پامیربه گیسوی سفید تو قسم اموبه غریو بی سکوت تو قسم
بی یاد شما سحرنکردم هرگز کابل به به جنازهء شهید تو قسم
باری شهید میوندوال گفت مردم بسیارخاطرات ونوشته های دارند که حالا نمی توانند چاپ کنند یادر محضرعام بگویند منتظرروزی اند تادرفضای ازاد مطبوعاتی دردهای ملت را بازگویی کنند هموطنان غمین مابخاطردارندکه نسبت چاپ جلداول کتاب افغانستان درمسیرتاریخ اثرجاویدانی پروفیسورمیرغلام محمد غبارفرزند راستین خراسان زمین که نیم عمرشریفش درمحبس وتبعبد گذ شت وزیرمطبوعات وفرهنگ ان زمان محترم عبدالروءف بینوا ازکابینه مردمی میوندوال برطرف وکتاب هم زندانی شد وحتی کتاب حقوق کاروکارگرنوشته شهید سیدقطب که درموسسه چاپ کتب مربوط وزارت مطبوعات که به اثرهمت میوندوال تازه بکارشروع کرده بودقسمی سانسورشدکه تقریبا مفاد ان مهوشد سانسورخاندان شاهی به حد بود که به قول مرحوم مغفورغلام حضرت کوشان مدیرعمومی نشرات داخلی رادیوافغانستان جمله طوفان شدید بود سانسورشد شخص میوندوال ده هاجلدکتب تحت عناوین مختلف مخصوصا ترجمه وتفسیرقران کریم تاریخی ودردهای ملت
وصد ها مقالات وبیانات خودراکه درقید قلم اورده بودند داشتند که به گفته برازاده شان وداکترمصطفی رسولی هنگام یورش روس بچگان به منزل میوندوال همه را با خود بردند چندی بعد نحیب قاتل رءیس خاد بعدا گدی گگ دست نشانده درجواب سوالی یکی ازدوستان گفته بودهمه اشرا کا جی بی با خود برد ودگرخبری نشد (عین واقعه به منزل ما تکرارشد هنگام گرفتاری برادرم سیدخلیل الله توسط چوچه روسان به گناه وطن دوستی وخداپرستی بنام اخوانی گرفتند مدت تقریبا چارسال درمحبس دهمزنگ بسربرد وتازه ماستری خودرا دررشته حقوق بین المللی گرفته بودبا180نفرمحصلین استادان ومامورین عالی رتبه درپولیگون پلچرخی شب18جولای 1358به درجه اعلی شهادت رساندند) بدین لحاظ نبشته هایم ازحافظه است دربرگذاری روزسوم عقرب1350 هش دربام خشکه شویی هالیود ساعت پنج عصرمیوندوال سخنرانی داشت که اینجانب مسوءل ادارهء بلند گوهابودم گفتند اگریکی ازمردم عام به مقام صدراعظم هم برسد موقف شما
ازیک پیش خدمت زیاد نیست مردم گفتند تکرارتکراراینبارگفت اگرجنرال سه ستاره ای شوید حیثیت شما ازاردلی بیش نیست مردم گریه سرداند فریادکنان تقاضای تکرارکردند ولی اگرشما رءیس پارلمان هم شوید ارزش بوقچه بردارراهم ندارید وهم این جملات را از زبان شان شنیدم درد مارا دوا نکردند برسربارما نهادند باردگرنحیم اریا ی فقید درشهرهامبورگ درمنزلم باخانم شان ومحمد انوربشرتشریف اورده بودند گفتند وقتی که روس پرست جنرال نبی عظیمی وی را ازمنزلش بیرون اورد راسا نزد داوود خاین برد وی ازاوشان پرسید هاشم بازچه خیانت درسرداری درجواب گفته بودند من جزازخدمت برای وطنم دگرارزوی ندارم دادود خان بازهم کلمه خاین راتکرارکرده بود میوندوال گفته خودرا بازگویی کرده بود بارسوم وقتی خاین خطاب کرد وی درک کرد که کارازکارگذشته درجواب گفته بود خاین توهستی خاین پدرت است خاین اجدادت است که هروقت دل تان شد مارا به انگلیس بفروشید فروختید هرگاه دل تان خواست
مارا به روس بفروشید فروختید من مردم را گفته ام وهمه میدانند که خاین کیست.
مژده اوراقدسیان دادند کای پاک اعتقاد دربهشت جاودان هم تو صدراعظمی
باعرض حرمت سیداقا هنری هامبورگ
|