شاید چهار سال پیش، طرح ها و قطعه خط های زیبا که اکثراً با خط نسطعلیق
در ماهنامه ای حقوق بشر در کابل چاپ می شد، مرا با نام علی بابا اورنگ
آشنا کرد.
از همان اوایل آن قطعه خط های زیبا و طرح های که ترکیب از خط و نقاشی
بود، مرا به دیدن صاحب اثرش علاقمند ساخت.
پیش از دیدن تصویر ذهنی که از"علی بابا اورنگ" داشتم، مرد سالخورده،
بلند و سبیلی با موهای دراز، چیزی در مایه های چهره ای بود که در یکی
از تابلوهای مینیاتوری استاد فرشچیان دیده بودم. بعد ها او را دیدم با
قد نسبتاً کوتاه، لاغر، مو و سبیل کم و کوتاه اما صمیمی و جوانتر از
آنچه تصور می کردم.
علی بابا اورنگ، خوشنویس بنام افغانستان است. آن طور که خودش می گوید،
هژده سال از زندگی اش را به صورت جدی و تخصصی صرف خوشنویسی کرده است.
اورنگ تا به یاد داشته خطاط بوده و رسام، اما فرار از جنگ و مهاجر شدن
اش به ایران، در واقع، او را به عمق دنیایی هنر خطاطی و رسامی برده
است.
او در اولین سفرش نه سال در ایران مانده است. دو سال را در انجمن
خوشنویسان شیراز، شاگرد استاد حمید دیرین و استاد مجتبا ملک زاده بوده
و گرافیک را نزد استاد سعید تابنده در تهران آموخته و از انجمن
خوشنویسان شیراز مدرک ممتاز خط گرفته است.
عشق اورنگ به خوشنویسی و فراگیری هنر، نه سال مهاجرت و دوری از خانواده
را کوتاه تر از آنچه بوده است ساخته و کمتر اجازه داده حس غربت به او
دست بدهد.
اورنگ اواسط حکومت طالبان به افغانستان برگشته و تلخ ترین خاطرات زندگی
هنری اش را تجربه کرده است. دوران که خطاطی و رسامی جرمی بوده و به جای
پاداش سخت ترین مجازات را در پی داشته است.
به باور اورنگ، "هنر خوشنویسی در افغانستان زاده شده و به شگوفایی
رسیده است؛ اما تاریخ پر از فراز و فرود را پیموده. عصر تیموری ها، اوج
شگوفایی هنر به ویژه خوشنویسی در افغانستان بوده است. در هیمن دوره هنر
خطاطی، مینیاتور و منبت کاری یا کندن کاری روی چوب و گچ از افغانستان
به دیگر کشور ها رفته و در واقع جهانی شده است.
میرعلی هروی، چهره ماندگار در تاریخ خوشنویسی افغانستان در هیمن دوره
رشد کرده و امروز از او به عنوان شاعر کتیبه ها یاد می شود."
میرعلی هروی، سید محمد حسینی ایشان، وراقی ها- یک پدر و پسر در دروه
غزنوی ها، میر عبدالرحمان، پیر زاد هروی و پوپل زایی از چهره های
ماندگار تاریخ خوشنویسی در افغانستان هستند و از هر کدام شان چند قطعه
و دست نوشته ای محدودی بجا مانده که در موزه ملی افغانستان نگهداری می
شود.
اورنگ می گوید، "توجه حکومت ها به مسایل علمی و هنری در هر دوره، هنر و
علم را به مرحله کمال رسانده است. پس از دوره تیموری ها زمام داران
بعدی کمتر به مسایل هنری توجه کرده اند و هنر در افغانستان امروز به
گونه ای است که دل آدم به بیچارگی اش می سوزد."
خوشنویسان بنام کنونی افغانستان بسیارند و کسانی چون عبدالاحد نظری،
میرزایی، ارزگانی، محمد جاویدان جاویدان، غلامی، قمر دین چشتی، ملیک
سیتز و محمد حسین ستیز نامشان بر سر زبانهاست.
اما آن طور که اورنگ می گوید، غم نان و نابسامانی روزگار هر کدام از
این خوشنویسان را مجبور کرده است که پرداختن به کارهای هنری دغدغه های
چهارم و پنجم زندگی شان باشد.
.