من مثل یک ستاره گمم در
هوای تو
پیچیده ام به عطر تن یاد
های تو
بی رویت آفتاب نمایان
نمی شود
تنها همین غمست که پنهان
نمی شود
با رفتنت شکوه صدایم
شکسته است
موج سرشک لال به چشمم
نشسته است
اندوه رفتن تو به جانم
شرر زده
رعدی به ابر گریهء چشمان
تر زده
آن فصل عاشقانهء دیدار
خواب بود ؟
گلبرگهای سبز به دشت
سراب بود ؟
پاسخ بده سکوت مرا آب آب
کن!
یا عشق ؟ یا سکوت ؟ یکی
انتخاب کن
|