در این دل شکسته کسی جا نمی شود
آیینه ها به صورت من وا نمی شود
آنسوی صورتیست که خالی شده ز خود
قد می کشد درون خودش پا نمی شود
از برگه های چون و چرا زیر بار هیچ
می ماند و به هیچ رقم ما نمی شود
آری درست گفته کسی این غرور زشت
با دست های مهر و وفا تا نمی شود
می مانم و برای خودم گریه می کنم
این بی تو بی تو هیچ دگر با... نمی شود
....
حتا اگر هزار و دو صد ساله هم شوم
در این دل شکسته کسی جا نمی شود
زینت نور
|