کابل ناتهـ، Kabulnath














































Deutsch
هـــنـــدو  گذر
قلعهء هــــنــدوان
همدلان کابل ناتهـ

باغ هـــندو
دروازهء کابل

 
 
 
 
 
کابینه سازی آقای کرزی یادآور " دزدبازی " هنگام صباوت
 
 
 
محمد طاهر اسلمیار
 

درایام رخصتی های زمستانی  که درصنوف پنج ویا شش مکتب ابتدائیه درس می خواندیم، قطعه بازی یک مشغولیت جالب وسرگرم کنندۀ ما بود. بچه های هم سن وسال ویا کمی بزرکتر ویا خردتر جمع شده، شب های زمستان را به نیمه میرساندیم. دزد بازی یا پادشاه دزدک ،قوانین وتشکیلات داشت. اول اینکه تعداد شش ، هفت ویا هشت نفر دست به آن بازی می زدند. دوم به اصطلاح آن بازی ،هرکس که دزد می برامد، برایش جزا تعیین میشد. کسی که اول از همه بازی را تمام کرده بود، پادشاه یا امیر انتخاب میشد. وبه همین ترتیب نفردومی به حیث وزیر، سومی قاضی ، تا انتخاب پولیس ودر آخر به شخص دزد رسیدگی می کردند. گاهی هم ، برای خندیدن بیشتراز میان هم بازی ها، اشخاصی نظر به قد واندام وقواره ،به حیث وزیر دست راست، وزیردفاع وزیر داخله وزیر عدلیه وغیره تعیین میشدند. تعیینات آخری با درنظرداشت چند مشخصه عملی میشد.  کسی وزیر انتخاب میشد که برعلاوۀ بــُرد در قطعه، اندام برجسته وقوی وسخنان وحرکات زور آور میداشت. وزیر داخله کسی را انتخاب میکردند که دراشنایی های روزمره نشان داده بود که دست خس دزدی دارد. وزیر عدلیه آدم پرگپی که لحاظ خردی و کلانی را نداشت. به عبارت دیگررعایت حال کسی را نمی کرد. وشاه وامیر،کسی را به حیث قوماندان انتخاب میکرد که ظالم و ناآشنا با مدارا بود. بعضی اوقات بچه ها وحتی اعضای خانواده، همسایگان وخویشاوندان ،شخصی را که درین بازیها نام یک مقام را گرفته بود، مدت ها به همان نام یاد میکردند. مثلا ٌ احمد سالها به اسم قوماندان ویا محمود به نام وزیر یاد میشد واو را به همان نام صدا میکردند.

 ما جوانان ویا نوجوانان خوش بودیم که اگر کسی از قاعده وقانون عدول وسرپیچی میکرد، ازآن دور قظعه بازی اخراج میشد تا دیگران وخود آن شخص پند گرفته دوباره اشتباه خود را تکرار نکند. پس از پایان یافتن قطعه بازی پادشاه دزدک، پادشاه تعیینات میکرد واشخاصی را به یک وظیفه انتخاب مینمود که با سرووضع او سازگاری داشت. ما سلسله مراتب را می دیدیم ومنتظر جزا بودیم .

 

   حالا که فکر می کنم "پادشاه دزدک" در حقیقت  یک کاپی عامیانه  از رابطۀ شاه وادارۀ جامعه بود. وبرای ما اولین مدرسۀ آموزش که ببینیم چگونه شاه عمل میکند. کی چه میگوید. جزا ها چگونه اند. مقرری ها با نظرداشت کدام خصوصیات افراد عملی میشوند. دزد چگونه از دزدی های خویش دفاع میکند. اگر به ادعای دزدی که بالای او شده بود،معترف نبود، گوش میدادیم که چه دلیل میگوید. اگر به جزای تعیین شده قناعت نداشت، دقت میکردیم  که کدام جزای خفیف میخواهد وغیره وغیره .

  درافغانستانی که حامد کرزی وزیر مقررمیکند، حتی همان قاعده وقانون هم رعایت نمی شود. خدا کند که حرف مرا زشت تلقی نکنید. اگر مثال " پادشاه دزدک" طرف قبول تان نیست، از تعیینات وتقررات نظام های قبلی مثال میاورم . گرچه کل کارهایی که آن نظام ها انجام دادند،مورد تائید بنده نباشد. وقتی شخصی به حیث وزیرپیشنهاد و تعیین میشد، اگر نه تمام مردم که مشکل است همه او را بشناسند، یکعده افراد با نام ونشان ، خانواده، درجۀ تحصیل او شناخت داشتند. یگان وقت، شاهان وامیران وصدراعظم ها آوازه پخش میکردند که فلان شخص به فلان مقامی مقر میشود. به این ترتیب با آوازۀ به اصطلاح سر چوک ، نظر مردم هم معلوم میشد . زیرآن شخص را مردم  تا یک اندازه کم ویا بیش می شناختند.

معلوم نیست که عده یی از وزرای کابینۀ اقای حامد کرزی،از کجا آمده اند. کجا درس خوانده اند. چه وظایفی را انجام داده اند. دلیل انتخاب آنها چیست. رسم است که اگر وزیر خارجه انتخاب میشود، وظایف امور خارجۀ یک دولت وکشور را انجام میدهد. اگر وظیفۀ وزیری ابقأ نمیشود، باید دلیل ودلایلی داشته باشد، پس او را روان میکنند، سوی خانه ویا به کار وبار دیگری. آقای کرزی این کار را هم نکرده است . نشود که وی  دست به ابتکاری زده تا وزارت خانه ها را دو وزیره بسازد.

اگررئیس صاحب جمهورافغانستان ، به قاعده وقانون مدرن در رابطه با کابینه سازی آشنایی ندارد، حد اقل به درس گیری ازهمان " پادشاه دزدک " توجه کند. واگرمیداند ودست به این معرفی اشخاص نا آشنا با رمز کار آگاهانه اقدام میکند، لازم است که قصدش را بشناسیم. شاید مصلحت برگشتاندن طالبان این طور کابینه سازی را ایجاب کرده است . 

(())(())(())(())(())(())

بالا

دروازهً کابل
 

شمارهء مسلسل 114           سال پنجم         دلــو/حوت  ۱۳۸۸  هجری خورشیدی        فبروری 2010