صدای هارن موتر (بوق ماشین)، چکش کپی کش و سرو صدای میخانکان (مکانیک ها)
در سرای کوچک و کثیفی در شمال «کابل» گوش ها را اذیت می کند. این جا سرای
میخانیکی موتر هاست. هر طرف سیاه کثیف به نظر می رسد و هر طرف آهن پاره ها
بی تنظم (نظم) افتاده اند. مردان تنومند با شکم های برآمده و سرو صورت
سیاه، پیشانیان ترش (چهره های عصبانی) و گفتار زشت، مالکان هر دستگاه
تخنیکی (تکنیکی) هستند.
در
این میان، «امید» ۲۲ ساله با چهره ی سیاه و جبین گشاده، زیر دست مرد زمخت و
چاق به عنوان دستیار میخانیک کار می کند. امید، بعد از دو تلاش نافرجام جهت
ادامه تحصیلاتش در یکی از دانشگاه های دولتی، در نظر دارد رشته میخانیکی
موتر را بیاموزد.
امید که اکنون در دستگاه میخانیکی موتر به عنوان کارگر کار می کند، با سر و
صورت آلوده می گوید که پدرش تنها نان آور خانواده آن هاست که از طریق
رانندگی در یکی از موسسات غیر دولتی، خانواده ۱۰ نفری شان را اعاشه می کند.
امید می گوید: «دوباره امتحان کانکور دادم و به دانشگاه دولتی راه نیافتم و
توان پرداخت فیس (هزینه) دانشگاه خصوصی را ندارم.»
فیس ماهوار (ماهیانه) در دانشگاه های مختلف خصوصی از ۱۰۰دالر (دلار) تا ۵۰۰
دالر متفاوت است. «سید عاقل»، پدر امید، آرزو داشت که پسرش در رشته
کامپیوتر درجه ی لیسانس را از دانشگاه دولتی کابل به دست بیاورد. زیرا رشته
کامپیوتر، یکی از تخصص های پر درآمد در افغانستان است. سید عاقل، با چهره
خسته و ریش ماش و برنج (سیاه و سفید) می گوید که ماهانه ۲۰۰ دالر معاش به
دست می آورد و همه در خوراک و پوشاک خانواده اش هزینه می شود. در شرایط
کنونی افغانستان، معاشی که پدر امید به دست می آورد، فقط می تواند زندگی
بخور نمیر را فراهم سازد.
امید با همه ی شکست ها، امیدش را از دست نداده است. او می گوید: «کوشش می
کنم کار میخانیکی را که یک مسلک (شغل) پر درآمد است یاد بگیرم و بعداً از
طریق این مسلک، پول به دست بیارم و دانشگاه خصوصی بخوانم.»
امید تنها کسی نیست که از راه یافتن به دانشگاه دولتی باز مانده است. صدها
جوان آرزومند دیگر نیز باز مانده اند. تعدادی از جوانان که نتوانسته اند در
دانشگاه دولتی از تحصیلات رایگان استفاده کنند، به دانشگاه های خصوصی روی
آورده اند و شماری هم به شغل و پیشه ی دیگر پرداخته اند.
«اجمل»، ۲۴ چهار ساله، با لباس های شیک و موتر کیمری مدل ۲۰۰۸ آبی رنگ،
روزانه از شمال کابل فاصله طولانی را می پیماید و رشته مدیریت بازرگانی را
در دانشگاه امریکایی می خواند. اجمل که زنجیر طلا در بند دست راستش، جلایش
می کند و چهره ی شاد دارد، ماهانه ۵۰۰ دالر فیس دانشگاه می پردازد. اجمل می
گوید: «آرزو داشتم رشته پزشکی را در دانشگاه دولتی کابل بخوانم اما امتیاز
مورد نیاز را در امتحان کانکور به دست نیاوردم.»
او
که حاضر نشد نام و شغل پدرش را بگوید، گفت معاش ماهانه پدر و برادر بزرگش
نزدیک به ۳۰۰۰ دالر امریکایی است. اجمل از کیفیت بهتر درس های دانشگاه
امریکایی می گوید: «کتاب های ما همه جدید و استادان ما اکثراً خارجی ها
هستند که مدارک عالی دارند.»
به
نظر اجمل، درس ها و شیوه ی تدریس دانشگاه امریکایی با دانشگاه های دولتی
اصلاً قابل مقایسه نیست.
وزارت تحصیلات عالی افغانستان می گوید که در سال روان (جاری)، ۷۵ درصد از
امتحان دهندگان کانکور در افغانستان، به موسسات عالی و نیمه عالی دولتی جذب
شده اند.
«عظیم نوربخش»، سخنگوی وزارت تحصیلات عالی افغانستان، می گوید که ظرفیت این
وزارت در سال روان، نظر به سال گذشته، ۱۵ درصد افزایش یافته است. قانون
اساسی افغانستان، دولت را به فراهم آوری زمینه تحصیل تا درجه عالی (لیسانس)
مکلف ساخته است.
کم بود جای و نبود استاد
یکی از عمده عواملی که به عنوان دلیل جذب نشدن همه ی متقاضیان تحصیلات عالی
از سوی مقامات وزارت تحصیلات عالی عنوان می شود، کم بود جای و نبود استاد
است.
یک تن از کارمندان وزارت تحصیلات عالی افغانستان که خود را با نام مستعار
«عبدالرحیم» معرفی کرد، مشکل پایین بودن ظرفیت دولت در جذب همه ی متقاضیان
تحصیلات عالی را در نبود جای و استاد کافی می داند.
او می گوید که دولت تعمییر (ساختمان) و استاد کافی در اختیار ندارد تا همه
متقاضیان را جذب نماید. از سوی دیگر، عظیم نوربخش می گوید که در سال روان،
دولت در پی تلاش خود توانسته تا چندین دانشکده و دیپارتمنت اضافی را تاسیس
کند که این سبب ۱۵ درصد افزایش در ظرفیت جذب شد.
او می گوید که این روند ادامه خواهد داشت تا وزارت تحصیلات عالی بتواند
ظرفیت خود را به صددر صد افزایش دهد.
در همین حال، «قطب الدین آرین»، یک تن از کارشناسان امور اجتماعی در کابل،
علت پایین بودن ظرفیت دولت در جذب همه متقاضیان تحصیلات عالی را ضعف مدیریت
این وزارت عنوان می کند. به نظر آقای آرین، وزارت تحصیلات عالی از استادان
و امکانات لجیستیکی موجود استفاده عظمی انجام نمی دهد: «اگر دولت بخواهد،
با همه ی امکانات موجود، ظرفیت یک و نیم برابر افزایش داده می توان.»
او
به عنوان مثال، یاد آور می شود که دانشکده ژورنالیزم (روزنامه نگاری)
دانشگاه کابل، ۶۰ نفر دانشجو دارد. این ۶۰ نفر، ساعت یک بعد از ظهر رخصت
(تعطیل) می شوند و صنف (کلاس) دانشکده ژورنالیزم و استادان آن بعدازظهر
بیکار است. دولت باید به استادان اضافه کاری بدهد و صنف دیگری را برای
بعدازظهر راه اندازی کند. آقای آرین مشکل اساسی را بی برنامه بودن وزارت
تحصیلات عالی عنوان می کند.
دانشگاه های خصوصی
کمبود موسسات عالی و نیمه عالی دولتی سبب شده است که متشبثین (بازرگانان)
خصوصی، درعرصه تحصیلات عالی به میدان رقابت بیایند. هم اکنون، نظر به آمار
وزارت تحصیلات عالی، نزدیک به ۱۷ موسسه ی تحصیلات عالی در سراسر کشور وجود
دارد که این رقم تا چند سال پیش صفر بود.
به وجود آمدن موسسات تحصیلات عالی خصوصی، فرصت خوبی برای افرادی که
نتوانسته اند به نهادهای تحصیلات عالی دولتی راه یابند، شمرده می شود. اما
این فرصت را تنها کسانی دارند که از عهده پرداخت فیس ماهوار این نهادهای
تحصیلی برمی آیند.
«احمد جاوید»، مسئول روابط عامه (عمومی) یکی از دانشگاه های خصوصی می گوید
که دانشگاه های خصوصی تاکنون فقط توانسته اند در عرصه کیفیت و خدمات بهتر
تحصیلی، آن هم در چند رشته محدود با دانشگاه های دولتی به رقابت بپردازند.
جاوید می پذیرد که فیس ماهوار دانشگاه های خصوصی، به تناسب عاید (درآمد) و
سطح اقتصاد مردم بلند (بالا) است. او می افزاید که اکنون رقابت شدیدی در
جذب متقاضیان ادامه دارد که این رقابت ممکن است تا سبب پایین آمدن فیس
ماهوار گردد.
با این حال، جاوید که خود فارغ رشته اقتصاد دانشگاه کابل است، می گوید:
«بهتر بودن کیفیت درس و جدید بودن مواد درسی دانشگاه های خصوصی، به این می
ارزد که ماهانه مقدار پول تعیین شده (۱۰۰ تا ۵۰۰ دالر) پرداخت شود. جاوید
با سایر منتقدان کیفیت درسی دانشگاه های دولتی موافق است که مواد تدریسی
دانشگاه های دولتی، کهنه است.
مواد درسی کهنه
یکی از ملاحظات دیگر دانشجویان و کارشناسان امور، در مورد ظرفیت دولت در
فراهم آوری زمینه تحصیلات عالی در افغانستان، موضوع کیفیت مواد درسی است.
«نجیب الله سهراب نژاد»، فارغ حقوق و علوم سیاسی دانشگاه کابل می گوید که
اگر او خودش تلاش نمی کرد و منابع دیگر را مطالعه نمی کرد، ممکن (احتمالاً)
حالا با وجود فراغت از حقوق و علوم سیاسی دانشگاه کابل، بی سواد می بود.
نجیب که اکنون به عنوان مسئول دیده بانی یکی از موسسات غیر دولتی کار می
کند، تعداد کمی از مضامینش را در کتاب خوانده است: «تقریباً همه درس ها را
به صورت نوت (جزوه) از لکچر (گفته های) استاد یادداشت کرده ام.»
تعداد زیادی از دانشجویان دانشگاه های دولتی، علت شمولیت شان به این
دانشگاه ها را به دست آوردن مدرک تحصیلی رایگان عنوان می کنند. آن ها همه
روزه به دانشگاه می روند، اما چیزی بسیار اندک به تناسب زمانی که آن جا
سپری می کنند، می آموزند.
اما این قضیه در مورد «سید حامد هاشمی» که جوانی قد بلند و همیشه خندان و
دانشجوی دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه دولتی کابل است، متفاوت است. او که
در چمن دانشگاه مشغول تمرین نقاشی تندیس شکسته ی بودا است، استادان دانشکده
خود را لایق توصیف می کند: «اگر کسی خودش زحمت بکشد، از این استادان می
تواند خیلی استفاده مفید کند.»
قطب الدین آرین، علت اصلی بی کیفیتی تحصیلات عالی دولتی در افغانستان را
کهنه بودن مواد درسی و کم تحصیل بودن استادان می داند: «اگر سری به هر
دانشکده زده شود، بسیار کم استاد خواهی یافت که مدرک ماستری (فوق لیسانس)
یا دکترا داشته باشد.»
آقای آرین می افزاید که همه استادان مدرک لیسانس دارند و مواد درسی که عرضه
می شود، متعلق به دوره هایی است که دانشگاه کابل تازه تاسیس شده بود.
در همین حال، وزیر تحصیلات عالی افغانستان، «محمد عظم دادفر»، می گوید که
حدود ۹۰ درصد از برنامه های درسی دانشگاه ها و دیگر نهادهای تحصیلات عالی
در این کشور، مورد بازنگری قرار گرفته و تغییر کرده است.
به گفته مقام های این وزارت، ایجاد دانشگاه های جدید و تعیین برنامه درسی
برای این دانشگاه ها، سبب خواهد شد تا تغییر صد در صد برنامه درسی دانشگاه
ها با تاخیر رو به رو شود.
عظیم نوربخش می گوید، بر علاوه ی بازنگری و اصلاح ۹۰ درصد از برنامه های
درسی دانشگاه ها، در سال های اخیر، سیستم کریدت (نظام واحدی) نیز در
دانشگاه ها اجرا شده؛ شماری از دانشجویان و استادان دانشگاه ها به کشورهای
خارجی اعزام شده اند؛ کتاب های جدید تالیف و تدوین شده و میزان دسترسی
استادان و دانشجویان به اینترنت بیشتر شده است.
آقای نور بخش می افزاید که دانشگاه های افغانستان، هم اکنون با تعدادی از
دانشگاه های شناخته شده ی جهان ارتباط دارند و سال گذشته تقریباً ۸۰ استاد
این دانشگاه ها، بعد از به دست آوردن مدارک ماستری و دکترا دوباره به کشور
برگشتند.»
علاقه به تحصیلات عالی، به شکل روز افزون در میان جوانان افغانستان رو به
افزایش است. این روند تا ۹ سال پیش کاملاً فرق داشت؛ تعداد زیادی از
دانشگاه ها غیر فعال بودند و یا تعداد کمی در آن ها مشغول آموزش بودند
|