محمد سرور خان نوابی
محمد سرور خان نوابی فرزند جنرال غلام حسین خان نوابی و خسربُرۀ جنرال غلام جیلانی خان چرخی بود.
پدر ایشان در عصر امارت امیر عبدالرحمن خان، به حیث آمر ملکی و نظامی ولایت غزنی و بعداً در ولایت مشرقی برای حفظ و آبادی وطن، مصدر خدمات شایانی گردیده بود.
وقتی که نایب سالار غلام نبی خان چرخی، حسب هدایت اعلیحضرت امان الله خان از اروپا برای نجات مملکت از دست شورشیان، به شهر مزار آمد، محمد سرور خان نوابی هم با دو برادرش به نام های محمد اسلم خان نوابی و محمد هاشم خان نوابی، با غلام نبی خان چرخی پیوست. موصوف نظر به این که چندی به حیث حاکم شهر بغلان و بعداً به حکومت سمنگان و درۀ صوف وظیفه اجرا کرده و با مردم آن ولأ سلوک خوب داشت، در جمع آوری مردم علیه شورشیان، همکاری زیادی نموده و خودش به درۀ صوف رفته و از آنجا فعالیت را آغاز نمود.
برادران محمد سرور خان نوابی درین جریان از طرف قوای حبیب الله خان کلکانی به شهادت رسیدند و خودش بعد از این که اعلیحضرت امان الله خان و غلام نبی خان چرخی از افغانستان خارج گردیدند، به شهر کابل برگشت.
وقتی نادر شاه به سلطنت رسید، صحنه کاملاً تغییر کرد و آرزو هائیکه مردم افغانستان و به خصوص آن طبقه یی که طرفدار اعلیحضرت امان الله خان بودند، همه به یأس و نا امیدی تبدیل گردید و نادرشاه به قتل ها و اعدام شخصیت های ملی و روشنفکر و زندان انداختن ها آغازید و افغانستان دیگر برای مردم آن، حکم یک زندان سیاسی را به خود گرفت.
قرار گفتۀ آقای دکتور دندان محمد ولی جان نوابی فرزند ارجمند ایشان که از روی لطف، بیوگرافی مختصر پدر خویش را در اختیار مؤلف گذاشته است، وقتی نادر شاه، جنرال غلام جیلانی خان چرخی را به شهادت رسانید و جسد ایشان را به خانواده اش سپرد، محمد سرور خان نوابی در ادای نماز جنازه و تدفین ایشان که در منزل خود ایشان واقع اندرابی صورت گرفت، حصه گرفته و آخرین گفتار شهید غلام جیلانی خان چرخی را که از زبان یکی از نظامیانی که جسد کاکایم را به منزل ایشان نقل داده بود، شنیده و به خانوادۀ خود حکایت نموده است. من این اظهاریه را در بخش مربوط، قبلاً درین تألیف تذکر داده ام.
بعد از آن مرحوم محمد سرور خان نوابی در منزل ایشان واقع دهکدۀ چاردهی تا سال 1325 خورشیدی تحت مراقبت و نظارت دولت قرار داشت.
----
نوشتۀ فوق از دستنویس های جناب خالد صدیق و از اثری با عنوان" برگی چند از نهفته های تاریخ در افغانستان" گرفته شده است که در دو جلد وبیش از 1200 صفحه ، در شرف انتشار قرار دارد. |