|
یک
سینه سخن
غزل هایی از مولانا جلال الدین بلخی
به صدای س. صنم عنبرین
زیر نظر استاد داکتر لطیف ناظمی
تردیدی
نتواند بود، که زندگانی مولانا جلال الدین محمد بلخی از ویژه گی ها و
فراموش ناشدنی های بسیاری همراه است. این عارف سترگ، چند سال پیش بعد از
سپری شدن هفت سده در زادگاهش(بلخ باستان) صاحب خانه ای گردید! در اروپا اهل شهر روم
ایتالیا وی را از خود دانند ! ** و در سال 2008 عیسوی شماری از ادب دوستان و فرهنگیان
ادب فارسی در دانشگاه ی « گویته » شاعر بلندمرتب المان و اروپا،
برایش خانه ای تهیه دیدند!
چندی پیش در
همین خانه، همایشی فرهنگی برپا شد، که خواننده
گان عزیز و گرانقدر کابل
ناتهـ از آن طی گزارشی اگاهی یافته اند. اینک که دیکلمه ی اشعار مولانای
بزرگ به صدای شاعر جوان و زیر نظر یک تن از استادان ارجمند، جناب لطیف
ناظمی تهیه و منتشر شده است، شاهد قدردانی وبرداشتن قدم فرهنگی والای دیگری
استیم .
به گمان صاحب
این قلم، شاعر عزیز، بانو صنم عنبرین ، با درک این همه ویژه گیها واهمیت
مقام والای مولانا وشعر او عرق ریخته و با پذیرش هزینه یی قابل ملاحظه، از
چهارده غزل آن حضرت ، سی دی جالبی آفریده است، که از هر باب نیکو و ستودنی
است.
من، بعد از بیقراریهای زیاد، سی دی یاد شده را در همین نزدیکیها نصیب
شدم. شامگاهی که این
پیر آشفته پندار به شنیدنش زانو زد، دیکلمهء
عنبرین گرامی چنان چسپی بر دلش زد که لحمه ای به یاد برنامه ی زمزمه های
شب هنگام رادیو افغانستان سه دهه پیش افتاد، که اشعار بلند مولانا، حافظ و
بیدل و سعدی و سرود پردازان پس از آنها آنها به صدای گیرای جناب دکتور اکرم
عثمان، خانم فریده انوری و دیگر دیکلماتور های ورزیده به خوانش گرفته می
شدند. 
شنونده نازکبین
و ژرف اندیش، در همان لحظه ی نخستین شنیدن غزلها، بیدرنگ میابد که این سی
دی در واقع آمیزه پاکیزه و نازنینی است از روحانیت خداوندگار بلخ، صدای
گیرا ، آهنگین و تلفظ دقیق عنبرین و رهنمود های استاد گرامی جناب لطیف ناظمی.
سی دی این
غزلها را همراه دارد:
1. من
بیخود و تو بیخود ما را که برد خانه؟
2. دگر
باره بشوریدم، بدان سانم به جان تو
3. دزدیده
چون جان می روی اندر میان جان من
4. مرده
بدم زنده شدم، گریه بدم خنده شدم
5. صورتگر
نقاشم، هر لحظه بتی سازم
6. وقت آن
آمد که من سوگندها را بشکنم
7. ای
خوشا روزی که ما معشوق را مهمان کنیم
8. ای با
من و پنهان چو دل، از دل سلامت می کنم
9. بر سر
آتش تو سوختم و دود نکرد
10. بیخود
شده ام لیکن بی خود تر از این خواهم
11. حیلت رها
کن عاشقا ! دیوانه شو، دیوانه شو
12. این بار
من یک بارگی در عاشقی پیچیده ام
13. تو زمن
ملول گشتی که من از تو تا شتابم
14. آن که بی
باده کند جان مرا مست کجاست؟
کار و زحمت
هنرمندان عزیز وبا استعداد، هارون و خلیل نوابی در زمینه ی گرافیک و
موسیقی، به زیبایی هنرمندانه ی سی دی ها افزوده است که سزاوار یاد آوری
حتمی است .
چون بعد از
اهدای این سی دی از سوی صنم عنبرین به خانه ی مولانای دانشگاه فرانکفورت،
در واقع حق نشر نیز به آن خانه میرسد، ازینرو مرا اجازتی نبود تا در کابل
ناتهـ، این چهارده غزل را بگذارم. لذا با طلب پوزش از دست
اندرکاران آن خانه، صرف یکی غزلها
را این جا گذاشتم تا نمونه یی از زحمات عزیزان ما را دریابید.
من بیخود و تو بیخود ما را که برد
خانه
بشنوید
اهالی کابل
ناتهـ، این کار ارزشمند فرهنگی بانو صنم عنبرین را می ستاید و از درگه ای
خالق عالمیان پیروزی و کامگاری برایشان آرزو میدارد.
علاقه مندان
میتواند سی دی را از خانهء مولانای بلخ در دانشگاه گویته فرانکفورت بدست
آرند و فیض ها ببرند.
**
مقصد از روم، روم شرقی میباشد که در ترکیه قرار دارد . یعنی قونیه که
مولانا در آنجا زندگی میکرد و در آنجا دفن گردید در ترکیه موقعیت دارد نه
در ایتالیا. قونیه در شرق استانبول در قسطنطنیۀ سابق موقعیت دارد. نمیدانم
مقصد شما از ایتالیا چه میباشد. ما در تاریخ دو امپراتوری روم داریم . یکی
امپراتوری روم غربی و دیگری امپراتوری روم شرقی یا بیزانتین. روم غربی در
ایتالیا و روم شرقی در آسیای صغیر که ترکیه ، اعراق و بعضی ساحات دیگر را
در میگرفت که مرکز آن قسطنطنیه در شرق استانبول امروزی موقعیت داشت.
توضیح از جناب محقق م. اکبر امینی
مراد من، محبوبیت و شناخت
فراگیر در اروپا و بویژه در ایتالیا بوده نه وابستگی و آرامگاه. اس |
