باز هم، به روال همیشگی ام یک کمی می خواهم با خوانندگان این ترجمه چند حرفی داشته باشم. در ترجمه های گذشته همیشه ذوق خوانندگان را در نظر گرفته ام و بر اساس آن حدس زده ام که بیشتر هموطنان هرچند که دور از افغانستان هم زندگی کنند علاقمند خواندن مسایل مربوط به افغانستان و اسلام و کشورهای خاورمیانه استند و یا حرفهای نویسندگان و دانشمندان مطرح امروزی برای شان جالب خواهد بود. اما، این ترجمه بیشتر به خاطر علاقه خودم به ورزش بوکس و به ویژه کنجکاوی ام در مورد مایک تایسن صورت گرفته است. امیدوارم که برای خوانندگان خالی از دلچسپی نباشد.
مایک تایسن از آنگونه شخصیت های بود (و هست) که حتی کسانی که از او نفرت دارند، نمی توانند به او توجه نکنند. شاید بیشتر خوانندگان از زندگانی پر از فراز و نشیب تایسن چیزهایی بدانند. من که در امریکا زندگی به سر می برم و با نام و زندگی تایسن بیشتر از بیست سال است آشنایم، با استفاده از شناخت خودم و ویبسایت های متعدد، درینجا یک شرح بسیار مختصر از زندگی او می دهم.
مایکل جرارد تایسن معروف به مایک تایسون در۳۰ جون سال ۱۹۶۶ در بروکلین، نیویورک به دنیا آمده است. وی جوانترین قهرمان بوکس حرفهای سنگینوزن و یکی از مشهورترین شخصیتهای ورزشی دنیا ست. به گفتهٰ خودش مادرش معتاد به مشروب بود. کودکی او با سردچاری های فراوان با مقامات پولیس و قاضی و محکمه سپری شد. چند بار به خاطر جنگ و دزدی به زندان رفت. از سال ۱۹۸۵ وارد دنیای بوکس حرفهای شد. در ۱۹۸۶ قهرمان دسته فوق سنگین شورای جهانی بوکس شد و سال بعد قهرمانی اتحادیه جهانی بوکس و فدراسیون بینالمللی بوکس را هم به دست آورد و عنوان "قهرمان جهان" را از آن خود کرد.
زندگی تایسن هرچند با فقر سپری شده بود ولی در عنفوان جوانی چنان که افتد و دانی ۲۰ میلیون دلار را تنها در یک مسابقه از آن خود کرد. تایسون برای مدتی شکستناپذیر بهنظر می رسید تا این که در ۱۹۹۰ در مقابل جیمز داگلاس مغلوب شد. خودش می گوید که "غرور بیش از حد و چند دوست بد" باعث شد که برای این مسابقه آمادگی نگیرد و داگلاس را به شمار رقیب اصلاً حساب نکند. شهرت فراوان، پول بیش از حد زیاد، دوستان بد، نبودن آدمهای اهل صالح در دور و پیش او که برایش راه و چاه و زندگی را نشان دهد، و خامی خود او باعث شد تایسن از صراط مستقیم منحرف شود. او بارها با مقامات امنیتی مشکلات فراوان پیدا کرد. در سال ۱۹۹۲ به جرم تجاوز جنسی ۶ سال حبس محکوم شد و پس از ۳ سال از زندان آزاد شد. پس از آزادی از زندان گفته میشد که شخصیت او متحول شدهاست.
خود تایسون میگفت که در زندان آثار مالکوم ایکس و کتابهای کمونیستی را مطالعه کرده و مسلمان شده است.
تایسون در سال ۱۹۹۶ قهرمانی شورای جهانی مشتزنی و اتحادیه جهانی مشتزنی را پس گرفت ولی در همان سال مغلوب ایواندر هالیفیلد شد و یکی از عناوین قهرمانی خود را از دست داد. در ۱۹۹۷ در نبرد مجدد با هالیفیلد با دندان گرفتن و کندن بخشی از گوش ایواندر هالیفیلد جنجال جدیدی آفرید. در ۱۹۹۹ دوباره به مدت کوتاهی زندانی شد. در سال ۲۰۰۲ دوباره شانس بازپسگیری قهرمانی خود را به دست آورد. او در نشست خبری پیش از مسابقه با لینکس لوئیس به رقیب خود حملهور شد و بر روی رینگ در راند هشتم ناک اوت شد. تایسون در سال ۲۰۰۶ پس از دو باخت پیاپی به دنی ویلیامز و کوین مکبراید از ورزش حرفهای کنارهگیری کرد.
در سالهای اخیر او باشنده شهر لاس ویگاس می باشد و به گفتهٰ خودش "زندگی آرام و خسته کن" دارد. از زندگانی او یک فلم مستند درست شده است و خود او هم در چندین فلم رول های کوتاه داشته است. کبوتربازی یکی از علاقمندی های او بوده است و درین اواخر این بخش از زندگی او سوژه یک برنامهٰ تلویزیونی هم شده است. این ده سوال هم طبق معمول از مجلهٔ تایم گرفته شده است.