شگوفه های بامدادی
نخست تشکر میکنم از جناب شما که وقت گذاشتید تا در رابطه به فعالیت های ادبی تان حرف وحدیثِ داشته باشیم. بدون مقدمه، اگر پیرامون کار های ادبی تان صحبت کنید که درکدام زمین وزمینه ها قدم وقلم میزنید؟
پاسخ: تشکر از شما، فعالیت های ادبی را درزمینه شعر از سال ۲۰۰۳ آغاز کردم. نخستین گزینه ی خود را درآن سالها بنام "خالصانه برای تو" که حاوی صد قطعه شعر سپید بود به جامعه ادبی کشورم تقدیم کردم. مجموعه دوم شعری ام تحت عنوان" پنجره ی برای دیدن" بود که به لحاظ ساختاری درکنار اشعار سپید غزل هم درآن تجربه شده بود همزمان با آن نوار صوتی "پنجره ی برای شنیدن" و مجموعه پنجره ی برای دیدن منتشرشد که مجموعه ی از طرح ها واشعار سپیدو کوتاه توسط خودم وبانو سلاله اجرا گردید و آخرین کار بنده "شگوفه های بامدادی" مجموعه حاضر که همه ی آن درقالب هایکو یا شعر کوتاه است با مقدمه داکتر صبور الله سیاه سنگ درسال جاری به زیور چاپ آراسته شد.
پرسش: همانگونه که دیده میشود در وضعیت فعلی هایکو درابیات فارسی واقعاً رشد قابل تامل داشته که به شدت کوتاه های موزون کلاسیک ما را را تحت تاثیرخود قرارداده است و علاقه آفرینشگران باتوجه به مجموعه" شگوفه های بامدای" که زیرنام هایکو بچاپ رسید، چه در حوزه های ادبی افغانستان و چه در حوزه های برون مرزی مانند جمهوری اسلامی ایران خیلی گسترده است میخواستم تصریح بفرمایید عوامل گرایش به هایکو را شما درچه میدانید آیا فعالیت های بدین گستردگی از ظرفیت هایگو حرف میزنند یا عامل دیگر دراین امر دخیل است؟
پاسخ: همانگونه که شما فرمودید دقیقاً شعر هایکو دراین اواخر رشد چشم گیر داشته است و باتوجه به پیشینه کوتاه سرای میتواند یک امرطبیعی به حساب آید. همانگونه که درجریان هستید کوتاه سرایی ازسالیان دور و درازی در افغانستان و ایران دارد تجربه می شود و جسته وگریخته کارهای از سی سال بدین سو درافغانستان هم در این قسمت جریان داشته است. باشما موافقم که در این اواخر این گرایش ها خیلی گسترده تر از گذشته گردیده و توجه بدان تقریباً همه گیر شده است. بازهم تاکید میکنم خیلی طبیعی می نماید، اما باتوجه به وضعیت یکی از عوامل کلیدی گرایش به هایکو- که چطوراین قالب کوتاه گسترش قابل توجه واقبال عمومی یافت و همچنان چگونه فعالیت ها در این مورد بیشترازپیش شد- را میتوان درکوتاهی آن دانست. جوانان درحین حال که به فعالیت های اجتماعی خود مصروف اند دست به خلق کارهای
کوتاه میزنند وعامل دیگر که بدون شک همانا خلاقیت وظرفیت این قالب است که خیلی پرانرژی و فعال عمل میکند.
پرسش: همانگونه که شما آگاهی دارید در کشور های همسایه به ویژه ایران گرایش به هایکو وکوتاه سرایی تقریبا همگانیست وسن وسال سرایشگران مدنظر نیست شاعران و پژوهشگرانی مانند علی صالحی، قدرت الله ذاکری، سیروس نوذری و در خود افغانستان هم دکترصبورالله سیاه سنگ، حضرت وهریز، محمود جعفری و... در این رابطه کارهای فراوانی کرده اند. باتوجه به سن وسال ایشان کوتاه سرایی را نمیتوان ویژه ی جوانان دانست آیا فکر نمی کنید که عوامل دیگری باعث شده تا گرایش به این نوع شعر رونق و اقبال پیدا کند؟
پاسخ: بله کاملا دقیق فرمودید در افغانستان وایران قبلاًٌ در قسمت هایکو و یا شعر کوتاه کار های ارزشمندی صورت گرفته است. داکتر صبورالله سیاه سنگ، آقای برنا کریمی، آقای حضرت وهریز، آقای محمود جعفری درکشور خودمان و جمعی از شاعران برجسته جمهوری اسلامی ایران در این قسمت کارهای فراوان وارزشمندی انجام داده اند. باتوجه به پیشینه تاریخی آن نمیتوانیم هایکو سرایی را ویژه ی جوانان ویک پدیده ی جدید قلمداد کنیم اما من پیرامون عامل گرایش به هایکو صحبت کردم که بدون شک یکی کوتاهی آن است ودومی بکربودن وتازه گی اش که ازلحاظ تعدد بصورت قطعي تنها جوانان درسال های اخیر بدان بیشتر پرداخته اند تا بزرگان وکهن سالان. اگر کمی دقیق تر ببینیم تعداد بزرگانی که دراین عرصه مصروف کار وپیکارهستند وبوده اند از انگشتهای یک دست فراتر نمی رود اما اگراز جوانان کوتاه سرا بخواهیم نام ببریم به
نظرم خیلی فرصت برنامه مان ناچیز خواهد بود.
البته برای فهرست نمودن نامهای تمام آنانیکه پس از فروپاشی حکومت طالبان روبه کوتاه سرایی آوردند وتا هنوز به شدت کارمیکنند بطور مثال کارهای شما درقسمت کوتاه موزن و سه گانی به چند ماه قبل برمیگردد وهمینگونه نخستین کسی هستید که روی این ساختار زیبا به شدت کارمیکنید ودوستاني كه باشما هنوا هستند هم جوانان اند تا بزرگسالان،و بازهم قابل یاددهانیست که بدون شک این همه بستگی به ظرفیت هاوتوانایی های هر شاعر وآفرینشگر دارد که به کدام سبک و قالب کار بیشتر میکنند و طبیعی است که درین قسمت بیشتر جوانان کار کرده اند و فعالیت های چشمیگری در رابطه به کوتاه سرایی و هایکو داشته اند.
پرسش: جناب آقای ایوبی! یک تعداد دانشمندان و پژوهشگران راعقیده بر این است که وقتی هایکو درافغانستان میان جوانان رواج پیدا میکند ومورد استقبال روز افزون قرار میگیرد ریشه به تازه بودن ودرعین حال به ساده وبدون تکلیف بودن آن دارد که جوانان با گرایش بدان که به نحوی اغماض ازقالب های کوتاه کلاسیک دانسته شده میخواهند دراین مسیر بیخطر جهت کام جویی گام بگذارند واساس گرایش اینها را شهرت طلبی بی مورد میدانند نظر شما دراین باره چیست؟
پاسخ: برداشت ها در قسمت گرایش به فورم های شعری متفاوت است. همانگونه که هر قالب شعری ویژه گی خود را دارد. بدین معنا که شعر کوتاه را نباید آنقدر ها هم ساده انگاشت. وآنرا یک مسیر یا خیابان بیخطر دانست فعالیت ها درهر قالب یا ساختار شعری اگر به شکل تخنیکی و درست صورت گیرد، فرازونشیب و زیبای ها وزشتی های خود را دارد. من با این باور کاملا موافق نیستم که گرایش روز افزون به هایکو یا شعر کوتاه را به خاطر سهل بودن آن بدانم و یا چیز های که امروز ها میشنویم اما باید بگذاریم همه نظریات خود را بنویسند وباورهای خود را ابلاغ کنند. من اما بازهم به یک نکته تاکید می ورزم که همانا گسترده گی رویکرد به قالب هایکو در موجز روان بودن ورمزی بودن آن است وهمچنان دراین امر که هایکو مفاهیم را به شکل خوب وبهترازهرفورم دیگر به مخاطبین می رساند چابک وچالاک، در این قسمت واضحاً کار
های صورت گرفته است، جوانان و افرادیکه در این قسمت فعالیت دارند خوشبختانه تعداد شان هر روز بیشتروبیشتر می شود.
پرسش: با تشکر در مجموعه اخیر شما "شکوفه های بامدادی" که مجموعه از هایکو های زیباست گرایش تان درکنارعاشقانه سرایی از لحاظ محتوای بیشتر اجتماعی بوده همچنان پرداخت به وضیعت اجتماع را در صدرسرایش تان قرارداده بودید اکنون لازم است تصریح شود هایکو را با این دید به سرایش گرفتن علت خاصی داردو یاخیر؟
پاسخ: بدون شک ... دراین مجموعه که بییشتر ما در قالب هایکو فعالیت کرده ایم خواسته ایم وضعیت اجتماعی را بگونه یی در حالت های مختلف آن به مخاطبین برسانیم و تاحد ممکن ازوضعیت اجتماع بصورت های مختلف حرف بزنیم یعنی از همان فورم و قالب هایکو استفاده کرده مفاهیم مختلف را که چگونه مردم کشور ما روزگارمیگذرانند و وضعیت فعلی زندگی مردم درچه سطح است را به مخاطبین با زبان هایکو برسانیم تا هوشداری باشد برای اینکه به وسیله ی هایکوهم میشود به جنبه تهعد اجتماعی درشعرپرداخت اما درکنار این هدف ما بیشتر به جوهره ی هایکوهم که شکار لحظه های آشکار وپنهان است پرداخته ایم. شما در مجموعه "شگوفه های بامدادی" که ازنامش اگر آغاز کنید طبیعت گرایی را میبیند تغزل را میبینید تعهد ورسالت درآن است وچیزهایی که نباید من بگویم بگذارید دیگران قضاوت کنند.
پرسش:همانگونه که میدانید اکثر پژوهشگران با نام هایکوی فارسی موافق نیستند همچنان هایکو را کمتر ترجمه پذیر میدانند شما به کدام اساس وبرمبنای کدام تعریف مشخص، این گزیده را مجموعه ی هایکو نام گذاشتید همچنان رد قالب های کوتاه فارسی مانند تک بیت،قطعه، دوبیتی ورباعی چه علت داشت؟
پاسخ: من فکر میکنیم این مسئله یک امرطبیعی است که ترجمه یا برگردان حتایک متن باهمان روح از زبانی به زبان دیگر کمتر امکان پذیر است. البته بصورت شاید وباید آن وهمین گونه درهایکو هم این مشکل پیش آمده وباید می آمد. من باتوجه به یک دسته از تعریف هایی که موجز ومنسجم بودن در صدر آنها ست دست به سرایش هاکو زدم وهمانگونه که میدانید هر پدیده و قالب جدید که وارد اجتماع می شود با چالش های بزرگ مواجه می گردد که با انتشار مجموعه "شگوفه های بامدادی" این امر تحقق پذیرفت اما مطمئن باید بود این مشکلات تا زمانی دوام می آرد که بالای آن جریان کارهای صورت نگیرد محض تحقیقات بسیار ناهمواری ها هموار وبسیار مشکل ها وسوتعبیر ها برطرف میگردد در رابطه به رد کوتاه های موزون کلاسیک باید بگویم که اینکار را قصدا انجام دادم چون خود شما بهترمیدانید کوتاه های کلاسیک ما ویژه آنهایی را که شما
عنوان کردید همه موزون اند ومن ازوزن همواره فرارکرده ام چون فکر میکنم وزن عروضي یک محدودیت نامحدود است.
پرسش: بدون شک در حال حاضر شما یکی از سردمداران شعر کوتاه یا هایکوی فارسی درافغانستان هستید مشخصاً می پرسم که با نشر اخرین کتاب شما که در قالب هایکو به بازار ادبیات آمد برخود مخاطبین با شما چگونه بود.
پاسخ: طبیعتاً برخورد خیلی سخت گیرانه توام با چالش ها بود با وجودیکه برگردان ها و فعالیت های زیادی گه اخیرا در زمینه صورت گرفته است با آنهم با مقاومت های نامیمون و چالش های جدی مواجه شدیم تا سرحد که که تعدادی زیای از شعرای آگاه از وضعیت، داشتند رد مان میکردند که قالب هایکو یا کوتاه را نمی پذیرند اما با اینهمه فعالیت های سال های اخیر بدون تاثيرنبود که یک تعداد قابل توجه آن را استقبال ومورد نقد و بازخوانی دقیق نيز قراردادند واستقبال كردند. امیدوار هستم که فعالیت ها در زمینه شعر کوتاه و هایکو روز اقزون و همه گیر شود و هایکو طرفداران به خصوص خود را دریافت کند و در کنار سایر قالب های شعری جایگاه خود را تثبیت کند.
پرسش: باتوجه به گفته خودتان کسانیکه تا هنوز در افغانستان روی قالب هایکو حساب میکنند تعداد بسیار محدود هستند که از انگشت های دست فراتر نمی روند و این محدود افراد هم اغلب کسانی هستند که خود شان به این قالب گرایش دارند وطبع آزمایی میکنند شما بی توجه ی یا کم مهری مخاطبین عام را در کل چه می پندارید؟ آیا هایکو فارسی یا دری تا هنوز زمینه باروری را ندارد یا تا هنوز به شکل تیوریک با آن پرداخته نشده و یا هم چیز های که سروده شده اند به عنوان هایکو های برتر وباظرفيت عالي نبوده اند چگونه؟
پاسخ : من فکر میکنم در افغانستان پیرامون هایکو و شعر کوتاه دو دید متفاوت وجود دارد. اول یک تعداد از کسانیکه هایکو را قبول دارند اما فقط با اسم هایکو مخالفت دارند یعنی عنوان شعر کوتاه رابیشتر بجا دانسته و می پذیرند. گروهی دیگر نه شعر کوتاه و نه هایکو را درکنار سایر سبک ها می پذیرند اما گروه سومی هم وجود دارد که به شدت روی این ژانر بدون توجه به نام آن کارمیکنند وبه نظر من این گروه در مسیر کعبه گام میگذارند.
پرسش: حالا به عنوان سوال آخر مسئولیت ورسالت قلم بدستان ما در سمت وسو دهی فعالیت های ادبی چیست وچه میتواند باشد؟
پاسخ: بدون شک اولین مسئولیت و رسالت در آگاهی دهی مردم و روشنگری اذهان عامه متوجه شاعران ومنتقدین است که اینان با استفاده از نشریات رسانه های چاپی دیداری وشنیداری وضعیت راباید به مردم تشریح و جایگاه خود، مخاطبین و آثار را مشخص سازند اما مسئولیتی که بربالای شانه های شعر است همانا تعهد والتزامی است که در امر سرایش باید رعایت شود شعر با توجه به داشتههای فرهنگی ودینی ما درپی ترمیم روح ویران جامعه برآید مهم نیست چه قالب یا ساختاری دارد مهم این است که این کار را الزاما انجام دهد... به امید این روز...
(۱)
خاک بر سـرت زمسـتان
نازک دیدی گلهـای تازه را
بهـار به دنبالت می آید
(۲)
هـر چه بپوشم
تاثیر ندارد
کابل خسـته اسـت
(۳)
فاژه میکشم.
خـواب
تعارف میکند
(۴)
انفجار بمب
باعث آغوش گـرفتن
دو هـمـدیگـر شـد
(۵)
درخت
ایثار سـوختن میکند
تا کـودک زود نان بخـورد
(۶)
کـودک آب مینوشید
دسـتهـای مـادر کلان
شیرینتر از پیاله بود
(۷)
هوای کـوچه
بوی نان میداد
سـر دردی ام گم شـد
(۸)
گل هـم او را دوسـت دارد
گـریبان دریده اسـت
بالای گـورش
(۹)
هـایکـوهـایم
کـوچک اند
دسـتش را بگیر
(۱۰)
دسـتت را گـرفتم
میدانی؟
برق داشـت
|