کابل ناتهـ، Kabulnath

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

Deutsch
هـــنـــدو  گذر
آرشيف صفحات اول
همدلان کابل ناتهـ

دريچهء تماس
دروازهء کابل

 

 

 

 
 
   
راپورتجزیۀ کیمیاوی برخی از شیشه های باستانی افغانستان
نویسنده:
Robert H. Brild


مترجم : محقق محمد اکبر امینی
 
 

 

گروپی مشتمل بر( ۱۰) پارچه شیشه glass مکشوفۀ ساحات مختلف افغانستان بوسیلۀ پروفیسور دوبری، غرض تجزیۀ کیمیاوی، به موزیم شیشۀ کورنگ Museim of glasses Cornig سپرده شده بود. این توته و پارچه های شیشه از سه ساحۀ باستانی افغانستان بدست آمده که از نقطه نظر قدامت زمانی ارتباط پیدا میکند به ۳۰۰ - ۴۰۰ قبل از میلاد تا اوایل اسلام. تعدادی زیادی از این شیشه ها طوریکه پیداست واضحاً مربوط به ظروف شیشه یی میباشد. جسامت و اشکال این باقیمانده های ظروف آنقدر ها بزرگ وبه اندازۀ نمی باشد که بتوان به رویت آن ، هر کدام از پارچه ها را به یک سبک خاص ساختمانی ظروف نسبت داد ویا آنرا با اشیای ساختمانی دیگر که از سایر منابع بدست آمده مقایسه نمود.شرح مفصلی از خصوصیات این توته وپارچه های شیشه یی طور جداگانه در کتلاک وجدول منضمۀ راپور هذا داده شده است که می توان به آن مراجعه نمود.

نمونه های که بمنظور تجزیۀ کیمیاوی به این موزیم داده شده است بمثابۀ بخشی از سروی تحلیلی متداوم وهمیشگی شیشه های قدیمی که توسط این موزیم انجام داده می شود مورد آزمایشات کیمیاوی قرار گرفت ودونوع تجزیه کیمیاوی از این شیشه ها بعمل آمد:

یکی تجزیۀ کیمیاوی اسپکتروگراف Spectrographic analysis بود که در اثر آن، معلومات (نیمه کمی یا نیمه مقداری Quantitive Semi ) در مورد غلظت عناصر عمده وغیر عمدۀ ترکیب هر یک از پارچه های مذکور بدست آمد. بتعقیب آن، (تجزیۀ کیمیاوی مرطوب Wet chemical analysis) از آنها بعمل آمد. این تجزیۀ کیمیاوی توسط عملیۀ ( جذب اتمی

Atomic absorption technique)، اجرا شد که ارقام مقداری و کمی ، در مورد هر یک از عناصر غیر عمدۀ شامل ترکیب شیشه های مذکور بدست آمد. تمام این عملیات و آزمایشات کیمیاوی توسط Mr.C.A.Jadicha و  Dr.R.H.Brill از دانشمندان موسسۀ Lucius Pitkin شهر نیویارک ایالات متحدۀ امریکا اجرا وعملی گردیده است.

عملیۀ تجزیۀ کیمیاوی بطور ابتدایی صورت گرفت. زیرا فعلاً صرف ارقام کمی از تحلیل کیمیاوی شیشه های موجود که به اثر حفریات از ساحات باستانی افغانستان پیدا شده است بدسترس قرار دارد.

اِی .وی. زایر E.V.Syare، راپوری در مورد شیشه های قدیمی افغانستان که از ساحۀ بگرام بدست آمده نشر نموده است. در این راپور بصورت عمومی ابراز نظر گردیده که شیشه های بگرام غالباً ازغرب به احتمال قوی از سرزمین سوریه وارد افغانستان کنونی (بگرام) شده باشد. (۱) بعین ترتیب تجزیۀ توصیفی مقداری Spectro graphic analysis از هژده نمونه شیشه که ازحفریات ساحۀ باستانی (شمشیر غار) واقع جنوب شرق قندهار، بدست آمده قبلاً توسط پروفیسور دوپری منتشر گردیده است.

مقدار بسیار ناچیز و اندک از نمونه ها که در مطالعات و تحقیقات ما مورد تحلیل و تجزیه قرار گرفته واضحا به هیچ وجه چنین تعبیر شده نمی تواند که بگوییم شیشه های مذکور در ادوار قدیم در خود افغانستان امروزی ساخته شده یا مورد استعمال قرار داشته است.اما طوریکه دیده شده وضع اکثراً همین طور بوده و شاید این پارچه های محدود و ناچیز، صرف نمونه های باشند که فعلاً در دسترس ما جهت مطالعه قرار گرفته است که ما با یک امیدواری تمام، تجزیۀ پارچه های مذکور را انجام دادیم تا به گونۀ در روشن ساختن موضوع، کمک کرده و گسترۀ مطالعات جامع تری را در زمینه باز کرده بتوانیم.

از روی جدول ارقام واعداد حاصله ملاحظه شده میتواند که همۀ این شیشه ها به استثنای یکی ، در ترکیب خود از تیپ شیشه های (سودا-لایم سلیکا Sio۲ Cao) میباشد که با یک لیول واندازۀ بلند اوکساید پوتاشیم o۲k و اوکساید مگنشیم Mgo که بیشتر و دقیقاً بحیث شیشه های ( Na۲o – K۲o: Cao – Mgo:Sio۲ ) دسته بندی شده میتوانند میباشند.

غرض شناخت و دانستن مبدأ ومنشأ این شیشه ها، مقدار واندازۀ پوتاشیم اوکساید ومگنشیم اوکساید آنها بسیار مهم و تعین کننده است. این موضوع با تفصیلی که E.V. Syare و Simt در مورد داده، با مروری به کتگوری پوتاشیم اوکساید و مگنشیم اوکساید در دسته بندی که از شیشه ها نموده اند به نحو بهتری توضیح شده میتواند.Smit و  Syare، با ترسیم طیف عناصر متشکلۀ شیشه های قدیم که تاریخ ومنشأ متناوب و مختلفی دارند بوسیلۀ یک سلسله تحلیل وتجزیه های کیمیاوی، شیشه های قدیم و باستانی را به دو کتگوری علیحده دسته بندی نموده اند:

کتگوری اول: شامل شیشه های دارای غلظت کم اوکساید پوتاشیم و اوکساید مگنشیم میباشد که شیشه های مشمول آن از ۱،۰ – ۰،۱ فیصد اوکساید پوتاشیم و از ۵،۰ – ۲،۵ فیصد اوکساید مگنشیم را در خود دارند.

کتگوری دوم: شامل شیشه های دارای غلظت نسبتاً بلند این اوکساید ها میباشد که از یک الی چهار فیصد اوکساید پوتاشیم و از ۳ – ۹ فیصد اوکساید مگنشیم در ترکیب شیشه های مشمول این کتگوری وجود دارد.

شیشه های مشمول هردوی این کتگوری که بوسیلۀ زایر و سمت صورت گرفته، دارای (سودا۰۲Na) بحیث جز و قسمت عمده و اصلی در ترکییب شان میباشند. درحالیکه اوکساید های پوتاشیم ومگنشیم بحیث اجزای کوچک و فرعی نسبت به مقدار (سودا) در شیشه های مذکور در نظر گرفته شده است.

باید خاطر نشان کرد که ترکیب این شیشه های ( قبل از اسلام) از ترکیب شیشه های مربوط به قرون وسطی، تفاوت فاحش و صریحی دارد. چه در شیشه های قرون وسطی، جز عمده و اصلی ترکییب آنها را (اوکساید پوتاشیم) تشکیل داده و سودا جز کوچک و غیر عمده هست و نسبت به مقدار (اوکساید پوتاشیم ) به اندازۀ کم در ترکیب شیشه های مذکور شامل میباشد.

قسمت زیادتر شیشه های ادوار قبل از اسلام از منابع شرقی بدست آمده و غالباً چنین گمان می رود که شیشه های مذکور در همین مناطق نیز ساخته شده باشند. این نوع شیشه ها در کتگوری شیشه های دارای مقدار زیاد اوکساید پوتاشیم و اوکساید مگنشیم شامل میشوند. این موضوع چیز اعجاب انگیزی نیست. زیرا طوریکه در جدول ارقام منضمۀ این راپور مشاهده کرده میتوانیم نمونه های را که ما در افغانستان بدست اورده ایم نیز غنی از عین مقدار این دو اوکساید میباشند. درجدول متذکره یگانه استثنا صرف پارچۀ نمره (۱۳۵۸) است که در بین کتگوری شیشه های دارای مقدار کم اوکساید پوتاشیم و اوکساید مگنشیم موقعیت دارد ومیتوان با معقولیت تمام قبول کرد که از منبع دیگری غیر از منایعی که مابقی شیشه ها از آن تهیه وتدارک گردیده تورید شده است.

مقادیر اوکساید پوتاشیم در شیشه های که از افغانستان بدست آمده ومورد تجزیۀ کیمیاوی از طرف ما قرار گرفته ، نسبت به مقداریکه به طور معمولی در بین کتگوری دارای مقدا ر زیاد و بلند اوکساید پوتاشیم و اوکساید مگنشیم یافت میشود باز هم بیشتر است و این مقدار بین ۲،۵ – ۶،۹۴ فیصد نوسان دارد.چنانچه در جدول منضمۀ راپور هذا، از جملۀ نهُ ( ۹ ) نوع شیشه در پنج نوع آن اوکساید پوتاشیم از اندازۀ ۴ فیصد تجاوز نمی کند. در حالیکه داکتر زایر SyareE.V. صرف به ندرت یک مقدار اوکساید پوتاشیم را دریافته است که مقدار ولیول آن از ۴ فیصد تجاوز میکند. یک بررسی مستقل دیگر از این تجزیۀ های کیمیاوی بوسیلۀ یک نفر انالست فابریکۀ شیشۀ کورنگ موزیم موسوم به William Passmer صورت گرفته که نتایج حاصله از آن، عمدتاً موافق به آنچه که قبلاً تعین شده بود میباشد. بنابرین ما اطمینان بیشتر حاصل میکنیم که نتایج حاصلۀ ما که مقدار زیاد پوتاشیم اوکساید را نشان میدهد معتبر ودرست بوده و دارای اهمیت وافری میباشد. تصویری را که طیف انالایز تحلیلی (تجزیۀ کیمیاوی تحلیلی) شیشه های افغانستان بدست میدهد به همین اندازه منحصر میگردد. ما یک عدد شیشه ( نمره ۱۳۶۰) را یافتیم که از تیپ شیشه های دارای مقدار کم اوکساید پوتاشیم و مگنشیم میباشد. سه پارچه شیشه (نمره ۱۳۴۲، ۱۳۵۹، ۱۳۶۰) از تیپ شیشه های دارای ترکیب مقدار عادی و معمولی اوکساید پوتاشیم است. پنج پارچه شیشۀ متباقی که معلوم میشود بسیار زیاد غنی از اوکساید پوتاشیم و اوکساید مگنشیم میباشد به کتگوری شیشه های دارای مقدار زیاد اوکساید ها تعلق میگیرد.

برای نتایج دلخواه و بهتر، ما باید در جستجوی شیشه های با ترکیب مشابه به پنج پارچۀ اخیرالذکر در جا های دیگر باشیم. ضرورت بیشتر برای جستجو و تجسس همچو شیشه ها احساس نمی شود، چه (ا.ا. عبدالرزاق اف A.A.Abdurrazakov) و (م.ا. بسبورود اف  M.A.Basborodov ) نتایج عملیات زیاد تجزیۀ کیمیاوی شیشه های قدیم آسیای مرکزی را به نشر رسانده اند. در میان ۱۳۰ عملیۀ کیمیاوی که ایشان از همچو شیشه ها راپور داده اند، ۴۰ نوع شیشه با آن مقداری از اوکساید پوتاشیم و اوکساید مگنشیم دیده میشود که با شیشه های با عین اوکساید هاکه ما یافته ایم – آن دسته از شیشه های که با مقدار ۵،۴ فیصداوکساید پوتاشیم ومقدار تخمینی ۵،۲ تا ۵،۶ فیصد اوکساید مگنشیم اند – قابل مقاسیه میباشد. این ۴۰ نوع شیشه، همانطوریکه ما آنرا تحلیل و تجزیه کردیم، همان شیشه های اند که (سودا) همیشه بحیث جزء الکلی آنها بوده و با مقدار تخمینی ۱۳ – ۹ فیصد سودا میباشند. همچنان دستۀ دیگری از شیشه های قدیمی موجود است که در ترکیب شان غلظت هر دواوکساید پوتاشیم ومگنشیم تقریباً همین مقدار بوده است و هر دو به سطح تقریبی ۶ - ۹ فیصد قرار دارند.

شیشه های قابل مقایسه که از طرف عبدالرزاق اف و بسبورودواف، راپور داده شده همه از آسیای مرکزی است و سوابق تاریخی بین قرون ۸ – ۱۳ م . را دارند. لیکن عمدتاً به حوالی قرن یازدهم میلادی ارتباط پیدا میکنند. بعضی از ساحات حفریاتی در نزدیکی های سمرقند، بخارا، فرغانه و جمبول قرار دارد که مرکز این حوزۀ باستانی تقریباً در ۴۰۰ کیلومتری شمال (غار مار- شمال افغانستان) و دیگر منابع از نمونه های بدست آمدۀ ما از افغانستان، واقع میباشد که گفته میتوانیم هر دوی این منابع دارای منشأ وتاریخ مشترک اند.

تغییر در مقدار اوکساید های پوتاشیم ومگنشیم در شیشه های همین قسمت های جهان، غالباً از تنوع وتغییرات در ترکیب خاکستر نباتات، صورت گرفته که به عقیدۀ ما به حیث منبع الکلی استعمال میگردید. این موضوع وانشعابات دیگر مربوط به آن ، بصورت مشرح وجامع در نشرات بعدی مورد بحث ومداقه قرار داده خواهد شد. بناً بسیار زیاد معقول بنظر میرسد تا استنباط گردد که شیشه های غنی از اوکساید های پوتاشیم ومگنشیم که در بین شیشه های افغانستان که فعلاً در دسترس ما قرار دارد، نیز پیدا شده، بخش و قسمتی از شیشه های اند که ساختن آنها به صورت یک عنعنه در آسیای مرکزی رواج داشته که با همچو یک ترکیب ساختمانی مشخص میباشند.

این مسأله که آیا شیشه های مورد نظر ما که از افغانستان بدست آمده در خود این محل ساخته شده و یا از کدام جای دیگر آسیای مرکزی و یا مناطق دیگر به این سرزمین تورید گردیده اند بحیث یک سوال عمده ودلچسپ باقی می ماند. (مترجم: نمونه های فراوان ازصنعت معماری، ظروف فلزی، زیورسازی وغیره ثابت می سازد که شیشه سازی یک صنعت مروج عام از ادوار قدیم بدینسودر افغانستان بوده است. هرات، غزنی وغیره شهر های کنونی افغانستان تا کنون این صنعت شیشه سازی را دارا اند. چون شیشه شکنن میباشد. از این سبب مردم زیادتر در امور ضروریات روزمرۀ خود از آن کار نمی گرفتند و انرا صرف بحیث اشیای تجملی و زیب و زینت منازل خود نگهداری می نمودند. از همین سبب در حفریات ساحات باستانی افغانستان به تناسب فلزات، تیکر، چوب، و سنگ، بقایای آلات وافزار شیشه یی کمتر بدست می آید.).

از آنجایکه نمونه های داده شده برای تحلیل وتجزیۀ کیمیاوی از لحاظ کمیت، بسیار ناچیز و و اندک بودند،ما نتوانستیم روی موضوع غلظت عناصر کمیاب و غیر عمدۀ ترکیب این فلزات بحث نماییم.لیکن دونکته را عجالتا ًدر زمینه یادداشت کرده میتوانیم:

اول اینکه از جملۀ شیشه های یافت شدۀ مذکور صرف در یکی آن (شیشۀ نمره ۱۳۶۶) اوکساید انتیمونی ۵o۲Sb با یک لیول ۴،۰ فیصد موجود میباشد که به صورت اضافی عمداً و آگاهانه در ترکیب آن در نظر گرفته شده است. زیرا انتیمونی به صورت متداول در بین شیشه های که به ادوار پایین تر از حدود ۳۰۰ – ۴۰۰ بعد از میلاد ارتباط میگیرد، دیده نمیشود.بعضی ها به این عقیده اند تا تاریخ این شیشه ها را نسبت به آنچه که از روی عملیۀ تحلیل وتجزیۀ اسپکترو گرافیکی تخمین زده میشود، اندکی پیش تر تعین نمایند. بعلت اینکه پارچۀ مذکور بسیار کوچک بود، مورد (تجزیۀ مقداری کوانتیتیف) قرار گرفته نتوانست. روی این ملحوظ ما معلومات ( اسپکتروگرافی) در مورد مقادیر اوکساید های پوتاشیم ومگنشیم از پارچۀ مذکور بدست آوردیم. از روی آن به اثبات رسید که شیشۀ مذکور یک عضوی از کتگوری مقدار پایین اوکساید پوتاشیم ومگنشیم که شیشۀ ( نمره ۱۳۵۸) نیز با آن تعلق میگیرد میباشد.

سه پارچه شیشه ( نمرات ۱۳۶۷، ۱۳۶۵ و ۱۳۶۱) با مقدار کافی از اوکساید منگنیز Mno میباشد که بالاتر از میزان عادی این ترکیب قرار گرفته و واضحاً ۳،۰ فیصد اوکساید منگنیز قصداً در آن اضافه شده است. ولی با آنهم عده یی متردد اند تا قبول کنند که مقدار فوق الذکر اوکساید منگنیز برای این نوع شیشه های بخصوص، حتمی و ضروری بوده باشد. در حالیکه اکثری از این شیشه های که توسط بسبورودواف تجزیه گردیده است اقلاً دارای همین مقدار زیاد اوکساید منگنیز میباشد.

دو دیگر اینکه شیشه های نمره ۴۴۱ و ۱۳۶۰ بالترتیب دارای مقادیر بالغ بر ۹۱، ۰ فیصد و۶۷، ۰ فیصد اوکساید مس Cuo بحیث مادۀ ملون کننده در خود میباشد. در ترکیب شیشۀ (نمره ۱۳۶۰) رنگ آبی- سبز به مقدار کم و زیاد - طوریکه انسان از همین مقدار معین فوق الذکر اوکساید آهن توقع کرده می تواند - دیده میشود. اما در شیشۀ ( نمره ۴۴۱) بنابر موجودیت فلز سرب Sb ،رنگ آبی آن بیک رنگ سبز زمرد گونه قدری تغییر یافته است. این رنگها مشابه به رنگ شیشه های میباشد که در ازمنۀ رومن اخیر Late Roman ومسلمین در بعضی جا های دیگر ساخته می شد.

مقادیر اوکساید مسCuo با مقادیر قلعی، سرب ونقره در یک ارتباط وتأثیر متقابل اند که غالباً متضمن استعمال مفرغ Bronz corrosion بحیث منبع مس رنگ دهنده در این شیشه ها میباشند.

بدبختانه توته های بدست آمدۀ ما آنقدر بزرگ و بیان کنندۀ شیپ و اشکال ساختمانی ظروفی که از آن جدا شده اند نمی باشند. بسیار دلچسپ می بود اگر اشکال ساختمانی و شیپ های این ظروف معلوم شده میتوانست. در آن صورت می توانستیم آنها را از نگاۀ شکل و شیپ ساختمانی شان با آنهای که توسط عبدالرزاق اف وبسبورودواف تجزیه و تحلیل کیمیاوی گردیده اند، مقایسه نماییم. شایدحفریات بعدی در این مناطق افغانستان، ما را یاری کند تا معلومات بیشتری در بارۀ تاریخ شیشه های یافت شدۀ این کشور بدست آورییم.

.....................................................

کتلاگ شیشه های مربوط به این راپور که مورد تحلیل وتجزیۀ کیمیاوی قرار گرفته اند :

شیشۀ نمره ۴۴۱ : - توته های کوچکی از شیشۀ سبززمرد رنگ؛ غار مار، آق کپرک ۱، ۱۰۰ – ۵۰: Cut La، ۱۴ جولای ۱۹۶۲، حوالی ۶۰۰ – ۵۰۰ قبل ازمیلاد (عصر آخر آهن).

شیشۀ نمره ۴۴۲ : - توته یی از یک لبۀ یک ظرف شیشیه یی؛ غار مار، آق کپرک ۱،۱۰۰۱ : e۲ Cut، جولای ۱۹۶۲، حوالی ۶۰۰ – ۵۰۰ قبل ازمیلاد (عصر قدیم آهن).

شیشۀ نمره ۱۳۶۵ : - ساقۀ یک ساغر یا چراغ از شیشۀ سبزکم رنگ زرد گونه با فرسایش زیاد قشر ها یا پوسته های فرسودۀ نارنجی با لکه های سیاه، غارمار، آق کپرک ۱.  ۳۰۰: ۲/۱ ۷۵ r۶ Cut ، ۲۸ اگست ۱۹۶۵، حوالی ۴۰۰ – ۳۰۰ قبل المیلاد (عصر قدیم آهن).

شیشۀ نمره ۱۳۵۸ : - توته های غیر منظم از شیشۀ کم رنگ کهربایی رنگین کمان ضعیف، غار مار، آق کپرک ۱.

 ۲۰۰;n۵ Cut، ۲۵ اگست ۱۹۶۵، حدود ۴۰۰ – ۳۰۰ قبل المیلاد، دوپری نمره ۳، (عصر قدیم آهن).

شیشۀ نمره ۱۳۵۹ : - پارچۀ کوچک جدار یک ظرف بدنه دارپف کرده شده (Blown) از شیشۀ سبز آبی کم رنگ، بدون فرسایش یا کمی فرسایشبا لکه های حباب مانند هموار و سطح پر گردیده است؛ غار مار، آق کپرک ۱ . : ۲۰ La Cut ،۱۳ جولای ۱۹۶۱، اسلامی قدیم ( قبل از قرن سیزدهم میلادی)، ( دوپری نمره ۷).

شیشۀ نمره ۱۳۶۰ : - پارچۀ کوچک لبۀ یک ظرف بدنه دار از شیشۀ شفاف سبز آبی نما، بدون فرسایش، غارمار ، آق کپرک ۱،

۲۰ - :la Cut،۱۳ جولای ۱۹۶۲ ، اسلامی قدیم ( قبل از قرن سیزدهم میلادی، ( دوپری نمره ۷ – نمونۀ دوم).

شیشۀ نمره ۱۳۶۱ : - پارچۀ خرد از کعب یک ظرف سبزکم رنگ همراه با دانه ها و سنگ ریزه ها ودرز های متعددی اولی، غار مار، آق کپرک ۱، ۲۰۰-۵۰ :Cut ۲۵ اگست ۱۹۶۵، حدود ۴۰۰ – ۳۰۰ میلادی، (دوپری نمره ۸)، عصر قدیم آهن.

شیشۀ نمره ۱۳۶۵ : - پارچۀ کوچک، شیشۀ سبز زیتونیبدون فرسایش، هزار گوسفند ( ۳)، - ۸۰ ۳۱:Cut ، ۱۶ جولای ۱۹۶۶، اسلامی قدیم؟ (دوپری نمره ۵).

شیشۀ نمره ۱۳۶۶ : - پارچه های خرد وریزه یی ازیک شیشۀ آبی رنگ با فرسایش بسیار زیاد، غار مار، آق کپرک ۱،

 ۱,oessL :n۵ Cut، ۳ جولای ۱۹۶۰، حوالی ۶۰۰ – ۵۰۰ ( عصر اخیر آهن).

شیشۀ نمره ۱۳۶۷: - توتتۀ کوچک از یک شیشۀ بدنه دار سبز رنگ همراه با رگه های رنگ قهوه یی ( ممکن ناشی از موجودیت منگنیز باشد.) بدون فرسایش، غار اسپ (۲)، آق کپرک ۲، ۵۰ - ۰ :La Cut، ۲۰ جولای ۱۹۶۵، اسلامی قدیم ( قبل از قرن سیزدهم میلادی)، (دوپری ۹).

.............................................

یادداشت مترجم: این راپور از مجلۀ تحقیقات قبل التاریخی در افغانستان؛ نمرۀ مسلسل ۶۲، بخش ۴، ۱۹۶۶ – ۱۹۵۹، منتشرۀ ایالات متحدۀ امریکا در مجلۀ افغانستان؛ طبع کابل، سال ۱۹۷۳م. به نشر سیده است. در مجلۀ افغانستان پاورقی های نویسنده بنابر هرعلتی که بود، نشر نگردیده ، پاورقی ها زیر، تبصره ها و یدداشت های مترجم میباشد که جهت ازدیاد معلومات خوانندگان گرامی افزوده شده است.

پاورقی ها:

۱ – در اثر حفریات مسیو گریشمن که در اواخر سالهای ۱۹۴۱ م. در ساحۀ باستانی بگرام صورت گرفته یک تعداد زیاد ظروف شیشه یی رنگه ومنقوش بدست آمده است که به نظر دانشمند مذکور این ظروف محصول کار خانه های شیشه سازی سواحل آسیایی مدیترانه میباشد. در جملۀ این ظروف شیشه یی که همه در اطاق بگرام موزیم ملی افغانستان واقع دارالامان کابل موجود بود، قدح های نازک و نفیس منقوش نظر را بیشتر جلب میکرد. در یکی از این قدح ها، صحنۀ مبارزۀ دو گلادیاتور، با نهایت دقت و ریزه کاری نقش گردیده بود. در یکی دیگر از این قدح ها صحنۀ رقص و محفل شراب نوشی مشاهده میشود و سر (دویونیزوس) که رب النوع تاک وانگور چینی هاست، در آن بشکل جوان بدون ریش که در هیکلتراشی و هنر نقاشی یونان در آن عصر رایج و عام بود بنظر میرسد. قدح شیشه یی سفید رنگی که از جملۀ عجایب عالم بحساب میرفت، یکی دیگر از این ظروف بود.در این قدح نازک ونفیس، مینار یا برج رهمنای اسکندریه با سه عدد کشتی که در وسط بحر قراردارند به نظر می رسید که من ( مترجم) اکنون از سرنوشت آن اطلاعی ندارم.

یک عده ظروف دیگر شیشه یی مخصوص نیز از این محل کشف گردیده که در اطراف آنها سلسله نوارها از خود خمیرۀ شیشه چسپانده شده بود. همین قسم عطر دانی های بشکل ماهی ونیز قاب های متعددی با نهایت درجه نفاست و ظرافت در جریان حفریات بگرام بدست آمده است که به نظر گریشمن همۀ این ظروف از طریق تجارت به این سرزمین تورید شده است.

۲ - شمشیرغار یکی از ساحات قبل التاریخی افغانستان است که در۲۴ کیلو متری جنوب شرق قندهار موقعیت دارد.

۳– غار مار و غار اسپ در ولایت بلخ واقع می باشد.

۴– هزار گوسفند در شش کیلو متری شمال شرفق کلنگان بدخشان موقعیت دارد.

   ۵ – جدول منضمۀ این راپور را در زیرمشاهده نمایید:

 

 




 

 

 

 

بالا

دروازهً کابل

 

شمارهء مسلسل     ۱۸۶،          سال    هشتم،      دلو /حوب     ۱۳۹۱ هجری خورشیدی           ۱۶ فبوری      ۲۰۱۳ عیسایی