اوضاع
افغانستان پس ازکودتای 26 سرطان متشنج گردیده بود. یک نوع بی اطمینانی
درسراسرمملکت وجود داشت. مردمان بیشماری درین فکر بودند که سردارمحمد
داوؤدخان که براساس یک عقده کودتا کرده است، آلۀ دست شوروی و احزاب خلق و
پرچم است. بعضی رویدادهای که بوقوع پیوست، آن فکر را تایید میکردند. بطور
مثال چندین وزارت در دست آنها بود. ازهمه مهمتر وزارت داخله که اعمال
ناروای بیشتر از آن منبع سرزد. گرفتاری مرحوم محمد هاشم میوندوال وشهادت او
در زیر شکنجه بیشتر فکر آلۀ دست بودن سردار را تاییدکرد.
موضوع به این ترتیب بود که :
میوندوال
تقریبا ًدونیم ماه پس از
کودتا، بتاریخ 23 سپتمبر 1973 شب هنگام از رادیوکابل اعلان شد که " محمد
هاشم میوندوال، خان محمد خان مرستیال ، عبدالرزاق خان دگر جنرال، سید امیر
قوماندان هوایی، زرغون شاه دگروال، کوات خان دگروال، مهرعلی دگرمن، و عارف
شنواری و یک تعداد دیگر به همدستی یک مملکت خارجی میخواستند توطئه یی راعلیه
جمهوریت براه بیاندازند. این خیانت شان بزودی کشف وهمۀ شان گرفتارو توقیف
شدند ."
یازده روزبعد بازهم از طریق
رادیو پخش شد که، محمد هاشم میوندوال در زندان با نکتایی اش خود را حلق آویز و
انتحار کرده است .
ولی این ادعای دولت جمهوری
را هیچکسی قبول نکرد. برخلاف ادعای بالا، در همه جا گفته میشد که عاقبت
بخیر. هیچ فرد دارای عقل سلیم قبولدار نشد که مرحوم میوندوال دست بخود کشی
زده باشد. بزودی مردم خبر شدند که میوندوال در وقت گرفتاری نکتایی با خود
نداشت. از طرف دیگر چطور مکن است که نکتایی وزن یک انسان را برداشته
بتواند. آن خبر مردم را به تأسف و خنده وا میداشت . از جانب دیگر میوندوال
مرحوم شخص متین ومتدین ومصمم بود. چطور چنین شخصیتی دست بخود کشی میزد.
درهرقدم محافظی هم وجود داشت واو را نظارت میکردند پس چرا از خود کشی او
جلوگیری نکردند. این سوالات و صحبت ها در ادارات دولتی بسیار بصورت پنهانی
و در خانه ها و درحلقۀ دوستان بطور واضح بیان میشد.
بهرحال، جسد مرحومی را درست
برای همسرش، ( میوندوال فرزندی نداشت ) نشان ندادند. در نیمه تاریکی
جسد او را برایش نشان دادند. اما مثل بسیاری از قضایای دیگر، بعدها فاش شد
که میوندوال در زیرضربات لت وکوب در اثنای تحقیق تاب نیاورده جان سپرده
است.
قبلا ً همه خبر داشتند که
محمد هاشم میوندوال بیماربوده وچند باری هم جراحی شده بود. تحقیق میوندوال
توسط صمد اظهر اجرا شده است . چندی گفته میشد که در حین داشتن قدرت با
مباهات در بین رفقای حزبی خود چیزهای را در رابطه با قتل میوندوال اظهار
مینمود.
قتل محمد هاشم میوندوال ویک
عدۀ دیگر وزندانی شدن چند تن، به ترس وهراس وبی اطمینانی مردم اضافه نمود.
ازجملۀ سایرین، اشخاصی که پس
از شهادت میوندوال محکوم به اعدام شدند و"رهبر" سردار محمد داوؤد خان حکم
اعدام آنها را امضا نمود، عبارت بودند از: خان محمد خان مرستیال که در
زمانی که داوؤدخان پیش از داکتر یوسف خان مرحوم ، صدراعظم بود ،به حیث یک
تن از دوستان مقرب سردار شناخته شده بود. این دوستی وحساب او بالای سردار
به اندازه یی بود که در روز کودتای 26 سرطان از طرف داوؤدخان موظف شد که
بوزارت دفاع رفته و امور آن جا را نظم و ترتیب بدهد. اشخاص دیگر عبارت
بودند از : سید امیر، زرغون شاه، سید رحمن وکیل، وعارف شنواری .
ویا دگرجنرال عبدالرزاق خان
از طرف داوؤد موظف شده بود که پلان تشکیل یک قول اردوی هوایی را ترتیب
وآماده سازد. درحقیقت آن شخصیت ها دوستان سردار بودند. خود شخص مرحوم
میوندوال که پس ازکودتای 26 سرطان بوطن برگشته بود، نزد سردار رفته و وعدۀ
همکاری داده بود.
گرفتاری های بعدتر، شایعات
را بین مردم قوی تر کرد که این همه گیر وگرفت، حبس ها واعدام ها یک مقدمه
چینی از جانب همکاران داوؤد خان است که از ماسکو اطاعت میکنند. آنها اشخاصی
را که دربرابر مرام خود مانع و خطرناک میدیدند، بوسیلۀ " رهبر" ازبین می
بردند.
البته داوؤد خان هم به بسیار
آسانی آلۀ دست شده بود. و وقتی که متوجه شد، در نتیجۀ غفلت های قبلی، نوبت
خودش رسید. توطئۀ خاینین و غفلت سردارمحمد داوؤد خان نقص و زیان جبران
ناپذیر به مملکت و ملت ما رسانید.
*---*
لطفا ً برای کسب اطلاعات
مفیدتروبیشترازموضوع فوقانی، به کتاب های ذیل مراجعه نمایید .
- میرمحمد صدیق فرهنگ.
افغانستان در
پنج قرن اخیر جلددوم ص 9
- محمد هاشم میوندوال . محمد
نجیم آریا. ناشر سید اقا هنری.
- الحاج عبدالشکور احمدزی.
شخصیت علمی،سیاسی و اجتماعی شهید میوندوال.
- غوث الدین فائق .رازی را
که نمی خواستم افشأ گردد. ص 34
- خان آقا سعید . رازی را که
فائق افشأ نکرد. صص 34- 38
- عبدالصمد غوث. سقوط
افغانستان.ص 288 ترجمه فارسی محمد یونس طغیان ساکاپی.
- سید قاسم رشتیا.خاطرات
سیاسی . به اهتمام محمد قوی کوشان .ص 422
|