کابل ناتهـ، Kabulnath

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

Deutsch
هـــنـــدو  گذر
آرشيف صفحات اول
همدلان کابل ناتهـ

دريچهء تماس
دروازهء کابل

 

 

 

 
 
   

                   سخن کابل ناتهـ

                                         کی مار ترسگین شود و . . .

 
 


یادمان نرفته است که چندی پیش، جوبایدن معاون رئیس جمهور ایالات متحدۀ امریکا گفت:
"طالبان دشمن ما نیست، این بسیار مهم است." اما توضیح نکرد که طالبان دشمن کیانند. اگر آن سخن بایدن را به عنوان چاشنی رشوه های دپلوماتیک برای جلب نظر طالبان هم درنظر آوریم، واکنش ها این نبود که طالبان بگویند:ما هم سردشمنی با امریکا نداریم ! طالبان همه نهاد هایی را که باعساکرامریکایی درافغانستان پا به عرصه نهاده اند،رد کرده ونمی پذیرند. نه قانون اساسی، نه پارلمان، نه تعداد وسیعی از دولتمردان زیرحمایه را. اما امریکا با توجه به سیاستی که برای افغانستان وضع کرده است، پروای قانون اساسی وپارلمان و افرادی را ندارد که دوروظایف شان پایان یافته تلقی میشود.

طالبان نیز ازدرک چنین سیاستی غافل نیستند. آنها برای تسریع عملیۀ رسیدن به قدرت، برهم زنی بیشترامنیت ازطریق اعمال دهشت افگنانه را درپهلوی ترورهای سازشکاران درپیش گرفته اند. سازشکاران طالبان ازموقعیت خویش حرکت میکنند. آنها همه امکانات ومصؤونیت هارا دراختیاردارند. کسی نیست که به روی شان بیاورد که به نوبۀ خویش درادامۀ مردم آزاری های پیشین، دردورۀ سیاهکاری چندین ساله درحق مردم افغانستان چه نبود که نکردید. آنها می بینند که آغوش ها برایشان بازاست. حتا بازکنندگان آغوش را میکشند. زیرا دراین هوا به سر می برند که شما چه کاره اید که با ما صلح کنید. شما فقط از سر راه پس شوید. چنین است که تا حال تعداد زیادی از عناصری را هم به قتل رسانیده اند که عضویت " شورای صلح" ناتوان وپرمصرف را داشته اند. قتل ملا ارسلا رحمانی که زمانی معاون وزیر تحصیلات عالی طالبان بود،در ادامۀ قتل های قبلی یک بار دیگر آشکار نمود که آنها مارهای زخمیی اند که به آسانی ازانتقام گیری فروگذارنمیکنند. آنها را طیارات بدون سرنشین به ترس وعقب نشینی وادار نمیکند. اگر چند تن کشته میشوند، ده ها وصدهاتن از بیگناهانی که در اثربی پروایی بمباردمانها جان داده اند، زمینۀ رویش بدترین نفرت ها میشوند. ودارندگان این نفرت ها راه رسیدن به امریکا وتبارزعمل درآنجا راندارند. آنها ازامکانات میسردرافغانستان بهره می گیرند.مردم بیگناه و حتا ملاهایی را میکشند که از درون نظام راه بازگشت طالب و دست پروردگان القاعده را هموارترمیکنند. صدها بیگناه را قربانی انتحاری ها میکنند. اگر محل و اشخاصی از گزند ترور یک جناح درامان ماند، شکار جناح وگروه دیگرمیشود. زیرا تروریست زایی کم رونق نبوده است. این تروریست ستیزی کاذب بود که به پرورش لانه های آنها کمک نمود. وقتی از این دریچه به رشد آنها نگریسته شود، بن لادن بیرحم،باآرامی وخاطرجمعی از این دنیا رفته است. زیرا در زمان حیات خویش شاهد بود که تخم تروریسم را در سرزمین های بذر نمود که مساعد اند.
گروه حقانی، گروه محاذ ملا داد الله و چند شاخه وگروه دیگر، مار های زخمیی اند که کشتارهای چون قتل ارسلای رحمانی و غیره را به عنوان گامهای آغازین می بینند. آنها با این رفتار، قصد تصرف قدرت را دارند. ملادادالله چند سال پیش در هلمند کشته شد. حالا گروهی به انتقام او ازطرف قیوم ذاکریاشخصی رهبری میشود که دست پروردۀ بن لادن است. فردی که زندان گوانتانامو را نیزدیده است. گروه وی وقتی به یاران دیروزی رحمی ندارد، رحمی به حال مردم افغانستان هر گز نخواهند داشت.
اما تأسف بارتر این است که آقای کرزی هنوزهم حاضر نیست از برادری آنها دست بردارشود.
برادری با مارهایی که نه رشوه ها وتمکین های برادری را قبول دارند ونه فشارنظامیان آمادۀ فرار را.آنها مارهایی استند که با این رفتارها ترسگین نمیشوند.
راز پیروزی بر چنین دهشت افگنی ها و جلوگیری ازآیندۀ وخیم تر، افشأ تروریسم درهمه اشکال آن است ودرهمه زمینه ها است.موضوعی که باید آنرا جدی پنداشت.
 

 

 

بالا

دروازهً کابل

 

شمارهء مسلسل   ۱۶۸    سال       هشـــــــــتم         ثــور/جوزا   ۱۳٩۱   هجری خورشیدی        ۱۶ می     ٢٠۱٢ عیسوی