتهـ، Kabulnath

















Deutsch
هـــنـــدو  گذر
آرشيف صفحات اول
همدلان کابل ناتهـ

باغ هــندو
دروازهء کابل
 

 
 
 

        چیت رام و من؛ و
                              خاطره هایی از
                                            مکتب "نمونه یی "بی بی مهــرو
 

 
خان آقا سرور ـ تورنتو ـ کانادا
مسوؤل بنیاد جهانی ژونالیستان آریانا بخش کانادا

 

شناخت من از چیت رام

 

 برنویسندۀ گرامی و پرکار؛ و گردانندهء موفق کابل ناتهـ، جناب ایشور داس، که واقعأ کارکرد های گرانبهای ایشان، درمعرفی تاریخ و ناموران هندوان افغانستان و دیگر موضوعات فرهنگی و تاریخی کشور ارجناک اند، سلام می فرستم.

 

اولتر از همه سپاسگذارهستم که شما درگرامیداشت مقام هنریی یک تن از هنرمندان پنجه طلایی کشورمان، جناب چیت رام، تقاضای همدلی و نوشتن چند سطری را از اینجانب به عمل آوردید.

 

تا آنجا که بخاطر میاورم، شناخت من با محترم چیت رام، برمیگردد به سالهایی که در مکتب « نمونه یی» ابتدایی بی بی مهـــرو بودم. در آن مکتب، سلسله یی از درامه ها و کنفرانسها تحت نظر و رهنمایی شخصیت های بزرگ هنری، مانند جناب عظیم فایــــز و جناب اکبر روشن، درهردوهفته یک بار دایر میشدند که زمینۀ دیدارهای والدین شاگردان و مسؤولین مکتب و تشویق شاگردان را نیزفراهم میاورد.

 

درسالهای 1334و1335خورشیدی، مکتب نمونه یی بی بی مهرو، سرآمد مکاتب ولایت کابل و زبانزد اهل معارف شده بود. مدیران سایر مکاتب، ولسوال های ولسوالی ها حتی اعضای کابینهء دولت جهت بازدید نمایشات و گردهمایی مکتب ما قدم رنجه میکردند.

گاهگاهی شادروان پران ناتهـ، که جوان برومندی از جمع آوازخوانان مشهور رادیو کابل بود، در آن محافل نیز حضور میداشت و در کنسرت ها به منظور تشویق بیتشر دست اندرکاران برنامه ها سهم میگرفت، که ثمره های نکو و ستودنی را باعث میشد.

 

مسؤولیت تدویر این برنامه ها عمدتأ به عهدهء جناب گل آقا بیرنگ، یکی از آموزگاران فرهنگ دوست مکتب ما بود  او بعضأ نقش هایی را هم بازی میکرد. ستیج ازهم چیدن میزهای مکتب ترتیب میشد و نوازنده گان برنامه عبارت بودند از: شادروان کریم روحنواز که رباب می نواخت و هنرمندیکه نامش از یادم رفته است زیربغلی کار میکرد. شادروان نجف از بی بی مهرو آرمونیه کار میکرد. البته طی برنامه ها ناکافی بودن نوازنده گان به وضاحت دیده میشد.
 

روزی شادروان پران ناتهـ دریکی از برنامه ها پسرخورد سالی راهمراه خویش به مکتب آورد که عمرش از پنج و شش سال تجاوز نمیکرد.  وی چیت رام نام داشت وخواهرزادۀ پراناتهـ بود. این کودک مانند مامایش، با لبخندی که همیش برلب داشت، اطرافیانش را استقبال میکرد.

 

در آن هنگام قد چیت رام برای نواختن طبله کوتاهی میکرد. لذا زیرپایش بالشتی گذاشتند تا پنجه هایش با آسانی پردۀ طبله را بنوازند .در آن محفل دیده شد که او همه را با نواختنش مسرور ساخت.

 

بدینگونه همکاری چیت رام در برنامه های مکتب ما شروع شد.

پسانها که از مکتب  فارغ شدم کمتر فرصت دیدار با او میسر میگردید. خوب بیاد دارم که او در کودکی همیش پنجه هایش را کش میکرد  تا بیشتر دراز شوند.

 

بنده سالهای بعد بورس تحصیلی را از کشور هندوستان حاصل کردم و چند سالی را در هند در رشتۀ تیاتر، سینما و فلم در شهر « پونه » درس خواندم .در همانجا آگاهی یافتم که اعضای گروه اماتور رادیو افغانستان، جهت تحصیل عازم کشور روسیه شده اند. خوشبختانه در بازگشت به وطن روی همرفته در رادیو افغانستان فعالیت هنری خویش را از سرگرفتیم.

 

گفتنی است از برادران هندوان افغانستان، شادروان سینا پتی چندیوک برادر کوچک پران ناتهـ و دیپ لال نیز با ما همکار بودند. البته جناب هربنس سنگهـ « بیوس » در سالهای 1337/1336 در تیاتر شهری ننداری کار میکرد.

 

در بارۀ صفات محترم چیت رام بگویم که انسان دوستداشتنی است.پشت کار واستعداد درخشانی دارد. صلاحیت هنری او را در رشته ضربنوازی صاحبنظران موسیقی همواره تصدیق کرده و عضویت او را در خانواده سترگ فرهنگ و هنر افغانستان همواره مایۀ افختار دانسته اند.

 

باری پس از سپری شدن چندین سال، در نیویارک، دیدار ما (چیت رام و من) دست داد. حالا نیزگاهگاهی تیلفونی از حال واحوال یکدیگر آگاهی حاصل میکنیم.

 

برای چیت رام گرامی انرژی بیشتر در کارهای هنری آرزو میدارم. امیدوارهستم که جوانان هنردوست وعلاقمندان هنر، از او یاد بگیرند. جوانان کشورما به شمول جوانان هندوان افغانستان، از زحمات ونقش چیترام  دررشته موسیقی آگاهی بیابند و تلاش و پشت کار جناب چیت رام را سرمشق خویش سازند.
 

سعادت بسیار برای هنرمند گرامی چیترام میخواهم.

با محبت و صمیمیت

خان آقا سرور

 

بالا

دروازهً کابل

شمارهء مسلسل ٩۱          سال پنجم           حــــوت    ١٣٨۷  خورشیدی          مارچ 2009