کابل ناتهـ، Kabulnath























Deutsch
هـــنـــدو  گذر
قلعهء هــــنــدوان

همدلان کابل ناتهـ

باغ هـــندو
دروازهء کابل

 
 
 
 
 
درسهایی از امنیت اشغالگرانه
 
متن فشرده
 
 

نصیرمهرین

 

سری پرکاش سینها Sri Parksh Siha، یک تن ازخبرنگاران پیشینۀ هندی تبار و معتبرمجلۀ اشپیگل آلمانی درجنوب شرق آسیا، درسال 1980 کتابی را به نام افغانستان درعصیان بدست نشرسپرد. نویسندۀ کتاب در نخستین صفحه، باتأکید اصرار میورزد که اتحادشوروی افغانستان را ترک نخواهد گفت؛ بلکه مانند بقیه جمهوری های آسیایی، جزجدایی ناپذیرآن خواهد شد. اینکه واکنشهای احتمالی درآن ایام در برابر برداشت نویسندۀ کتاب چه بوده است،اکنون طرف توجه ما نیست. به ویژه در زمانی که حدود دودهه ازخروج نیروهای شوروی سپری شده است. اما بطلان برداشت " پرکاش سینها " درسی را درگوش تحلیلگران وقایع سیاسی میاویزد که، تا این اندازه هم با تحکم وقاطعیت نباید، روی برداشتی پافشاری نمود.

اکنون در اررزیابی ازاشتباه نویسندۀ کتاب ،میتوان سطحی نگری اوراازتحلیل قضایاکه ازنبود تحلیل دقیق ازسیاست های کشورهای غربی ناشی شده است، یکی ازنارسایی های او درنظرگرفت.

کشورهای رقیب ومخالف شوروی دربسترستیزوآویزقاطعانۀ گسترده ترین بخش های ازمردم افغانستان،روزتا روزتوفیقی بدست میاوردند که در نتیجه ناهنجاری تاریخی و موجود درشوروی ازمیان رفته راتشدید می نمود. شوروی درعرصۀ رقابت کم نفس ترمیشد وبحران های از نظر پنهان ماندۀ اقتصادی واجتماعی رشد میکردند. تا آنکه زمینه های تحول داخلی پدید آیی وضعیت جدید در شوروی ودرمتابعت ازآن، طرح خروج قوا ازافغانستان بمیان آمد.

 

اکنون که کشورماازچندین سال به اینطرف، باحضورقوای خارجی روبرو است؛ ونیروهای خارجی دست بالا درساختن دولت، درتعیین وفرستادن چهره های نمادین دولت،وهمۀ امورمهم دارند، بحث حضور یافتن وبیرون شدن آنها از افغانستان اهمیت جدی میابد.

این بحث درکشورهای غربی بامطالبات بیرون شدن آنها ازافغانستان وادر مرحلۀ حساسی شده است. برهی از مدافعین پیشین حضور قوای در افغانستان مانند دولت آلمان، جلوۀ عقب گشت وراهجویی برای حروج قوا را از زبان دپلوماتیک وزیردفاع جدید میاورد. وزیر دفاع جدیدبرای فرونشاندن موج مخالفت های روبه تزاید، ازعدم گسیل بیشتر نیرو صحبت میکند. حزب سبز هاطرح تعیین وقت  وجدول زمانی را برای خروج قوای المانی پیش می کشند. ایتالیا وفرانسه با صراحت ازعدمگسیلبیشتر نیرو حرف میزنند. در واقع میشود این مواضع را گونه یی از ناخشنودی از گرفتاریها ونشانه یی ازتلاش برای بازگشت نیز به حساب آورد.

 

  بحث بازگشت ویا عدم بازگشت این نیروها، گذشته ازنیازبه تحلیل اوضاع وتشخیص عوامل متعدد برای یک ابرازنظر،درپرتوتجارب پیشینۀ کشورماوبقیه کشورهای جهان مهم است . کشورهایی که سالها شاهد حضوروجنگ نیزوهای خارجی درکشورشان بوده اند، تجاربی رادارا هستند که بررسی آنها نیزما را کمک مینماید . به منظورغنامندی  نتایج به موقع میشود بدانها نیز مراجعه نمود.

 

اما برای ابرازنظرروی این موضوع در کشورما، نخست دریافت انگیزۀ رفتن به افغانستان مهم است. انگیزۀ نزدیک وظاهرشده ازطرف قصرسفید،وارد کردن ضربه به توان توشۀ القاعده بود که درافغانستان در پهلوی دولت پاکستان،با زیردست گیری طالبان دست بالا یافته بودند. تروریست ها را پرورش دادند وامنیت کشورهای غربی وبه ویژه خواب آسوده وبی دردسر درایالات متحدۀ امریکا رادر11سپتامبر 2001 برهم زده بودند. با این ادعا به افغانستان رفتند تاریشۀ تروریسم القاعده یی را درآنجا ببرند.رفتن به افغانستان با نیروی نظامی محدود نشد. دولت سازی وادعا های مختلف حتابنیاد نهادن ساختارهای مدرن، مبارزه با کشت وتولید موادمخدره وتأمین آسودگی مردم جنگ دیدۀ تجاوز شوروی ،جنگ های تنظیمی وزهرشلاق طالب چشیده ،به گونه یی مشغولیت چندین ساله راتشکیل داد.

 

از آنجایی که پیرامون نتایج شکست آمیزاین ادعا ها درنبشته های دیگری سخن گفته ایم،وازآنجایی که فقدان دستاورد درزمینه ها یاد شده بسیاربه روشنی در معرض دید مردم ما و جهانیان قرار گرفته است، درین باره سخنی بیشتر نمیاوریم . بلکه به یکی از پیامد های شکست آلود این سیاست وکارکردهای زیانمند آن، اشارۀ کوتاهی مینماییم که از تأمین امنیت اشغالگرانه ناشی شده است.

 

درین پیوندشایان یادآوری است که قوای خارجی بارها مانع جنگهای رقابت آمیز ورهبری طلبانۀ داخلی میان نیروهای شدند که ازپیشینه ها مسلح بودند. چند باربا شتاب برای خاموشی جنگهای آنها دست به اقداماتی زدند. اماازسوی دیگر، نباید نادیده گرفت که اوضاع دربطن خود مصؤنیت ها وآسایش هایی را برای  رشد وتقویۀ طالبان فراهم آورد. در بارۀ چرایی وچگونگی آن کمترتبصره میشود. زیراطالب دوستان پیشینه نه تنها درخود ساختاردولت کنونی حضورفعال دارند وبرای تقویه وبازگشت آنها میکوشند، بلکه دیدارهای خود منابع خارجی با طالبان درپشت پرده، این راه را هموارنموده است. طالب بابیرحمی وکشتار بیگناهان امنیت، ایجاد رعب وترس می نماید. وبدانوسیله فشارمیاورد که نیروهای خارجی از افغانستان خارج شوند.  

موازی با آن فشارهای عامه برای کشیدن عساکردولت های حضوریافته درافغانستان درهنگامی سیرصعودی پیموده است.زیرامردم کشورهای که عساکرشان درافغانستان حضوردارند، به دلایل ولزوم دیدهای بوش رئیس جمهور پیشین متقاعد نشده اند. از سوی دیگر،دولت های ایالات متحدۀامریکا وکشورهای غربی، درزمینۀ امنیتی درکشورهای خویش،به نظارت های شدید دست یافته وجلوبسیاری ازاعمال تروریستی راسد نموده اند.ترتیبات امنیتی شدیددرین کشورها وموفقیت هایی راکه بدست آورده اند، دستاویز دیگری است برای مخالفین حضورقوا در افغانستان. ازینرومدافعین دیروز قوای خارجی در همه درجستجوی گونه یی ازپیدا نمودن راه برای بیرون رفت ازافغانستان هستند.

این است که شاهد اتخاذ چرخشی در زمینه هستیم .

 سیاست جستجوی راه گریز،برای خویش پوشش توجیهی مسخره یی یافته است. نیرویی را که برحق تروریست می نامیدند،اندک اندک ازآن "اتهام" معاف میکنند. پوشش طالبان میانه رو.؟!را یافته اند. با آنکه طالبان با این موقف که ما" میانه رو" را نمیشناسیم، سیلی محکمی به این نام ها زده اند وبااعمال دهشت افگنانۀ تروریستی شان همه روزه نشان میدهندکه تروریست هستند،ولی با آن هم بنابراقتضای منافع، ترجیح میدهند به این دیده درایی ادامه بدهند . برای تداوم این سیاست پرورش دهی طالب، شاهدانی ازقطارآن عناصرزبون وفرصت طلب را نیزدارند که درهنگامۀ نام جویی،تروریست های شناخته شده را فرزندان وبرادران وهموطنانی که مبراازاعمال تروریستی اند! یادنمودند.

بعید به نظر نمیرسد که با نشان دادن فهرستی از نام مقتولین تروریست های وابسته به القاعده، پیروزی در جنگ با تروریسم درمنطقه از طرف این کشورها پایان یافته اعلام شود. 

چنین است که نگرانی ها بیشتر میشوند. تصورمحتمل بیرون شدن قوای خارجی تقویه میشود.وهمزمان با آن بیرون شدن قشری که باقوای خارجی به افغانستان رفتند ودرپرتوامکانات آنها با امنیت بیشتر، زراندوزی نموده وازبرکت آن چاق وفربه شدند، دورازاحتمال نیست. زیرادردل جامعۀما،ظرفیت هایی پرورش نیافتند که با تأثیر از نیازهای انسان رنجدیدۀ وطن،ابتکارسمت وسودادن جامعه رادردست بگیرند. وتاهنگامی که چنین اوضاعی حاکم باشد، سرنوشت دردانگیزی به استقبال مردم ما نشسته است. وزش باد فریبندۀ تأمین امنیت اشغالگرانه برتن جامعه ومردم ما، مشوق ونوازشگربازگشت دوراستبداد خشن وخونریزمیشود.استبدادی که بااستخوان شکنی هایش،فشارهای طاقت سوزرا باخونریزی های قومی ومنطقه یی آن نیزنشان داده است. اینک منطقه رابا نبرد تروریستی وجهالت آمیزتکان میدهد. این حرکت که در پرتو سیاست های غلط دولت کرزی وحکومت های پاکستان،از مصؤنیت وامنیت لازم برای رشد خویش بهره گرفت،پنداشته میشود که بامنافع پسین کشورهای حاکم در افغانستان،درتناقض نباشد. عربستان سعودی در جلب اطمینان واعتماد به چنین امیدواری همراه با اسرائیل مشغول اند.آنها میتوانند ضامن شوند که غلبۀ حرکات تروریستی درافغانستان ،بدون دست بالاداشتن القاعده،منافع غرب تهدید نخواهد کرد. اما وای برحال مردم افغنستان. مردمی که از داشتن نیروی دلسوز وامنیت آفرین محروم بوده اند.

 آری، این بی امنیتی آفرینی که برخی آن راحتا هنگام زیرپای نهادن آشکارای کرامت انسانها، "امنیت" نامیده اند، دردرون جامعۀ ما، گاهی اندک خواب آلود وگاهی بیداروبیقراربوده است، یکی ازمشخصات آن الۀ دست شدن اجانب شدن  وتعظیم وتکریم بدانهااست که با استبداد وخونریزی عمل میکند. این استبداد نا آشنا با امنیت انسانی وکرامت او،خود را برای خونریزی های دور بعدی آماده میکند. هنگام شنیدن قدم های ورود نامیمونش، این درس را نتوان فراموش نمود که اشغالگران مدعی امنیت آوری در کشورما، درپی تأمین امنیت خود بوده اند.  

((|))((|))((|))((|))((|))((|))

بالا

دروازهً کابل
 

شمارهء مسلسل 107           سال پنجم        عقرب   ۱۳۸۸  هجری خورشیدی       نومبـــــر 2009