ده سال پس از راهاندازی عملیات نظامی در افغانستان، امریکا دچار وضعیت بحرانیی شده است. در سوی مثبت آن، ایمنگاههای القاعده در این کشور از میان رفته است و دولت دیموکراتیک – برغم نامتوازن بودنش - به همکاری جامعه بینالمللی به پدیدههایی چون مسایل امنیتی، مسایل اقتصادی و چالشهایی در زمینه حقوق بشر میپردازد. اما تاهنوز پیروزی علیه طالبان و گروههای وابسته به آنان قریبالوقوع به نظر نمیرسد. شورشگری ادامه دارد و دوام این پدیده باعث منحرف ساختن توافق و حل و فصل منازعات سیاسی میگردد و پیشرفتهای ده سال اخیر را به مخاطره میاندازد. در برابر حملات نیروهای نظامی ایالات متحده امریکا به پایگاههای طالبان، دشمن شیوههایی را پیش گرفته است که منجر به ترور شماری از مقامات ارشد دولتی میشود که اخیرا برهانالدین ربانی رییس شورای صلح هدف یک حملهی ترویستی قرار گرفت.
دلایلی وجود دارد که باعث شده شورشیان در پنجسال گذشته خشونتبارتر عمل نمایند. تا جایی نیروهای ایالات متحده و دولت افغانستان میباید بخاطر عملکردهای نادرست شان مورد ملامت قرار گیرند. کشتار و مجروح شدن غیرنظامیان، کاهش تلاشها در زمینهی بازسازی، فساد اداری گسترده و ضعف دولت افغانستان در تطبیق قانون موارد دیگریاند که باعث شده است جمیعتی را از اغفال وارهاند.
اما عامل پراهمیت دیگری نیز وجود دارد: حمایت و مساعدت پاکستانیها به شورشیان در طول سرحدات این کشور با افغانستان.
اداره اوباما از آغاز، رویکرد پرتکاپویی را اتخاذ نمود و از جانبی نقش اسلامآباد را در پیچیدگی سیاسی افغانستان پراهمیت دانست و از سوی دیگر عملیات یکجانبه را مانند کشتن اسامه بنلادن توسطه نیروهای ویژه سازمان داد و همچنان مناطقی را در داخل با بکاربرد هواپیماهای بدون پیلوت مورد حمله قرار داد و با این ترفند برخی لانههای کلیدی تروریستان را درهم کوبید و پناهگاههای شورشیان را از میان برداشت. اما تا حال اینچنین حملاتی که به شیوهی جدیدی عملی میشوند نتوانستهاند وضع شکننده و گسستپذیری میان نیروهای نظامی پاکستان و اداره استخباراتی این کشور و شورشیان در داخل افغانستان ایجاد نمایند.
بدتر ازهمه اینکه تا هنوز نیت راستین اسلامآباد مشخص نیست. در جریان صحبتها با ایالات متحده امریکا و مقامات افغان، پاکستانیها هر نوع دست داشتن دولت پاکستان را در حمایت از شورشگران نامحتمل دانسته و آنرا تکذیب نمودند. این موضوع عملا گفتگوها را ناسودمند و بیاثر ساخت. هفتهی گذشته مایک مولن فرمانده عمومی نیروهای نظامی ایالات متحده امریکا اعلام داشت که ادارهی استخبارات پاکستان (آیاسآی) در حمله بر سفارتخانه ایالات متحده در کابل که سیزدهم سپتامبر اتفاق افتید، نقش بارزی داشت. در واقع احتمال آن وجود دارد که دولت پاکستان به دو دسته تقسیم شده باشد. دستهی نخست شامل شماری از رهبران تقریبا میانهرو میشود که ممکن است طرفدار حمایت طالبان به منظور ایجاد یک دولت موافق در کابل باشند و برضد تاثیرگذاری دولت هندوستان پس از خروج نیروهای امریکایی از افغانستان، مقابله نمایند. اما به احتمال زیاد دستهی دیگر که
برخی اسلامگرایان جاهطلب مرتبط با اداره استخباراتی پاکستان شامل آنند، هدف ایجاد امپراتوری پاکستانی را در آسیای مرکزی دنبال مینمایند.
در اینجاست که حمایت مداوم پاکستانیها از طالبان و گروههای تندرو دیگر، امریکا را وامیدارد تا بهصورت استراتژیک وارد عمل شود. واشنگتن از اسلامآباد میخواهد تا رفتارش را عوض کند و همینحالا به این کار مبادرت ورزد.
این بدین معناست که باید آنها به دیپلوماسی لجوجانه و تعصبآمیزشان پایان بخشند. از یکسو اسلامآباد میباید شامل پروسه صلح با طالبان شوند. وقتی آنها از پروسه صلح کنار گذاشته شوند، مانع اجرای توافق و حل و فصل منازعات میشوند و حتا از گزینهی تهدید علیه آنعده از سران طالبان استفاده میکنند که با مقامات امریکایی و رهبران افغان دیدار و مذاکره مینمایند. بهصورت آشکار این راهکار میباید تغییر یابد. هر سه کشور میباید در این زمینه شامل فعالیت شوند و اگر طالبان از ورود به پروسه گفتگو خودداری ورزند، از پاکستان انتظار میرود تا در قسمت از میان برداشتن پناهگاههای شورشیان در داخل آن کشور وارد عمل شود. واشنگتن سالانه اضافه از یک بلیون دالر را به همین منظور به پاکستان مساعدت مینماید. از سوی دیگر در صورت عدم همکاری پاکستان، امریکا میباید مساعدتهای مالی به نیروهای نظامی و اداره استخباراتی آن کشور
را قطع نماید، به حمایت از جوامع مدنی در آن کشور بپردازد، به حملات آنسوی مرز علیه اهداف شورشیان افزودی بخشد، با کسب حمایت از همه احزاب و ساختارهای سیاسی بر اسلامآباد فشار وارد نماید و در صورت لزوم پاکستان را به انزوا بکشاند و تحریم نماید.
حتا اگر نیروهای ایالات متحده از افغانستان بیرون شوند، اعمال فشار بر پاکستان میباید دستآورد موفقانهای داشته باشد. باید نگذاریم که تلاشهای یکدههی گذشته به هدر بروند. وادار ساختن پاکستان به همکاری، تفاوت میان پیروزی و شکست خواهد بود. |