کابل ناتهـ، Kabulnath

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

Deutsch
هـــنـــدو  گذر
آرشيف صفحات اول
همدلان کابل ناتهـ

دريچهء تماس
دروازهء کابل

 

 

 

 
 
   

                  محمود منجم زاده
                           زندگینامه زنده یاد حاج امین الله  پیرزاد هروی

 
 

به بهانه دهمین سالگرد درگذشت شادروان پیرزاد
حاج امین الله پیرزاد هروی فرزند حاج جبیب الله پیرزاد متولد سال 1320 شمسی درخانواده ای متوسط در ناحیه اول شهر کهنه هرات به دنیا آمد. 

درهفت سالگی به مکتب خانه رفت و در اندک زمان صرف میر و زنجانی را به پایان رساند .
 همزمان با درس بعد از ظهر ها به پدرش در دکان عطاری کمک میکرد .
او در سن چهارده سالگی به هنر خوشنویسی علاقمند شد و به شدت تحت تآثر این هنر سنتی اسلامی قرار گرفت ، تا آنجا که با الهام از قرآن کریم و احادیث جمعه ها به مسجد جامع هرات و یا درگزرگاه به زیارت خواجه عبدالله انصاری می رفت و به زیبائی های هنری متجلی در کتبیه ها و سنگ نوشته های این دو مکان مقدس چشم میدوخت .

 

 

اودر مسجد جامع هرات خط های کاشی که به دست دو هنرمند بلند پایه مرحوم محمد علی عطار و مرحوم میر آقای حسینی نوشته شده بود ساعت ها خیره می ماند و لذت میبرد و از دیدن این خط ها هیچ سیر نمی شد و با تماشای این زیبائی ها و ترکیب بندهای چشم نواز روز های جمعه اش را به پایان می آورد .
درگازرگاه شریف خط های نستعلیق بسیار زیبای میرعبدالرحمن حسینی و هنرنمائی خطاطان دیگر او را ساعت ها مجذوب خود میکرد  تا آن گونه که ترکیب بند وکرسی ها در ذهن او نقش بست و او را سخت دلباخته و شیفته هنر خطاطی نمود.
امین الله پیرزاد با این شوق و شور درونی و عشق به هنر به خدمت استاد محمد علی عطار راه یافت  ودر محضر این استاد گرانمایه ، خوش خلق و هنرمند چیره دست ، خوشنویسی را به شیوه ای علمی آموخت و با انواع خطها و سبک ها آشنا شد و با راهنمائی دلسوزانه این استاد هنرمند خوش ذوق و این پیر آرام و خوش قلب با تمام ریزه کاری های جهان خط نستعلق ، ثلث ، نسخ و شکسته آشنا شد و با تمرین فراوان توانست در زمره سر آمد های هنر خطا در آید .
استاد آمین الله پیرزاد در هنر خطاطی چنان مهارت پیدا کرد که در کلاسهای استاد روان شاد اجازه می یافت دیگر شاگردان را در خطاطی راهنمائی کند .
طی دو دهه چهل و پنجاه شمسی یعنی از سال 1346 به مدت هشت ماه و اندکی در پی مسافرت های زیاد از پرداختن به هنر خط به دور ماند ، تا اینکه در سال 1353 شمسی در باره درهرات دفتر خطاطی دایر نمود و به آموزش مجانی خط و ارایه بیدریغ هنر خود پرداخت و شاگردان زیادی را پروراند و هنر خود را بدون چشم داشت مادی  به آنان آموخت .
در سال 1359 همراه زن و فرزندانش به کابل رفت و در وزارت اطلاعات و فرهنگ در بخش خوشنویسی به تدریس هنر خط مشغول شد و در آن وزارت به مدت 5 سال به تربیت خطاطان هنرمند همت گماشت .
در سال 1363 به علت جنگ در افغانستان این هنرمند با فامیل خود راهی مشهد شد .
تجلیگاه هنرخط : شامل 36 خط است که این هنرمند آنها را بین سالهای 63 و 72 نوشته است و در نوشتن انها از چهار نوع خط بهره برده است که توصیف هرکدام در زیر آمده است .
خط نستعلیق ، زیبا ترین وعروس خطها درآثار نوشتاری جهان اسلام است ، خط بسیارخوش ترکیب و زیبائی که قلمروی فرهنگ فارسی را در تسلط خود دارد و دیوان های شاعران نامی و کتابهای بسیار نفیس و زیبا به دست استادان هنرمند با این خط نوشته شده و تذهیب کردیده است .
این آثاز ارزشمند هنری چنان از زیبائی و ظرافت بر خور دارند که هم اکنون درگوشه و کنار جهان در موزه ها نگهداری میشوند .
دراین زمینه مرقعات ، سنگ نوشته ها و بعضی کتیبه های بسیار زیبا و خوش نگار از هنرمدان دلباخته به این خط به جا مانده است که بخوبی بیانگر قدرت و توانائی آنان در هنر خط مستعلیق به صورت چلیپا وترکیب بندی های مختلف نوشته میشود .
خط ثلث ازقدیمی ترین خط ها میباشد ودرتمام کشورهای اسلامی کاربرد دارد آیات قرآن کریم درکتیبه های مساجد و اماکن با این خط خوش نگار و زیبا نوشته شده و میشود  و امروز نیز آیات و احادیث نبوی وعناوین کتابها به این ترتیب بندی شیوا و زیبا با این خط ارائه میشود.
خط نسخ  یکی از خط های زیبا هنر اسلامی میباشد و در تمام کشور های مسلمان کاربرد دارد و همواره قرآن مجید با این خط زیبا و خوانا نوشته شده  و میشود .
خط شکسته  دراثرتند نوشتن خط مستعلیق خطی پیدا شد که به آن خط شکسته  یا شکسته مستعلیق میگویند .
استادان هنرمند برای این خط قوانین و قواعدی پدید آوردند و در دروره های مختلف ، این خط را تکامل بخشیدند خط شکسته نستعلیق به عنوان یک خط مستقل همواره خواهان بیشماری داشته و دارد  امروزه دربرنامه نویسی ها و دیگر کتبهای کاربرد فراوانی پیدا کرده است .
امید است هنرمندان گرانمایه و هنرجویان علاقمند و نوجوانان عزیز از این مجموعه زیبا و خوش نگار سود جویند و از معانی آیه های قرآن کریم و نیز سخنان گهر بار پیامبر اکرم ص بهره کافی ببرند .
در باره درگذشت شادروان استاد پیرزاد شخصیت های زیادی مطالبی نوشتند که اینجاب فقط از زنده یاد استاد تابش و بصیر احمد حسین زاده جملاتی را دراین نبشه آورده ام .
استاد سعادتملوک تابش ( شاعرو پژوهشگر) که درآن زمان حیات داشت در باره فوت استاد پیرزاد چنین میگوید
فسوسا برما برما که تحقیر هنر ملتزم را با پوست بدن و با همۀ ناله
های سوزان خویش به تسلیت نشستیم  بر ما که هجوم نا بکاران هنر ستیز را بر اقلیم ابتکار دردمندانه مشاهده نمودیم و بر ما که جانشینی بی هنری را بر جای هنر سوکمدانه تجربه کردیم .
برما که آوارگی المباراهل هنر را به همۀ وجود خویش دریافت نمودیم  بر ما که بر بینوائی ، بیچارگی ، فقر و نیازمندیهای متنوع آفرینشگران آزاده اشک حسرت ریختیم ،  برما که تا ژرفای تنهائی ، بی همزبانی و گمنامی خوشنام ترین مبدعان و متکبران با دل  داغدارخویش همسفر بودیم .
افسوس که در طول فاجعه ای دراز دامن - که سرنوشت فرهنگ هنرمان تحمیل شده بود – هر روز بر فراش سوگ عزیزی از دیار هنر و حوزۀ ابتکار و ابداع نشسته و داغی تازه را با سراشکی تلخ آبیاری می کنیم ، برما که درد مندانه جای خالی هرکدام از این عزیزان را – بی که هنوز ستارۀ دیگری چشمکی نثارمان کند – با آهی حسرتبار و شرار داغی طاقت سوز تزئین می کنیم ، برما که اگر چه هیچ دستی جز از دور ویا ریا به سوی جانهای آتش گرفتۀ ما دراز نمی شود ، نظاره گر راه بی رونق پیران اقلیم و آفرینشگری میباشیم.
افوس برما و تسلیت بر جامعۀ هنرمندان که اینک باز شاهین اجل با بردن ( پیرزاد ) هنرآفرین ، داغی همیشه فروزان برداغستان دل درد بارشان نهاد .
تسلیت باد تان براین ضا یعۀ جبران نا پذیر چرا که تا تولید پیرزادی دیگر-  در این دوران سفله پرور – حسرتهای بی شمار و دریغهای شرربار بسیاری را باید استقبال نمود و این همه نتواند بود ، مگراز بزرگی ( پیرزاد ما ) روح بزرگش در تماشاگاه محبوب ازل شاد باد .
بصیر احمد حسین زاده : چه دشوار بود خبر رحلت استاد پیرزاد که از معدود میراث داران فرهنگ با شکوه هنر ناب اسلامی و شرقی در کشور ما بود ، مردی که سوای هنر ، در تواضع و اخلاق نیز کم نظیر بود .
خبر دشواری بود ناگریز می بایست و میباید کاری درخوراستاد از جانب نهاد های فرهنگی صورت میگرفت  و بگیرد چه بهتر که این کار در زمان حیات ایشان میبود ، اما زمانه غفلت مدار و حق ناشناس این فرصت را بما نداد .
منجم زاده : من افتخار شاگردی ایشان را مدت کوتاهی درسنین نوجوانی درهرات داشتم بیشترازاین اینکه خوشنویسی بیآموزم درس محبت وصفا را ازایشان آموختم و ایشانرا نه تنها استادی ماهر بلکه معلمی داشمند یافتم که فقظ هدف اش آموزش بود تا این گنجینه پر آرزش درسینه ها بماند و به فراموشی سپرده نشود.

 

بالا

دروازهً کابل

 

شمارهء مسلسل   ۱۶٢       سال        هفتم             دلو/حـــوت    ۱۳٩٠     هجری خورشیدی         شانزدهم ٢٠۱٢ عیسوی