عزیزم ایشورداس !
مطالعهء شعرپرازاحساس وطندوستی خواهرعزیزما « رجنی جان پران کمار» زیر عنوان دخترافغانم درشماره ۱٤٠سایت وزین کابل نات، برمن اثرعمیقی گذاشت وخواستم با اعزاز و اکرام ازاحساس گرم این خواهر گرانقدر، شعری تقدیم مقام محترم شان بکنم که ذیلا پیشکش می شود . بااحترام
ای دخـت گــرانـمــایــه ، ســرآمــد دورانی بـــا سُـــنـدُر پـیـشـــانــی ، تــو دخـترافغانی
درعشق وطن شعری خوش گفتی ودُرسفتی جـوشــد زکــلام تــو ، آهـنگ دُرافـشــانــی
نــازم بــه کـمـال تــو، بر حسن و جمال تـو کــس نیـست مــثــال تو ، درفهم وسخندانی
ایـن عـین کـمالاتست ، ایـن فخرومباهاتست قـدروطن خـودرا ، می فـهمی و مـی دانـی
درجوش وطنخواهی ، هندوومسلمان چیست دلــبـســتــهء هـنـدویـم ، درعـین مسـلمـانی
چون برگ گل سوسن ، پاک است ترا دامن گـلـبـرگ دبـسـتـانــی ، گـلـرنـگ گلستـانی
درّاکــی و دانــایــی ، بـــازوی تـــوانـایـــی در تیره شب میهن ، چون شمع درخشـانـی
میهن به تو می نازد ، مردم به تو می بـالـد درسـلسـلـهء یــاران تــو صـاحـب فــرمانی
این خطهء نام آور، دارد چـوتــو فـرزنـدی بـا رفـعـت انسـانـی ، بــا خصـلـت افـغانی
ای رنگ گل و گلشن ، ای عطرگل وسـنبل ایـن خـانـهء ویــران را امــیـد فــراوانـــی
درجوش وطـنخواهی ، احسـاس تــرا نـازم ازنـقـطــهء آغــازیـن ، تــامـقـطــع پـایـانی
حیف است که عمرما درهجروطن بگذشت دربی کسی و خواری ، دربی سروسامانی
ازمرغ«اسیر»ما این زمزمه می زیـبد
شعرتر«رجنی» را فرضست قدردانی
م.نسیم«اسیر»
30مارچ11م
فرانکفورت |