نو
جوانی را که بعدها مادرم " فرزندم " خطابش میکرد و افتخار برادر خوانده گیش
نصیبم شد، در واقع به ارتباط همکاری هایی که بعضأ با گروه آماتور آنوقت
داشتم، شناختم. او چیت رام بود که دوستان از روی صمیمیت زیاد وی را ( چیت
جی) مینامیدند.
اخلاق نیک، کردار نیک، پندار نیک و استعداد درخشان این جوانِ جوانمرد در
نواختن آلات ضربی موسیقی مرا نسبت به وی سخت علاقمند ساخت و محبتش را در
قلبم همواره افــــزود.
ما
در پرتو نور دوستی و احترام متقابله همیشه برادروار باهم در تماس بوده و
هستیم. فاصله هزارها کیلومتر و حادثاتِ دهه های پسین تابش این نور را لطمه
نرساینده.
توانایی و تواضع، این هنرمند بزرگ را جایگاه و منزلت بلندی در دنیای هنر
بخشیده که حلقه هایی هنری از وی با محبت زیاد یاد میکنند.
به
این وسیله سلام های صمیمانه ام را خدمت این دوست عزیزم تقـــــدیم کرده و
برایش صحتمندی، خوشبختی، عمــــردراز و مؤفقیت های بیشتری آرزو میکنم.
بــــبرک وســــا
المـــان/
24 فبوردی 2009
من و چیت رام شهر مسکو
|