چاشتگاه سیزدهم سپتامبر، شش تن تروریست به تعمیرنیمه کاره یی درجادۀ عبدالحق داخل شدندوهنگامه ایجاد کردند. همزمان با آنها درچند نقطۀ دیگر نیزصدای انفجارهای انتحاری شنیده شد وغم آفرید.
عملیات دهشت افگنانه وخونریزانۀ آنها حدود بیست ساعت به درازا کشید. در آن مدت شش تنی که درتعمیربلند جای گرفته بودند،بدون وقفه به آتشباری به هرسوی وبه هرکس مشغول بودند. یکی از اهداف آنها سفارت امریکا بود. سفارتی که کارکنان امریکایی آن چنان به محافظت گرفته شده اند، که چنین عملیاتی کمتر میتواند برای آنها اسیبی برساند. اما وای برحال کارکنان وخدمتگاران ومحافظین بیچارۀ افغانی که سینه های شان آماج هر حملۀ تروریستی میباشد. آتشباری تروریست ها، مردم خیابان های مجاور را نشانه گرفت که دردید آتش آنها بود. درنتیجه تعدادی به شمول اطفال معصوم جان دادند. تعدادی هم زخمی شدند. تروریست ها که معمولا ً ازسرگذشته اند هم کشته شدند. زیرا آنها را چنان تربیه نموده اند که باور میکنند با قتل بیگناهان وکشته شدن خودشان ،رهسپار جنت می شوند.
پس ازآن حادثه، دررسانه های گروهی تبصره ها وموضعگیری های مختلف شروع شد. سفیر ایالات متحدۀ امریکا در کابل گفت که این عمل نشان داد که تروریست ها شکست خورده اند. مقامات دولتی آن را تقبیح کردند.( چه بسا که برخی از همان مقامات دولتی در تۀ دل با آن همنوایی داشته وچنان هنگامه جویی خونین را گامی برای نزدیک تر شدن به هدف حاکم ساختن تروریست ها استقبال نموده اند.)
اما وای برحال مردم بیچاره وبیگناه شهر5ملیونی کابل .
گزارش ها حاکی است که دکان ها ومغازه ها بسته شدند. هزاران تن به شمول زنان وکودکان که در نزدیکی های عملیات ترورستی بودند، ازجای تکان نخورده حتی شب را به صبح رسانیدند. فردا صبح آن شاگردان به مکتب نرفتند. بسیاری از دکان ها بسته بودند. عبور ومرور ترافیک کم بود. زیرا تروریسم دهشت خود را درجای مانده بود.
تروریسم پدیدۀ نفرت انگیز است. ولی چراازموفقیت خونریزانه ودهشت انگیزآن انکارشود. چرا از اجرای موفقانۀ عملیات آنها انکار شود.
شش تنی که توانستند 20ساعت آتش ببارند، درظرف چند دقیقه وبا امکانات خود آن همه سلاح را به پله های بالایی ساختمان نبرده بودند. باید گروهی منظم و با داشتن مصؤونیت و وقت کافی در هماهنگی با آنها کارکرده باشد. 20 ساعت آتش ریختن معلوم کرده بود که فقط با چندمرمی کلاشنکوف مجهز نبودند. آنها سلاح ومهمات بسیار وگوناگون در اختیار داشتند. بنابر آن مقامات ایساف و مقامات امنیتی افغانستان نباید به سرودن لاف وگزاف متوسل شوند. آنها دو روز مردم را درخانه هایشان محبوس نمودند وبه ترس وهراس شان افزوده اند.
این ها همه علایم موفقیت آنها وگواهی است بر شکست سیاست های دولت ومقامات حفاظتی آن.
وقتی چند تن در دل پایتخت یک کشور، ملیون ها انسان را درترس ولرز وخانه نشینی فرومی برند، وقتی دلسوزانی دارند که با وجود مشاهدۀ خونریزی وجهالت، آنها را برادران خویش خطاب میکنند، وقتی کرزی ها وبرهان الدین ها تمنای پول بیشتر برای رهبران امتیاز جوی آنها دارند، نباید از دیده فرو گذاشت که روزی صد تن آنها، خون صدهاهزار دیگررا خواهند ریخت وملیون ها انسان مظلوم را بازهم به امنیت قبرستانی وخانه نشینی مرگ آورمجبور نمایند.
باید این حقیقت را آشکارا نمود که :
واقعیت موفقیت تروریست ها از مساعد نمودن زمینۀ رشد واز سیاستی ناشی شده که معامله گرانه در پشت پرده با آنها جریان دارد .