ازمیان پیمان های گوناگون و متعددی که حکومت های افغانستان، درسالهای پادشاهی امان الله خان تا حال با برخی از کشورهای جهان بسته اند، شاید هیچ پیمانی به اندازۀ پیمان اخیر میان افغانستان وهند، بحث برانگیز نبوده است.
پیمانی که به تاریخ 12 میزان 1390 خو رشیدی- 4 اکتبر2011 در دهلی جدید انعقاد یافت و به امضأ صدراعظم هند و رئیس جمهور افغانستان رسید،( متن کامل پیمان پیوست با این نبشته میاید.) حساسیت های تلخ را هم به ویژه در پاکستان برانگیخت. در زمینۀ مخالفت و ابراز حساسیت، گمانی نیست که چین نیز با توجه به رقابت های سیاسی واقتصادی در منطقه وبا توجه به اختلافات با هند و داشتن میانۀ دوستانه با پاکستان؛ با این پیمان دل خوشی ندارد.
در پایان نگاهی می کنیم که عوامل انعقاد، بازتاب و حساسیت های پاکستان علیه این پیمان ازکجا برخاسته است؟
سالها پیش افغانستان کشوری متلاشی شده یی بود که با امکانات خارجی ومیسر شده از هر دست وهرطرف، اندکی نما وسیما وشیرازه بندی یافت. یکی از کشورهایی که آمادگی خویش را در ساختمان افغانستان اعلام داشت هند بود. پروژه های هند درافغانستان عبارت بوده اند ازتمدید خطوط برق ساختمان جاده ها، فرستادن موترهای سرویس، پذیرش بورس های تحصیلی، همکاری های صحی و پرورش نیروهای امنیتی.
چنانکه می بینیم، این پروژه ها مورد نیاز افغانستان بود و نمی توانست مورد تردید کسی باشد.
با توجه به نیاز بیشتر وبه منظورسمت وسو دادن دامنۀ همکاری های بعدی بود که در شروع سال جاری شایع شد که افغانستان با هند نیز پیمان درازمدت همکاری در زمینه های مختلف می بندد. صدراعظم هند هنگام مسافرت به کابل ( ماه می 2011) آن را اعلان داشت.
اینک در ماه اکتبرآن پیمان امضأ شد. در فاصلۀ آشکارشدن چنان تصمیم و انعقاد آن در 4 اکتبر،مقامات سیاسی ونظامی پاکستان بارها از مخالفت با چنان همکاری ها و دامنۀ آن به طرف افغانستان هوشدار داده وپیهم پیشنهاد کردند که پاکستان می تواند آموزش وپرورش وتقویۀ نیروهای امنیتی وارتش را درافغانستان عهده دار باشد. ازحساسیت ها وواکنش ها پاکستان، آشکارا معلوم میشد که در هیچ صورتی همکاری های افغانستان و دقیقتر آن سهم هند در روند کنونی افغانستان راتحمل نمی کند. ازصدراعظم پاکستان تا پرویز مشرف جنرال بازنشسته رئیس حکومت نظامی پیشین پاکستان و حمیدگل، روحانیت سیاسی پاکستان ومقام های آی اس آی همه وهمه مخالفت خویش را چنان ابرازداشتند که گویی آن همکاری وتعمیق وتوسیع پیمان، انگیزۀ تازه به عمل مشترک جبهه یی علیه هند وافغانستان به آنها داد.
اما آن چه که به گسترده گی بحث پیمان وحساسیت های پاکستان،بیشتر زمینه بخشید، بستر زمانی و بحران سیاسی موجود دردل آن است. پیمان همکاری استراتیژیک میان افغانستان وهند زمانی انعقاد یافت که دولت پاکستان زیرفشار امریکا قرار دارد. با آنکه پس از تروربرهان الدین ربانی،سرو صدای مقامات افغانستان نیزعلیه پاکستان بالا گرفت، اما دولت پاکستان بنابه دلایل مختلفی ،آن سرو صدا را چندان جدی وبا اهمیت نمی گیرند.
ماه های اخیرومخصوصا ً پس ازحملات شاخۀ حقانی گروه طالبان برسفارت امریکا در کابل، به فشارهای تبلیغاتی وشدت لحن مطالبات مبنی برسرکوب تروریست ها درقلمرو پاکستان افزوده است.این تهدیدات تا آنجا پیش رفت که مقامات امریکایی احتمال مداخلۀ مستقیم برقلمرو پاکستان را محتمل دانستند. پیوند یافتن زمانی وگره خوردن پیمان با تهدیداتی که پاکستان با آن روبروشده است، به ابرازنارضایتی وسر وصدا راه اندازی مقامات پاکستانی انجامیده است. درین میان سیاسیون گوش به فرمان نظامیان،در تابعیت از آن واکنش ها و به عنوان مجریان سیاست سنتی هند ستیزانه علیه هند وسیطره جویانه در افغانستان، بحران ها و فشارهای بیشتری را حمل میکنند.
درین پیوند چند موضوع شایان یادآوری اند که در آینده باید مطرح بحث وابراز نظر گستردهئ تر باشند:
-