مطلب نگاشته شده در معرفی کتابی از آثار موزیم ملی افغانستان را در شمارۀ اخیر سایت وزین کابل نات خواندم. اینکه انتقال آثار موزیم ملی افغانستان از تعمیر آن واقع دارالامان کابل به منزل مرحوم سردار محمد نعیم خان در 28 حمل 1358ش. ( 17 اپریل 1979م.) نزد بعضی از عزیزان افغان ما در مطلب نگاشته شدۀ مذکور گنگ و مبهم معلوم میشود و دست اندرکاران محترم سایت کابل نات، خواستار توضیحات و روشن ساختن موضوع از خوانندگان شده اند؛ خواستم تا منحیث یک شاهد زنده، در مورد انتقالات آثار، بربادی و احیای مجدد موزیم مذکور از چشم دیدهای خود و مطالب دست داشته ام مختصرمعلوماتی تهیه بدارم و بمطالعۀ علاقمندان محترم موضوع برسانم:
اینکه آثار موزیم ملی افغانستان در28 حمل سال 1358ش. ( 17 اپریل 1979م.) از تعمیر موزیم مذکور واقع دارالامان کابل به منزل سابقۀ سردار محمد نعیم خان در همسایگی و در اتصال به سمت شرقی ارگ کابل ( مقابل لیسۀ عالی امانی موجوده) بطور آنی وعجولانه انتقال داده شد، یک حادثۀ کاملاً واضح و روشن است و چیزی قابل ابهامی در آن دیده نمی شود. یعنی تقریباً یک سال بعد از وقوع کودتای ثور، رهبران حزب نام نهاد دیموکراتیک خلق افغانستان به اشاره و فرمان کی جی بی، غیر مسؤلانه تصمیم گرفتند تا تمامی آثار موزیم مذکور را از تعمیر آن واقع دارالامان کابل به حویلی و تعمیر مسکونی سردار محمد نعیم خان مرحوم برادر سردارمحمد داود خان که سرداران مذکور و فامیل های شان به استثنای عدۀ معدودی از ایَشان که در زندان دولت کمونستی و یا در خارج از کشور قرار داشتند،همه کشته شده بودند، انتقال دهند. یعنی در وقت انتقال آثارموزیم مذکور، در تعمیر و
حویلی سردارمحمد نعیم خان کسی از مالکین آن سکونت نداشت و تعمیر مذکور از طرف دولت کمونستی وقت قبلاً ضبط گردیده بود.
هدف از انتقال آثار چه بود؟
در سال 1979م. (1358ش.) وزارت دفاع به قصر دارالامان و تعمیر تپۀ تاج بیک دارالامان انتقال کرد و ساحۀ دارالامان یک زون نظامی گردید. چون پلان از بین بردن حفیظ اللۀ امین در قصر تپۀ تاج بیک دارالامان توسط کی جی بی طرح گردیده بود و بیم آن میرفت که حین کشتن حفیظ الله امین، نظامیان طرفدارموصوف مقاومت نمایند و جنگ در اطراف قصر دارالامان و تعمیر موزیم رخ دهد. لذا بفرمان کی جی بی و مقامات دیگر اتحاد شوروی تصمیم آنی گرفته شد تا آثار موزیم ملی افغانستان در ظرف سه روز از تعمیر آن واقع دارالامان کابل به جای امن تری در داخل شهر کابل انتقال داده شود. در آن وقت، مناسب ترین جا و دم دست ترین محل، همین منزل سردار محمد نعیم خان در جوار شرقی ارگ کابل که خالی از سکنه بود، تشخیص داده شد که شامگاهان 28 حمل 1358 هجری شمسی انتقال آثار به عجله و بصورت آنی آغاز گردید و با تمام وارخطایی که در کار انتقال صورت گرفت انتقال بیشتر از
چهل هزار اثر موزیم مذکور، بدون پکنگ علمی و فنی، مانند انتقال بوجی های کچالو مدت یک ماه را دربر گرفت.
از همان شام 28 حمل 1358ش. هر اطاق تعمیر موزیم که تخلیه میگردید صاحبمنصبان وزارت دفاع وقت- وابسته به حزب نام نهاد دیموکراتیک خلق افغانستان- آنرا به عجله و شادمانی تمام اشغال میکردند و دفاتر شانرا در آن دایر می نمودند. بدین ترتیب تمامی اطاق های تعمیر موزیم ملی افغانستان که شهرت جهانی داشت بوسیلۀ نظامیان حزب نام نهاد کمونست خلق افغانستان اشغال گردید و تعمیر موزیم ملی افغانستان مربوط به وزارت دفاع رژیم کمونستی و حزب نام نهاد خلق افغانستان شد. نظامیان حزب نام نهاد مذکور و همکاران روسی آنها در داخل اطاق های تعمیر موزیم به ذوق و سلیقۀ خود، هر کدام تعدیلات و تغییرات ساختمانی و نوسازی بعمل آوردند. مخصوصاً اینکه تشناب های مدرنی را در داخل یک تعداد از اطاق های نمایش آثار موزیم مذکور جدیداً بنا کردند.
در شش جدی سال 1358ش. حفیظ الله امین بوسیلۀ شوروی ها در قصر تپۀ تاج بیک دارالامان کابل کشته میشود و بعوض وی شخص ببرک کارمل توسط شوروی ها بقدرت می رسد و چون خطر مقاومت طرفداران حفیظ الله امین کاملاً مرفوع پنداشته میشود. لذا در جلسۀ 11 حوت سال 1358ش. شورای وزیران –حزب نام نهاد دیموکراتیک خلق افغانستان- موضوع نجات آثارمذکور را که با بی تفاوتی تمام در تعمیر و حویلی سردار محمد نعیم خان، بی سرنوشت افتاده بود، روی دست گرفت و مسألۀ احیا، تنظیم و گشایش مجدد موزیم ملی افغانستان را درداخل تعمیر اولی آن ( دارالامان کابل) مورد بحث قرار داد و فیصله بعمل آورد تا آثار موزیم ملی افغانستان هرچه زودتر از تعمیر و حویلی سردار محمد نعیم خان دوباره به محل و تعمیر اولی و قبلی آن واقع دارالامان کابل انتقال داده شود و موزیم ملی افغانستان دوباره دایر و باز گشایی گردد. شورای مذکور کمسیون مسلکی متشکل از باستانشناسان،
موزولوگ ها و اهل تجربه را بمنظور تطبیق هرچه عاجل تر فیصله هایش در مورد احیای مجدد موزیم ملی افغانستان توظیف نمود. نخستین جلسۀ کمسیون مذکور بتاریخ 26 حوت سال 1358ش. دایر شد که از میان اعضای خویش، کمیتۀ تسجیل مجدد آثار و انتقال دوبارۀ آن به تعمیر دارالامان کابل را معین نمود. در ضمن هیأتی را مؤظف ساخت تا تعدیلاتی را که منسوبین وزارت دفاع در داخل اطاق های تعمیر موزیم وارد کرده اند بررسی کند و تعمیر مذکور را مجدداً برای جابجایی و نمایش آثار مساعد و آماده سازد. آخرین قست کار کمسیون مذکور جدا کردن آثار اتنوگرافی از میان آثار آرکیالوژی و تشکیل دادن ( موزیم اتنوگرافی) از آن آثار بود.چون قبلاً ساحۀ وسیعی بین چهارراهی آریانا، مطبعۀ عسکری، وزارت دفاع و دیوار احاطۀ سمت جنوبی ارگ برای ساختمان جدید موزیم ملی افغانستان معین شده و قرار بعمل آمده بود تا تعمیر بزرگ و مدرنی در آن ساحه برای موزیم ملی افغانستان بکمک
مالی و تخنیکی یونسکو اعمار گردد؛ کمسیون هیأتی را مؤظف نمود تا بمنظور انکشاف آیندۀ موزیم، کار اعمار تعمیر جدید را با مقامات ذی ربط در میان گذارد و بطور جدی تعقیب نماید.
بتاریخ 23 ثور سال 1359ش. وزارت اطلاعات و کلتور وقت به کمسیون مذکور اطمینان داد که چند اطاق عمارت اولی موزیم در دارالامان از طرف منسوبین وزارت دفاع وقت تخلیه گردیده است. از تاریخ اول جوزای همان سال 1359ش. کار در چهار بخش ( تنظیم، تسجیل، عکاسی و باربندی آثار ) در داخل تعمیر سردار محمد نعیم خان شروع شد و در قدم اول تسجیل آثار ساحۀ باستانی طلاتپه ولایت جوزجان روی دست گرفته شد. کمسیون از طریق وسایل مفاهمۀ جمعی وقت باطلاع عامه رسانید که آثار باستانی طلاتپه بدون آسیب و کمبود در جملۀ آثار موزیم ملی افغانستان موجود و محفوظ است.29 جوزای 1359ش.
در اکتوبر 1980م.( میزان 1359ش.) کار انتقال آثار مذکور دوباره از منزل سردار محمد نعیم خان به تعمیر اصلی کنونی اش واقع دارالامان کابل آغاز شد و بعد از ترتیب و تنظیم دوبارۀ آثار در جا های اولی اش، موزم ملی افغانستان یکجا با نمایش اطاق نقوش دیواری ساحۀ دلبرجین تپه و فاروق قلعه ولایت بلخ که نگارنده با همکاری داکتر سریاندی، همۀ این آثار را با ساییر آثار مکشوفۀ دلبرجین تپه، التن تپه، فاروق قلعه و دشلی 1-2-3 بفارسی تسجیل و به موزیم ملی افغانستان واقع دارالامان کابل تسلیم نموده بودم؛ اطاق آثار هلنستیک ساحۀ باستانی آی خانم و مجسمه مرمرین سوریا که توسط عساکر اتحاد شوروی بطور تصادفی از کوتل خیرخانۀ کابل تازه بدست آمده بود افتتاح گردید. بعدآ سروی و تیپولوژی تیکر های موجود در موزیم مذکور توسط باستان شناسان فرانسوی در داخل موزیم تکمیل و به نمایش قرار داده شد. باید افزود که در اثر این نقل و انتقالات کدام خسارۀ
بزرگی به آثار مذکور نرسید. آثار نه گم شد و نه شکست. صرف به اثر بارندگی ها (برف و باران) خساراتی به محفظه های شیشه یی، چوبی و فلزی آثار مذکور عاید گردید.
در سال 1988م. چون قوای نظامی اتحاد شوروی قبلاً از افغانستان برآمده بود و سقوط دولت داکتر نجیب الله حتمی به نظر میرسید. از این رو مقامات موزیم مذکور با مشوره با مقامات وزارت اطلاعات و کلتور وقت تصمیم گرفتند تا آثار گرانبها و منحصر بفرد موزیم از تعمیر موزیم واقع دارالامان به داخل ارگ کابل ( قصر ریاست جمهوری) انتقال و تحت مراقبت شخص داکتر نجیب الله قرار داده شود که پیشنهاد مذکور مورد قبول مقامات دولت کمونستی داکتر نجیب الله واقع گردید و آثار ساحۀ بگرام، آی خانم، هده، تپۀ فلول و طلاتپۀ بطور مخفی به داخل اطاق های کوچک داخل دیوار های ( کوتی باغچۀ ) ارگ کابل انتقال داده شد و گارد محافظتی مخصوصی بر آن توظیف گردید. داکتر نجیب برای اینکه گماشتن گارد محافظتی بر کوتی باغچه را موجه نشان داده بتواند موزیم اتنوگرافی را که در داخل تعمیریکی از نندارتون های منطقۀ جشن کابل دایر بود به داخل تعمیر کوتی باغچۀ ارگ
انتقال داد که من ( نگارنده) بحیث نمایندۀ انستیتوت باستاشناسی افغانستان در جملۀ هیأت انتقال موزیم اتنوگرافی مذکور به کوتی باغچۀ داخل ارگ توظیف بودم که سیف های مستحکم فولادی آثار متذکره را در داخل اطاق های کوچک داخل کوتی باغچۀ ارگ دیدم. در روز افتتاح موزیم اتنوگرافی در داخل تعمیر کوتی باغچه، هیأت (خاد ) تمام ساحۀ کوتی باغچه را بمنظور امنیت داکتر نجیب الله که خود موزیم مذکور را افتتاح میکرد بازرسی نمود که موجودیت آثار مذکور برای کارکنان موزیم اتنوگرافی و هیآت انتقال آثار موزیم اتنوگرافی افشأ گردید که محتملاً به همین علت داکتر نجیب الله آثار مذکور را بعداً به زیر زمینی های بانک مرکزی افغانستان انتقال داده بود.
از حوادث بعدی فرا رسیدن روز های تیره بختی سال های 1992 م. و بعد از آن همه خبر داریم. طوریکه پیش بینی می شد، بعد از سقوط رژیم داکتر نجیب الله و رسیدن گروپ های متخاصم تنظیمی بکابل و ساحۀ دارالامان که ساحۀ مذکور در خط مقدم جنگ میان تنظیم های جهادی قرار گرفته بود، موزیم بتاراج رفت و تعمیر آن مورد اصابت مرمی و راکت مجاهدین کرسی طلب و مغرض قرار گرفت. طبقۀ بالایی تعمیر موزیم آتش گرفت و قسماً سوخت و تخریب شد. در این وقت موزیم مذکور دست بدست میان گروپ های تنظیمی متخاصم جنگ افروز میگشت و هرکدام که بر ساحۀ دارالامان و تعمیر موزیم تسلط حاصل میکرد حق خود را از آثار موزیم میگرفت و با خود می برد. سپس گروپ غالب دیگر حق خود را میگرفت و با شکست خوردن و فرار از محل با خود می برد.
درنومبر سال 1994م. (عقرب 1373ش.) نمایندۀ خاص سکرتری عمومی ملل متحد Sotiris Mousouris بکابل آمد و با گروپی از تنظیم های جهادی که ساحۀ دارالامان را بدست داشت مذاکره نمود و از رئیس گروپ تنظیمی مذکور خواست که اجازه دهد تا پلان ترمیم موزیم به تاراج رفتۀ و تخریب شدۀ مذکور را ترتیب دهند و کار ترمیمات و گرفتن تدابیر حفاظتی عاجل و مقدماتی تعمیر موزیم را آغاز نمایند. نمایندۀ مذکور زمینۀ بازدید ژورنالستان، دپلومات ها و نمایندگان دفتر ملل متحد و صلیب سرخ در کابل را ازداخل موزیم مساعد گردانید. نمایندۀ مذکور بعد از بازدید از داخل موزیم افشأ کرد که تعداد زیادی از آثار موزیم مذکور دزدی گردیده است که در جملۀ آن کلکسیون چهل هزار دانه یی سکه های رنگارنگ از ساحات مختلف افغانستان و نیز قالین های فرش دهلیز و داخل اطاق های نمایش موزیم نیز قرار داشت. نمایندۀ مذکور ترمیمات عاجل قسمی از تعمیر موزیم ملی دارالامان را به
کمک مالی ملل متحد عملی کرد. منزل دوم تعمیر موزیم را weatherproof نمود. کلکین های منزل پایینی را با خشتکاری بند کرد. دروازه های آهنی جدیدی در مدخل تعمیر موزیم و دیپو های آثار نصب نمود و بتعداد سه هزار اثر مختلف النوع را از زیر خرابه های تعمیر موزیم پیدا کرد. در همین سال انجمن حفاظت میراث های فرهنگی افغانستان (SPACH ) به کمک غیر مستقیم مؤسسۀ یونسکو در اسلام آباد تأسیس شد که در قدم اول آثار داخل موزیم ملی افغانستان در کابل را موجودی نمود.
در سال 1996م. امنیت ساحۀ دارالامان نسبت به سابق بدتر و بدترشده میرفت. زمامداران وقت (رژیم برهان الدین ربانی) مصمم شدند تا آثار باقیماندۀ موزیم را بداخل تعمیر هوتل کابل ( فعلاً هوتل سرینا در مقابل تعمیر افغانستان بانک) انتقال دهند که هوتل مذکوررا با مبلغ ده هزار دالر امریکایی از بودیجۀ یونسکو ترمیم نمودند که دو هفته قبل از رسیدن طالبان بکابل ( آخر سپتمبر 1996م.) بتعداد سه هزار اثر موزیم ملی واقع دارالامان کابل را به تعمیر هوتل کابل انتقال دادند.
بعد از استقرار رژیم طالبان، وزیر اطلاعات و کلتور آن رژیم، اطاق های آثار در داخل هوتل مذکور و نیز دروازۀ تعمیر موزیم در دارالامان را که زیادتر آثار دورۀ اسلامی در آن باقیمانده بود مهر و لاک کرد که برای مدت دو سال کارمندان موزیم حق داخل شدن به تعمیر موزیم در دارالامان و نیز هوتل کابل را نداشتند که همه به کار های دیگری از قبیل سبزی فروشی و غیره جهت امرار معاش مشغول بودند.
در سال 1998م. چون رژیم طالبان به هوتل نیاز داشت بناً آثار موزیم را از تعمیر هوتل کابل به منزل اول تعمیر وزارت اطلاعات و کلتور ( تعمیر سپین زر هوتل در ده افغانان کابل) منتقل نمودند و با مبلغ چهارده هزار دالر امریکایی که در سال 1995م. از طرف مؤسسۀ فرهنگی یونسکو غرض ترمیم تعمیر موزیم ملی دارالامان وعده داده شده بود، کار ترمیم منزل اول تعمیر موزیم واقع دارالامان را آغاز نمودند که یک تعداد از آثار دورۀ اسلامی از تعمیر وزارت اطلاعات و کلتور، در این وقت دوباره به تعمیر موزیم واقع دارالامان کابل انتقال داده شد. در اگست سال 1999م. موزیم توسط طالبان برای مدت چهار روز افتتاح گردید.
در مارچ 2001م. با فرمان ملاعمر مجسمه های بزرگ بامیان توسط طالبان وحشی حاکم بر ساحه، انفجار داده شد و تمامی مجسمه های مربوط به موزیم ملی افغانستان چه در داخل تعمیر اصلی دارالامان و چه در داخل تعمیر وزارت اطلاعات و کلتور به مثابۀ شانه های از کفر و الحاد، تخریب گردید که جمعاً بتعداد 2500 مجسمه بی نظیر مختلف النوع حفریاتی را تخریب و تعدادی از طالبان میانه رو و روشنفکر را که به حمایت از کلتور و فرهنگ افغانستان برآمده بودند از وظایف اولی شان برطرف و به ساییر وزارتخانه های آن رژیم توظیف نمودند.
بعد از سقوط رژیم طالبان در نومبر 2001م. کار جهت انتفال آثار از تعمیر وزارت اطلاعات و کلتور به دارالامان و پاکاری تعمیر موزیم دارالامان ادامه یافت و برای آخرین بار آثاراز جای به جای دیگر انتقال داده شد. یعنی از منزل اول وزارت اطلاعات و کلتور به منزل چهارم آن وزارت خانه منتقل شد. زیرا منزل اول آن برای گشایش دفاتر آن وزارتخانه نیاز بود.
در ماۀ جون 2003م. برق و آب مجدداً به تعمیر موزیم دارالامان برده شد و وجوۀ معین مالی از کشور ها و مؤسسات بین المللی جهت ترمیم منزل دوم تعمیر موزیم دارالامان آماده گردید. در این وقت کارمندان تخصصی ترمیم آثار از موزیم گیمی فرانسه بکابل آمدند و به ترمیم مجسمه های تخریب شده توسط طالبان و دیگر آثار خساره دیدۀ موزیم مذکور شروع نمود.مؤسسۀ SPACH به تربیۀ کدر جوان موزیم کمک و یاری رساند و موزیم ملی افغانستان به سیستم مدرن بین المللی فایل و کتلاگ گردید.
در اپریل سال 2004م. آثار طلایی ساحۀ طلاتپه ولایت جوزجان و تپۀ فلول ولایت بغلان همراه با آثار مهم دیگر موزیم ملی افغانستان ازمخفی گاۀ آن واقع زیر زمینی های بانک مرکزی افغانستان (قصر ریاست جمهوری – ارگ کابل) توسط کارمندان موزیم ملی افغانستان برملا ساخته شد که در قدم اول در همان جا به دو زبان فارسی و انگلیسی دوباره سر از نو سجل شد و در جا های معین آن قرار گرفت. داکتر سریاندی باستان شناس روسی که آثار طلا تپه را کشف نموده است نیز حین باز نمودن سیف های آثار و سجل مجدد آن در زیرزمینی بانک مرکزی افغانستان، بکابل خواسته شد.( نگارنده در دورۀ سوم حفریات-1977م.( 1356ش.) با داکتر سریاندی در ساحۀ طلاتپه حفریات نموده ام که در همین دوره از دزدی آثار داخل قبور توسط داکتر سریاندی جلو گیری نمودم که آثارمذکور در دورۀ چهارم حفریات سال 1978م. کشف گردید. تفصیل قضیه را طی مقاله جداگانه یی خواهم نوشت.). تعدادی از آثار
موزیم ملی افغانستان که بخارج برده و فروخته شده بود نیز بکمک بعضی از مؤسسات بین المللی مربوط و دولت های کشور های دوست به موزیم ملی افغانستان برگشتانده و در جا های اولی اش قرارداده شد.
در اواخرسال2006م. بتعداد 231 اثر از آثار موزیم ملی افغانستان بکمک مؤسسۀ نشنل جیوگرافیکل و کشور های فرانسه، هالند، جرمنی و ایالات متحدۀ امریکا در یک نمایش جهانی قرار داده شد و البوم های انگلیسی، فارسی و پشتو از این آثار با قطع و صحافت زیبایی به طبع رسید. آثاراین نمایشگاه از چهار ساحۀ باستانی شمال افغانستان ( تپۀ فلول ولایت بغلان، آی خانم ولایت تخار، طلاتپه ولایت جوزجان و بگرام ولایت پروان ) از میان آثارمتعدد موزیم ملی افغانستان برگزیده شد که تا کنون در کشور های فرانسه، هالند، ایتالیا، اضلاع متحدۀ امریکا، کاندا، جرمنی و روسیه به نمایش قرار داده شده است. بتاریخ پنجم دیسمبر 2006میلادی بود که آثار مذکور برای اولین باربکمک موزیم گیمی فرانسه و دفتر دفه( DAFA) در موزیم گیمی پاریس به نمایش گذاشته شد که تا سی ام اپریل 2007م. در آنجا به نمایش قرار داشت. از آنجا به ترتیب به امستردم پایتخت کشورهالند ،
ایتالیا، چهار ایالت مختلف اضلاع متحدۀ امریکا، کانادا جرمنی و سپس به روسیه منتقل گردید که طبق پلان قرار است به کشور آسترالیا نیزانتقال داده شود.
قابل یادآوریست که برای اولین بارمحترم احمد شاه بهمنش یکی از منسوبین بلند رتبۀ وزارت اطلاعات و کلتور وقت مقالۀ تحت عنوان: (نکاتی چند در بارۀ تاریخچه و احیای مجدد موزیم ملی افغانستان) نگاشته اند که زیادتر از واقعۀ انتقال آثار به منزل سردار محمد نعیم خان گزارش میدهد. این مقاله در مجلۀ باستانشناسی افغانستان؛ شمارۀ اول سال 1359ش. طبع کابل به نشر رسیده است. دو سال قبل از امروز، محترم سرمحقق میرعبدالروف ذاکر آمر انستیتوت باستانشناسی افغانستان مقالۀ فشرده یی تحت عنوان: تاریخچۀ موزیم ملی افغانستان، در سایت روزگار دات اورگ نیز به نشر رسانده اند. همین رقم محترمCarla Grissmann درکتاب Art and Archaeology of Afghanistan, Its Fall and Survival مقالۀ مبسوطی تحت عنوان:
The Kabul Museum: It’s Turbulent years. نگاشته اند که من ( نگارنده ) از هر سه مقالۀ فوق الذکر و نیز چشم دید های خودم دراین نوشته استفاده برده ام. خاطر نشان می سازم که این سه مقاله نسبت به ساییر مقالاتیکه در سایت های رنگارنگ در مورد موزیم ملی افغانستان انتشار یافته است مؤثق تر و مورد اعتماد بیشتر می باشد. البوم آثار موزیم ملی افغانستان که به سه ادیشن انگلیسی، پشتو و فارسی بطبع رسیده است نیز معلومات مستند و مغتنمی را در مورد در دسترس قرار میدهد. من ( نگارنده ) نیز در مورد معرفی آثار موزیم ملی افغانستان که به نمایش جهانی قرار داده شده است چندین مقاله در شماره های متعدد سال 2009م. همین سایت کابل نات به نشر رسانده و نیز به معرفی البوم های انگلیسی، پشتو و فارسی آین آثار طی مقالۀ جداگانۀ پرداخته ام.
طوریکه معلوم است آرشیف سایت وزین کابل نات اکنون بیکی از غنی ترین و گرانبها ترین ارشیف ها از افغانستان شناسی مبدل گردیده است که باید سیستم استفادۀ انترنتی از این آرشیف گرانبها فراهم آورده شود تا محققین و علاقمندان از مواد علمی انباشه شده در این آرشیف بسیار غنی، استفادۀ لازم را نموده بتوانند. پایان
|