طالبان، خبر درگذشت ملا عبیدالله، معاون ملاعمر و وزیر دفاع رژیم طالبان، را تایید کردند. ملا عبیدالله که تقریبا چهارسال پیش در بلوچستان پاکستان از سوی نیروهای پاکستانی دستگیر شد، ظاهرا در اثر حملهی قلبی در زندان در گذشته است. تبعات درازمدت این رویداد برای طالبان هرچه که باشد، در اولین مورد این پیام را برای طالبان میرساند که اکنون پاکستان نیز محل امنی برای طالبان نیست و طالبان باید از دلبستن به پاکستان خود را برهانند.
دیده میشود که پاکستان بهعنوان یکی از حامیان گروههای افراطی در منطقه، بهویژه حامی طالبان در افغانستان و پاکستان، از این نیروهای بهشدت مذهبی و افراطگرا، استفادهی ابزاری میکند و هیچگونه تعهدی نسبت به حمایت واقعی از این گروهها ندارد. دستگیری مقامات طالبان از سوی پاکستان و به زندان افگندنشان و یا هم تحویلدهیشان به امریکا، از همان اول باید این آگاهی را در صفوف طالبان ایجاد میکرد که پاکستان دوست واقعی آنان نیست و آنان نباید با اتکا به پاکستان، مردم افغانستان را با خاک و خون بکشانند.
گروه طالبان، که با حمایت سیاسی و مالی پاکستان قدرت را در افغانستان بهدست گرفت، چیزی، جز کشتن مردم بیگناه و سوزاندن باغها و کشتزارهای مردم و یا هم ویران کردن نمادهای تاریخی و فرهنگی این کشور، به ارمغان نیاوردند. سلب آزادیهای مردم و محروم ساختن دختران و زنان از رفتن به مکتب و دانشگاه و یا هم ممنوعیتشان از کارهای بیرون از خانه، دستآوردهایی بودند که طالبان با حمایت پاکستان در افغانستان نصیب شدند. این نوع ممنوعیتها، که یک حرکت ظاهرا شرعی تلقی میشد، برای زمامداران پاکستان وسیلهای بود تا با ایجاد ارعاب و ترس در میان مردم افغانستان، زمینهی گسترش نفوذ طالبان را در افغانستان بیشتر میسر گردانند.
با سقوط طالبان و رویکار آمدن حکومت جدید در کشور، دیده شد که هنوز طالبان از همان ذهنیت متحجرشان بیرون نیامدند و هنوز دستشان برای کمک به دامان پاکستان وابسته ماند و نتوانستند خودشان را از گرو پاکستان برهانند. پاکستان نیز که میدید در موجودیت طالبان، هنوز تنور برای نفع برداریهای سیاسی در افغانستان داغ است، به حمایت از این گروه ادامه داد و حتا با متحدان بزرگ سیاسیاش در سطح جهان، به بازی پرداخت و این بازی را هنوز بهصورت شیادانهای ادامه میدهد.
و اما طالبان، که با چشمهای بسته از پاکستان اطاعت میکنند، بارها دیدند که پاکستان چقدر با این گروه بازیهای کودکانه را انجام میدهد و هنوز این گروه نمیداند که نتیجهی این بازی، همیشه بهنفع پاکستان بوده است. شماری از سران طالبان که گرایش به صلح و گفتگو داشتند، از سوی پاکستان دستگیر شدند و به این وسیله پاکستان به سایر طالبان فهماند که دستشان همیشه زیر سنگ این کشور است و گزینهی دیگری جز دستبردن به جنگ ندارند. جنگهای طالبان نیز در کشور، بیشترین ضرر را به مردم افغانستان رسانده است تا به نیروهای خارجی. رویکردهای تازهی طالبان، مانند اجرای حملات انتحاری، بمبگذاریها، حمله بر مردم بیدفاع و گروگانگیری از محلات پرتجمع، برای مردم افغانستان این پیام را همواره میرساند که گروه طالبان چیز دیگری نیست جز یک گروه خشونتآفرین و دشمن مردم افغانستان و بازیچهی دست پاکستان.
حال دیده میشود که با اینهمه ارادت و اخلاص گروه طالبان به پاکستان، آن کشور هیچنوع تعهد جدی در برابر این گروه ندارد و هرزمانی که دلش بخواهد، سران طالبان را در خاک خودش دستگیر میکند و به سرنوشت فجیع ملا عبیدالله دچار میسازد. زمانیکه پاکستان میتواند بهطور مرموزی معاون ملا عمر را از صحنه بردارد، چنین کار را میتواند با هریک از سران ردهی دوم و سوم طالبان، بهسادگی، انجام بدهد. حال بر طالبان است که از چنین رویدادها پند بگیرند و به پاکستان «نه» بگویند؛ سلاحشان را به زمین بگذارند، خون مردم را نریزند و در آبادی وطنشان سهیم و در بازسازی شریک شوند.
|