در حالیکه مردم ولایت کنر، در اعتراض به موشکپراکنی نیروهای پاکستانی به مناطق مرزی این ولایت راهپیمایی کردهاند، مقامهای پاکستان، با احضار کاردار سفارت افغانستان در اسلامآباد، به او گفتهاند که طالبان پاکستانی از خاک افغانستان وارد پاکستان میشوند و سربازان این کشور را میکشند. مقامهای پاکستانی، ناتو و دولت افغانستان را متهم کردهاند که علیه پناهگاههای طالبان پاکستانی که به قول آنها در افغانستان است، اقدام نمیکنند. راجا پرویز اشرف، نخستوزیر پاکستان نیز گفته است که این موضوع را با رییسجمهور کرزی در میان میگذارد.
پاکستان در حالی افغانستان را به پناه دادن به طالبان پاکستانی متهم میسازد که خود میزبان شورای کویته، شورای پشاور، شبکه حقانی و سازمان القاعده است. مقامهای امریکایی، جنرالان ناتو و دیپلوماتهای غربی در سالهای اخیر همواره گفتهاند که پاکستان از رهبری طالبان و دیگر گروههای افراطی خشونتطلب میزبانی میکند و هیچ اقدامی علیه آنان انجام نمیدهد؛ حتا برخی از جنرالان و کارشناسان پاکستانی از شبکه حقانی بهعنوان سرمایه استراتژیک پاکستان نام میبرند.
اسناد سایت افشاگر ویکیلیکس هم نشان میدهد که سران استخبارات پاکستان، حملات تروریستی را در افغانستان برنامهریزی و حمایت میکنند. پاکستان، بسیاری از منابع کشورش را در اختیار طالبان و دیگر گروههای متحد آن قرار داده است. مدارس مذهبی پاکستان، محل سربازگیری طالبان است؛ استخبارات پاکستان از طالبان حمایت اطلاعاتی، نظامی و لوژستیکی میکند. محافلی که برای طالبان از کشورهای عربزبان پول میفرستند، این پول را از طریق سیستم حواله به پاکستان ارسال میکنند. در خود پاکستان هم برای گروه طالبان و دیگر گروههای تروریستی، اعانه جمعآوری میشود. همه اینها چیزی است که جهان میداند و پاکستان نمیتواند با متهم کردن ناتو و افغانستان، برای آن پوشش درست کند. پاکستانیها پیش از این هم افغانستان را متهم به حمایت از شورشیان بلوچ میکردند. پاکستانیها با این ادعاها بهصورت ناشیانه میخواهند ردپای خود را گم کنند. اما این تلاش پاکستان
موفق نیست و ادعاهای واهی آنان را هیچکسی در جهان جدی نمیگیرد.
مردم جهان با چشم سر دیدند که رهبر شبکه القاعده در نزدیکی اسلامآباد پیدا شد. همچنین حمایت استخبارات پاکستان از طالبان و شبکه حقانی، نمیتواند با اتهام بستن به افغانستان و ناتو پنهان شود. شکی نیست که سیاست حمایت از طالبان و استفاده از افراطگرایی خشونتطلب و مسلح بهعنوان ابزار سیاست خارجی از سوی پاکستان، این کشور را هم ناامن کرده است. پاکستانیها فکر میکردند که با حمایت از طالبان، القاعده، لشکر طیبه و دیگر گروههای افراطی تنها به افغانستان، هند و دیگر کشورها ضرر میرسانند و خود محفوظ میمانند؛ اما حالا میبینند که این سیاست، کشور خودشان را نیز ناامن کرده است. تنها سربازان پاکستانی در مرز کشته نمیشوند، بلکه در حال حاضر، شهرهای کلان پاکستان، مانند شهرهای افغانستان، هدف حملات انتحاری و تروریستی قرار میگیرد. این امر نتیجه سیاست حمایت از طالبان، تفکر طالبانی و گسترش خشونت است که استخبارات پاکستان و ارتش این
کشور سالها است، دنبال کردهاند. وقتی ملای پاکستانی، مقامهای افغانستان را بهدلیل همکاری با امریکا، مستحق مرگ میداند، مقامهای پاکستانی باید منتظر صدور چنین حکمی علیه خودشان نیز باشند. مگر جنرالان پاکستانی و سیاستمداران آن، سالها از امریکا حمایت نکردهاند؟
وقتی نظام طالبانی بهعنوان بهترین الگوی دولتداری از سوی مدارس مذهبی پاکستان تبلیغ میشود، مقامهای پاکستانی باید منتظر شکلگیری گروه طالبان پاکستانی باشند. رادیکالیزه شدن جامعه پاکستان هم یکی از پیامدهای دیگر سیاستهای ارتش و استخبارات این کشور است. مقامهای نظامی و سیاستمداران پاکستان، بهجای اتهامزنی به ناتو و افغانستان بهتر است، روی سیاستهای خود تجدید نظر کنند؛ از حمایت طالبان و دیگر گروههای افراطی دست بردارند؛ حلقات تندرو خود را کنترول کنند و در همکاری با جهان و افغانستان، پایگاههای تروریزم در خاکشان را نابود سازند. صرف با همین روش، امنیت پاکستان، افغانستان، منطقه و جهان تامین میشود. |