http://www.nytimes.com/
یادداشت مترجم: من معمولاً نوشتهٔ انگلیسی کسانی را که خود به زبان فارسی هم می نویسند، ترجمه نمی کنم. دلیل آن هم این است که فکر می کنم، دیر یا زود، آن نویسنده شبیه این مطلب را در جایی به فارسی خواهد نوشت. اما وقتی این نوشتهٔ خانم فرزانه میلانی را در نیویارک تایمز خواندم، با آشنایی که با کارهای خانم میلانی داشتم، شک کردم که همچو مضمونی را به فارسی به این زودی ها بنویسند.
نام فرزانه میلانی نامی آشنا برای آشنایان با فرهنگ و ادب فارسی است. او استاد ادبیات فارسی و مطالعات زنان دانشگاه ویرجینیای آمریکاست. با مجلهٔ ایران شناسی همکاری مداوم داشته است و دارد.
داکتر فرزانه میلانی در تهران زاده شده است. او هم شاعر است و هم نویسنده. تا بحال بیش از یک صد مقاله پژوهشی به زبان های فارسی و انگلیسی نگاشته است. علاوه بر آن، سردبیر میهمان در ٢ شماره از مجله های ایران نامه و مطالعات ایران بوده است. خانم میلانی بین سال های ١٩٩۴ تا ١٩٩۶ مدیر انجمن مطالعات زنان خاور میانه در آمریکا بوده و بیش از ۱۵۰ بار در آمریکا و در سراسر جهان به ایراد سخنرانی پرداخته است.
در کنار تاًلیف کتاب و سرودن شعر، دکتر میلانی به ترجمه سروده های برخی از شعرای مشهور معاصر مانند سیمین بهبهانی نیز اقدام کرده است. او به همراه کاوه صفا گزیده ای از سروده های خانم بهبهانی را بنام « فنجانی از آفتاب» به انگلیسی ترجمه کرده است. برای شناخت بیشتر خانم میلانی به آثار متعدد او باید توجه کرد. برای فعلاً این کلیپ ها شاید مفید باشد:
تفاوت میان چادر و حجاب:
http://www.choices.edu/resources/scholarsonline/milani/fm2.php
آیا حجاب در اسلام امر شده است؟
http://www.choices.edu/resources/scholarsonline/milani/fm4.php
در پس منظر مسئله حجاب چه است؟
http://www.choices.edu/resources/scholarsonline/milani/fm3.php
تا زمانی که این ترجمه در صفحه کامپیوتر می آید، تاریخ 17 جون سپری خواهد شد و کسانی که به موضوع مورد بحث این مقاله (تظاهرات زنان عربستان سعودی برای کسب حق رانندگی) علاقه دارند می توانند به مطبوعات فارسی و غیر فارسی رجوع کنند و انعکاس و تاثیر این تظاهرات را بخوانند و ببینند.
حامد علی پور
سواران آزادی خواه عربستان سعودی
جنبش و جهش خاورمیانه آهسته آهسته جایش را در عربستان سعودی – در میان موترهای پر از زنهای باحجاب – پیدا می کند.
یک تعداد از زنان سعودی با استفاده از فیس بوک و تویتر و یوتوب تظاهرات بزرگ را پیریزی کرده اند. پیام و خواست شان مخالفت با این امر فامیل سلطنتی سعود است که رانندگی توسط زنان را منع خوانده است. این کار ظاهراً در مقایسه با کشورهای همسایه عربستان که در آن مردم هر روز زیر رگبار گلوله و چماق می روند کار زیاد پُراهمیتی نیست. ولی در پس منظر این کار عین همان اصل های وجود دارد که در کشورهای دیگر است: اصل های مانند حق خودمختاری و آزادی گشت و گذار. رژیم سعود وخامت قضیه را درک می کند و قاطعانه می کوشد که این تظاهرات را که به تاریخ 17 جون درنظر گرفته شده است زیر اداره در آورد.
منشأ پدیدهٔ "منع رانندگی زنان" در تشویشی است که در بیشتر جهان به خاطر گشت و گذار آزادانهٔ زنان وجود دارد. در عربستان سعودی به ویژه این تشویش سخت حاد است. جاده ها و اجازهٔ داخل شدن و بیرون شدن از آنها متعلق به مردان است. اگر زنی از آن جاده می گذرد، یا یک "کوچه گرد" گنهکار است یا باید خود را از سر تا پا بپوشاند. اگر یک زن نیازی به رفتن به نقطهٔ از شهر دارد، می تواند یک تکسی کرایه کند، یک رانندهٔ شخصی داشته باشد (حدود 750000 راننده شخصی وجود دارد)، یا رانندهٔ موترش یک همراه محرم از طریق ازدواج یا خونشریکی باشد.
هرچند رژیم جمهوری اسلامی ایران نتوانست این گونه قوانین قرون وسطایی را بالای مردم تحمیل کند زیرا در آن کشور زنها چند دهه می شد که رانندگی می کردند، اما بایسکل و موترسیکل دوانی را غیراسلامی و از نظر جنسی هیجان برانگیز خواند. رهبر عالی ایران، آیت الله علی خامنهای در سال 1999 گفته بود که،"زنها باید تمام کوشش شانرا بکنند تا نظر اشخاص بیگانه را به خود جلب نکنند. بایسکلرانی و موترسیکل رانی توسط زنان در ملای عام فساداخلاقی است و ممنوع می باشد."
رژیم عربستان سعودی، مانند جمهوری اسلامی ایران، طالبان در افغانستان، نیروی نظامی جنته در سودان و جبهه اسلامی نجات در الجزایر، امر می کند که زنها از ملای عام بیرون باشند. اینها می خواهند که زن "جای مناسب" خود را در جامعه بشناسد و در آنجا بماند.
در عمل، حکمرانان عربستان سعودی شدیدترین حامیان تبعیض بین زن و مرد در جهان اند. در محفل های رسمی، در عکسهای متعددی که از فامیل آل سعود نشان داده می شود، در پوسترها و تخته اعلانات و آگهی ها، به نظر می رسد که فامیل سلطنتی را فقط مردها تشکیل می دهد.
انکار حق حضور زنان در عرصهٔ عمومی به طور اشتباه یک حکم دینی معرفی شده است. اما چنین حکمی مبنی بر حذف زنان از عرصهٔ عمومی در قرآن اصلاً نیامده است. برعکس، در سالهای اول اسلام، زنها حضور اساسی در جوامع اسلامی داشتند. آنها به مساجد می رفتند، در مناظره ها سهم می گرفتند و در تمام جریانات تصمیم گیری سهم فعال داشتند. یکی از زنان حضرت پیغمبر، عایشه، رهبری یک اردوی متشکل از مردان را داشت و خودش سوار بر شتر می شد. اگر زنان مسلمان می توانستند که 14 قرن پیش شترسواری کنند، چرا حالا اجازه ندارند که موتررانی کنند؟ کدام دستور قران آنها را ازین کار منع کرده است؟
تبعیض یا آپارتاید جنسی ربطی به تقوا ندارد. این تبعیض جنسی به منظور تسلط بر زنان، حذف آنان از جامعه، و تابع کردن آنان است. این کار به مثابهٔ جلوگیری از فعالیت های سیاسی آنان، جلوگیری از سهم آنان در جامعه، و سنگ انداختن روی راه آنها است تا نتوانند حقوقی را که اسلام به آنها برای داشتن دارایی عنایت کرده است داشته باشند. این تبعیض مساوی به حذف حقوق عادی انسانی آنها مبنی بر گشت و گذار آزادانه است.
زنانی که با امر منع رانندگی برای خانم ها مبارزه می کنند در حقیقت می خواهند تمام جامعهٔ عربستان سعودی از بیخ و بنیاد تغیر کند. خواستهٔ آنها فقط رانندگی موتر نیست. آنها می خواهند که جغرافیای سیاسی کشورشان را از سر نقشه کشی کنند.
این زنان قدر یک کلید موتر را می دانند. مانند آن مردی که در مقابل تانکهای جنگی در میدان تیانامن ایستاد، مانند تعداد بیشماری از زنانی که در تظاهرات سراسری شرق میانه و افریقای جنوبی سهم گرفته اند، مبارزهٔ این زنان برای بدست آوردن حق رانندگی پیام آور یک دورهٔ جدید در منطقه خواهد بود.
شاید چندین دهه بگذرد تا به تبعیض جنسی خاورمیانه پایان داده شود و در نتیجه نظم سیاسی نوین در آن به وجود آید. ولی یک چیز مصمم است و آن اینکه: حضور زنان و مردان در پهلوی همدیگر در تظاهرات های خیابانی ایران، تونس، مصر، بحرین، یمن، و سوریه علامت این است که تحولات تکان دهندهٔ در پیشرو است. رده بندی های قدیمی دیگر شکسته است و تقسیم قدرت به صورت سنتی و قدیمی آن دیگر قابل دوام نیست.
زنانی که در تظاهرات شهر ریاض برای خواستن حق رانندگی شان اشتراک می کنند سالهاست در فضای محدود و در پشت درهای بسته و دیوارهای آهنین مجبور به زندگی شده اند. آنها یک قدرت مدرن و حامی مدرنیته در جامعهٔ شان اند و قدرت مخالف و پادزهر افراطیگری به شمار می آیند.
آنها خاموش ماندن، مخفی ماندن، و رد حقوق شانرا دیگر نمی خواهند تحمل کنند. این تظاهرات یک نافرمانی مدنی (به انگلیسی به آن civil disobedience می گویند و مبارزهٔ گاندی در هند و مارتن لوتر کنگ در امریکا را هم به همین نام خوانده اند. مترجم) است و عملی است شجاعانه. اعتراض این زنان و تظاهرات خواهران شان در سراسر خاورمیانه نشانگر یک انقلاب در درون انقلابهای دیگر و نقطه عطف در تاریخ معاصر اسلام است.
|