|
دیروز شانزدهم اپریل، شماری از افغانها، در سالون شهرداری شهر والدرف (گروزگیراو) المان صمیمانه جمع شده و از پیام و مضمون کتاب « قزلباش و هزاره در لابلای تاریخ افغانستان» تالیف جناب احمدعلی مٌحبی آگاه گردیدند.
در نخست، دکتر احمد علی نهضت، حاضرین را خیر مقدم گفته از بالا رفتن تالیف کتابهای تاریخی، در دهه ی حاضر به نیکویی یاد کرده از جناب استاد داکتر لطیف ناظمی، خواهش نمود تا در رابطه صحبت نماید.
دکتر استاد لطیف ناظمی، در صحبت شفاهی شان، در رابطه با تاریخ نگاری، برتری نقش دولتمردان و کمررنگ بودن نقش مردم، جفاهاییکه به نام های گوناگون در حق مردم در گستره ی تاریخ نگاری به عمل آمده اند، صحبت همه جانبه داشت.
سپس دکتر احمدعلی نهضت نوشته ی شان را در رابطه با تاریخ نگاری خواند که خیلی ها مورد توجه قرار گرفت.
سخن ران بعدی، استاد نصیر مهرین، نویسنده پژوهشگر و مؤرخ سرشناس کشور بود. استاد مهرین در نوشتهء شان در رابطه با تاریخ نگاری، حق تلفی ها، قوم ستیزی ها و نکردن انصاف با همه اقوام برابر و برادر ساکن افغانستان حرف های آورد .
بعد از استاد مهرین، خانم سوسن رسولی، که در کشور سویس مصروف کار بر رسالهء دکتورایش می باشد، صحبت کرد. خانم سوسن موضوع تاریخ قزلباش های افغانستان را برای حصول مقام دوکتورا گزینده است، ناهمگونی بازتاب تاریخ قزلباش ها را در پژوهش های تاریخ نگاران گذشته مانند غبـــار بزرگ، دکتر فرهنگ، سید قاسم رشتیا، حسن کاکر و دیگران برشمرد و درین عرصه از سودمندی بیشتری کاری های جناب احمد علی محبی به گونه ویژه یاد کرد.
خانم صالحه محبی، تحفهء درویش ای مهربان پدر، سروده ی از جناب قارشی را به خوانش گرفت که شعر و دکلمهء آن هر دو خیلی زیبا بودند.
در فرجام دکلمه شعر، جناب احمدعلی محبی از همایش وطنداران و معرفی صمیمانهء کتاب شان اظهار سپاس و قدردانی فرمود. همچنان جناب قاری احمد علی کاظمی، یکی از افغانهای سرشناس و محترم فرانکفورت، از کار و تلاش جناب محبی به نیکی یاد کرد و از درگهء خداوند برایشان عمر دراز و صحت و سلامتی آرزو برد.
محفل با صرف نان شام و موسیقی دلانگیز هنرمند خوب مان جناب صفی تأیب پایان یافت. نوشته ها و صحبت های محفل در دوبخش ((درین شماره و شماره آینده )) خدمت خواننده گان بلندمرتبت پیشکش میگردند: فهرست مطالب کتاب
(pdf)
 خانم صالحه محبی
تحفهء درویش سروده ی از قارشی که از سوی خانم صالحه محبی به خوانش گرفته شد
ای مهربان پدر
ای مرد مهربان!
با دست پر ستاره و قلبی چون آفتاب
در آسمان عش وطن جاگزیده یی
گفتار توست عشق
کردار توست عشق
رفتار توست عشق
عشقی که می توان
آن را به شام تیرهء غربت چراغ کرد
در نور تابناک سرشک تو می شود
تصویر عاشقانه ء دل را سراغ کرد
آندم که بهرکشور با جان برابرم
دلتنگ می شوم
در بوستان خامه ء تو سیر می کنم
کانجا تو باغبان محبت نشسته یی
می بینمت که بهر جو من یک بهار گل
زاندیشه ء معطر خود دسته بسته یی
وقتی که میشود
افکار دلنشین تو مهمان خاطرم
از من بهار، سبزه وگل وام می کند
گفتار جانفزای تو ای مهربان پدر
دل را برون زمحبس آلام می کند
ای با وقار مرد!
دراین سفر که زندگیش نام کرده اند
برنقش گامهای تو تا پا نهاده ام
منزل به پیش دیده ء من سبرگشته است
چون باغ پر شکوفه و چون دشت پر بهار
ای مهربان پدر
من ستایمت
من ستایمت
جناب دکتر احمد علی نهضت
جناب داکتر لطیف ناظمی
دکتر احمد علی نهضت وجناب استاد نصیر مهرین
خانم سوسن رسولی 
جناب احمد علی محبی 
دکتر لطیف ناظمی، جناب احمد علی محبی نویسنده کتاب با استاد نصیر مهرین
صالح رستمی و واسع بهادری
هنرمند با استعداد خوش آواز صفی تأیب
|
