آنعده ازوطنداران ما که درتلویزیون های
خویش، برنامه های تلویزیونی افغانی رادارند واگرعلاقه داشته ویا فرصت یافته
باشند، امکان دارد که جریانات معرفی وزرأ به" شورای ملی " وکسب رای اعتماد
را مفصل دیده اند. شاید هر کدام از بینندگان یک برداشت دیگری داشته وموقف
جداگانه بگیرد . برداشتی که برای من بوجود آمد، دوموضوع را برجسته درآن
دیدم :
یکی، سویه وطرزمعرفی وزرأ از طرف حکومت و دیگری سویۀ
شورای ملی ویا اگروکیل صادق وپاکی هم در آنجا است، بهتر است بگویم که سویۀ
وکیلان.
طرزمعرفی کردن کابینۀ پیشنهادی طوری بود که بازهم
مثل هرکار دیگر جناب کرزی ، چال بازی خود را نمایان ساخت. خودش به شورا
نرفت و با زدن یک پر درکلاه مارشال فهیم ، به این معاون وظیفه داد که وزرای
پیشنهادی را معرفی کند. درحقیقت بازهم یک رشوت ودهن شرینی به اقای فهیم
داد که همکاری ات بی شرینی نمی ماند. وزرای را که درتدارک انتخابات ریاست
جمهوری طرف کرزی را گرفته بودند، ویا از انتخاب برای کرسی ریاست جمهوری
صرفنظر کرده بودند،( مثل انورالحق احدی وزیر مالیۀ سابق ورهبر افغان ملت )
باز در کابینه گرفت. در پهلوی این طرز کار، شایعۀ بسیار قوی وجود دارد که
یک گروه قوی از وکیلان را به حیث ذخیره در دست دارد که در وقت شد وناشد
کارها ارآنها استفاده میکند. وزرای داخله ودفاع ومعارف حلقۀ ارتباطی ونزدیک
همین گروه استند وهستۀ اصلی کابینه را میسازند وتمام نارسایی ها وبی نظمی
ها هم در گردن هین وزیران یادشده است. این سه تن زودتربه وزرات های خویش
رفتند. به وسیلۀ همین گروه از وکیلان ، کرزی کسانی را که میخواست زود رأی
اعتماد گرفت وازکسانی که در دل اندک کدورتی داشت خواست یک بار یک گوش مالی
بد هد. آدم های از دنیا بی خبرمثل اسمعیل خان را با یک چشمک زدن چشم راست
آورد در کابینه وبا چشمک زدن چشم دیگر قربانی اش کرد. خود او نیز قربانی نا
آگاهی خود شد.
مضحکه بود، مضحکه!
حکومتی که وقت زیاد را برای معرفی کابینه گرفت،
جهانیان را منتظرساخت، بعد معرفی آنها را به تعویق انداخت، در آخرنمایش
مسخره پیش آورد. حتا در اول پست وزرات خارجه را به حال تعویق گذاشت. وقتی
هم وزیر خارجۀ دیگری معرفی کرد بازهم وظیفه وزیر قبلی اش را درکنفرانس لندن
به حیث سرپرست هیات تعیین کرد. زیرا آقای سپنتای "دموکرات" سلب اعتماد شدۀ
وکیلانی بود که کرزی میخواهد آنها راضرب انگشت نشان بدهد. همچنان که
صوابدید کشورهای وزیر ساز هم نقش خود راداشت.
این مضحکه وصحنه ها وطرز کارشرم آمیز را نمایشات
وکیلان مسخره تر کرد. یک روز میامدند وروز دیگرحضورنداشتند. وظیفۀ وجدانی
وقسم های خود را نادیده گرفته این را قبول وآن دیگری با مسخرگی رد کردند.
نمایشات ادامه یافت، معاون دوم بازهم رشوت گیرندۀ
کرزی گروپ دیگری را آورد. وچانه زنی هاهم یافت.خندیدن مردم ویا تأسف کردن
به حال زارشورا وحکومت نقل میدان مردم شد. ازهمین بابت بود که یک عده را
عقیده به این نظر است که با نشان دادن صحنه های مسخره میخواهند گلیم
دموکراسی بازی را جمع کنند.
صحنه هایراکه دیدم تأسف کردم. در فکر فرورفتم،
گفتم که ما بدون تجربه هم نیستیم. وطنداران ما که چند سالی از سالهای چهل
قرن هجری جاری یا سالهای پیش از 26سرطان 52 را به یاد دارند، مطلع استند که
گرچه کمبودها وجود داشت،دست بازی ها ودست اندازی ها ومداخلات وجود داشت ولی
به این اندازه مسخره گی نبود. در آن سالها حکومت در افغانستان عبارت از سه
قوه یعنی اجرائیه،( حکومت ) مقننه ( شورا) وقضأ (قوه قضائیه ) بود. شکی
نیست که قدرت شاه وخاندان شاهی کوتاه نشده بود، مگر نباید فراموش کنیم که
صدراعظم یا رئیس حکومت میرفت به شورا خط مشی خودرا تقدیم میکرد، وزیران
کابینه را معرفی می نمود . یعنی یک خط مشی حکومت واحد بود وخطوط اساسی هر
وزارت مطابق پلان طرحریزی میشد. اما مسؤول عام وتام همان حکومت بود. ولی با
تأسیس دولت وارداتی موجوده ، آن تعامل دیده نمی شود. حکومت ریاستی چنان
بالای مردم تحمیل شده است که در برابر مردم ومراجع دیگرمسؤولیتی ندارد. حتی
اجراآتی که میکند در برابرآن احساس مسؤولیت ندارد. درحقیقت رئیس جمهور ما
اقای حامد کرزی شده است " د تولو امور تولواک ولسمشر".
هیچ مرجعی هم ازاوپرسیده نمیتواند که چه کردی؟
بازخواستی وجود ندارد. "تولواک" خودش حق دارد که هر چه درحق شورا کرد انجام
بدهد. آنرا کمرنگ بسازد وصلاحیت هایش را چنان محدود کند که به حیث یک آلۀ
دست باشد نه بیشتر. برای این منظور خود رئیس جمهور قوۀ مقننه رارشوت میدهد.
خانه به وکلا توذیع میکند.عده ای را حج روان می کند. کمیسیون ها را طبق
دلخواه خودش تعیین وترتیب میکند. یگان وزیر رد شده از طرف شورا نمی گذارد
که برود ودرخانه بنشیند ویا یک کار دیگری کند، بخاطر همان سیاست غلط
وناصادقانه، بازهم او را چوکی داده مثلا ً مانند انورالحق احدی مشاور ارشد
تعیین میکند.
در بارۀ قوۀ قضایه هم همین کا ررا کرده است . قضات را
مطابق میل ودلش از بلی گویان تعیین کرده است . شخص جوانی را که نوشته ها
یرا کاپی کرده وبه دوستان خود داده است، عده ای از قضات ظالمانه بندی
میکنند، ولی کرزی با چال بازی او را در وقت دیگر بدون اعتنا به همان فیصله
های ظالمانه آزاد میکند وبه ریش همه می خندد. قضات فقط به اشارۀ همین
تولواک مفسرقانون میباشند. رئیس قوۀ قضائیه که دست نشاندۀ بی اراده است،
خاموش مطلق بوده ومنتظراشارۀ تولواک است که او چه میخواهد.
فهم ودانش .وشایسته سالاری و سابقۀ کار نزد این
تولواک متاع بی ارزش است .
صحنه های مضحک وشرم آور شورای ملی در هنگام معرفی
های چند ین بارۀ وزرای کابینه ، همه وهمه به استشارۀ همین تولواک اند.
جریان رأی اعتماد ، مباحثه در مجلسی که قوای مقننه یاد میشود، یک درامه
بود. درامۀ که گریان آور بود. شاید یک تعداد وطنداران ما خندیده باشند، مگر
گریان آوراست . زیرا این تولواک ادعای دموکراسی دارد. جریان رأی اعتماد به
مردم گفت که تولواک وهواخواهان وی، قوۀ مقننه را مسخره کرد. خدا کند که
وکیلانی پیدا شوند ومقابل این مسخرگی ایستاده شده ومقاومت کنند.
|