ترور درخارج ممنوع اما تروریسم داخل افغانستان مشروع!
مردمان جهان بصورت عموم و مردم افغانستان بصورت خاص شاهد بودند که پس از حملات بالای برجهای مشهور نیویارک درسال 2001،راه حمله به افغانستان هموار شد.
از همین بابت بود که درهر طرف بعضی ازمردم دنیا عقیده دارند که آن حملات و انفجارها، یک توطئه بود. هرچه بود، بود. مگر شکی نیست که سبب حمله امریکا ومتحدین آن به افغانستان طالبی همان حملات و انفجار ها گردید. در وقت تصمیم گیری برای حمله به افغانستان چند موضوع بصورت جالب به گوش ها رسید و مقابل چشمها ظاهر گردید:
یکی، مبارزه با تروریسم.
دیگری ساختن دولت دمکراتیک واسلامی برای افغانستان.
و دیگرش، آوردن اقای حامد کرزی به حیث رئیس دولت .
در بارۀ مبارزه با تروریست ها تعدادی از جهانیان وهموطنان ما داعتراض داشتند که خود همین خارجی ها آنها را در منظقه وافغانستان آوردند. اما آن واقعیت را نمی گویند. من باب مثال :
بن لادن والقاعدۀ او نور چشم عربستان سعودی و امریکا بود. طالبان و ملاعمر دست پرودۀ آی اس آی پاکستان ، زیر نظر بن لادن وسازمان های جاسوسی چند کشور عربی بود.
رهبری سیاسی ونظامی شان از طرف پاکستان، پول شان از طرف عربهای سعود دی، قطری وکویتی بود. امریکا هم تمام قضیه را میفهمید. یک تعدادمردم به این خاطر به نیت مبارزه با تروریسم شک داشتند.
درقسمت دولت سازی، از ابتدا شک و تردید وجود داشت. اول به این خاطر که ساختن دولت به وسیلۀ کشورهای خارج دریک مملکت قابل سوال است. مخصوصا اشخاصی را که از امریکا، آلمان و در مجموع ازخارج استخدام کردند،لفظ د ان و دارای پشتوانۀ خارج بودند اما نه اهل درایت وصلاحیت وشایستگی کار. دوم زیرنام دولت سازی دسته بازی،گروه قومی سازی، برخورد های عیان و نهان اوج گرفت. سوم، صلاحیت امور باز سازی و دولت سازی در اختیار خارجی ها بود. ازهمین بابت بود که ملیاردها دالر حیف ومیل شد وکسی حالا حاضر نیست کهن خود را برای ملت جوابده معرفی کند. حقیقتا که یک دستۀ فسادپیشه ، استفاده جو بی پروا بحال ملت سرنوشت ملت را در دست گرفت.
شخصی را که بحیث رئیس مقرر کردند، نه مبارزه با تروریسم را بلد بود. نه دولت سازی را ونه بازسازی وغمخواری ملت را. که هیچ کار و فعالیت مثبت و حد اقل چشمگیر در گذشته نداشت. حتا از رده های دست دوم هم حساب نمیشد.ناشایستگی او به اندازۀ است که خدمت به قوای خارجی را هم خوب بلد نبود. چون همیشه از او با شکایت و دل پردرد یاد میکنند.
در نتیجه چه چیزی نصیب ملت خونجگر ومسکین ما شد؟
صدای شکایت به آسمان رسید ولی بگوش دولت بی سر و وضع نرسید. دولت های خارج پشت پرده بین خود تصمیم گرفتند که به القاعده ضربت وارد میکنیم. طالب یا همان موجود بدنام ، متعصب، بی خبر از ضرورت بشر عصر حاضررا میانه رو معرفی میکنیم. همرایشان قرار ومدار میگذاریم. تا به سال 2014 میرسند به قدرت. تضمین میگیریم که برضد ما دست به کار تروریستی نزنند. ادارۀ خارجی شان به دست خارج، اما در ادارۀ داخل مستقل. تروریسم خارج ممنوع اما تروریسم داخل افغانستان مشروع!
شخص رئیس دولت هم از تۀ دل وجان با این توطئه موافق بود. گروهی که او را می چرخانند هم موافق بود. پاکستان که چند وقت است ناز و قهر را پیشه کرده این طرح را از خدا میخواست. رفتند همه علنی ومخفی بطرف طالب. یک دکاندار کویتی به نام نمایندۀ طالب پولهایشان رابرد. یک خانم بیکار ونابلد به کاردر ولسی جرگه، غوغا برپا کرد که ملا عمر در خانۀ من نشسته. یک ملای پولدار وچوکی دوست را رئیس صلح مقررکردند. هرگونه طالب شب ها را در ارگ سپری کردند. عاقبت الامر اضلاع متحدۀ امریکا قطر را برای تولد دوبارۀ طالب تعیین کرد.
فعلا ملت حیران ، مظلوم و پریشان انتظار دارد که موجود کهن با تولد جدید ، بلای سابق وبعدی را برسرش بیاورد.
بلی، موجودی که دهسال پیش از میان برداشته شد، حالا با نکتایی امریکایی واروپایی ویا بی نکتایی ، ریش عربی ولباس پاکستانی ، دوباره به کابل آورده میشود. مردم بیچاره را به انواع مخدرات آغشته کردند. هزاران خانواده را در اثر جنگ ظاهری و زرگری تباه کردند. ملیاردها دالر را در جیب مافیا ها ریختند. حالا این موجود زخمی ، پرعقده وانتقام جو را بالای پیکر ضعیف واستخوانی مردم مظلوم می اندازند وخود دشان با وابستگان شان میروند پشت کارشان .
|