کم کم همه قبول مینمایند که تغییراتی در افغانستان میاید. تعدادی تصمیم جناب پریزدنت بارک اوباما را که ارتش امریکا را از افغانستان خارج میکند، آغاز این تغییرمی بینند. یک عده به این نظر میباشند که تا وقت خارج شدن ارتش های خارجی، نیروهای افغان قادر میشوند که امنیت را بگیرند.
تعدادی از مبصرین ومفسرین وسیاسی دانان وطن عزیز ما فکر مینمایند که قدم های کدام توطیۀ دیگر در راه است. این تعداد تماسها با طالبان را به فال نیک نمی بینند.
نویسنده ای که یکطرفه قضاوت ننماید، وهر جانب موضوع را موشگافی کند، خواهد پرسید که چرا پرزیدنت اوباما قوای امریکا را بیشتر در افغانستان اجازه بدهد که بمانند.؟ چرا خون آنها در افغانستان بریزد؟ چه فایده و نفعی عاید آن کشورمیشود که در افغانستنان جنگ کنند؟
درینباره و درجواب این سوالات هم تعدادی نظر ها انداخته اند. در امریکا و شخص جناب بارک اوبا برای اینکه تصمیم خروج ارتش را منطقی عرضه بدارند، میگویند که بن لادن کشته شد، القاعده خسارات دید و رابطه اش با طالبان قطع شده است.
تعدادی دیگر فکر نموده وبه نظرات دیگر باور دارند. آنها میگویند که امریکا یی ها القاعده را ضربت های زده اند که به اروپا و امریکا دست نبرند. مگر خود طالبان هیچ فرق سیاسی و طرزالعمل نظامی با القاعده ندارند. القاعده ترور ها را در پاکستان و افغانستان رونق داد. اطفال، نوجوانان و جوانان بیچاره و بدون سواد را برای کشتن خود و مردم بیچاره وبیگناه آماده کرد. همین است که حالا متاسفانه تقریبن هر روز یک یا چند انتحاری جگر هموطنان ما را خراش میکنند. نتیجه ای که گرفته میشود :
امریکا و جهان علاقمند به افغانستان غم خود را خوب خوردند. ولی زیر نام خدمت به افغانستان. حالا برای آنها فرقی نمیکند که خون مردمان افغان بریزد.
تنقید واعتراض به حرف های امریکا این خواهد بود که افغانستان چطور امنیت خود را بگیرد.؟ درین دهسال دولت افغانستان موفق نشده است که ارتش ونیروی امنیتی قوی آماده کند، در وقت کم دیگر چطور میتواند که ارتش ایجاد کنند.؟
اگرطالبان برادر، صلح خواه و علیه جنگ میباشند پس چرا خون میریزند؟
بفکر بنده، اصل کمبود در وطن "خودما" است. دربین هموطنان گرامی ما که تا حال قادر نشدند، میان خود جور بیایند. اگر وحدت واتحاد، اگر تفاهم و دلسوزی تشخیص درست شده بود، این قدر چشم به راه کمک خارجی ها نمی بودیم.
بفکر بنده، نویسنده های دلسوز را است که این نقیصۀ ملی را برملا نمایند.
خدانکند که توطیه ای در راه نباشد. اگر اینطور باشد که پشت پرده برای آوردن طالبان توافقی شده باشد، هیچکسی از آتش سیاست غلط وبه دور از دیموکراسی در امان نمیماند. بیشتر هم مردمی لگد خشم میخورند که بیچاره تر وبی مدافع هستند و امنیت آنها را کسی نمیگیرد.
از عمق دل حیران ونگرانی و تشویش خود را برای سرنوشت مظلومان وستمدیدگان هندو و سکهـ وطن عزیز ما بیان میکنم. انتظار آن است که نویسنده های عاقبت اندیش و محترم با حیرانی ستمدیدگان همنوایی داشته باشند.
|