سونامی جشن بهار را بیرنگ خواهد ساخت؟
بهار میرسد از راه و امسال نیز بر خلاف شعر شاعر ایرانی (فریدون مشیری) از گلها نشان ها خواهد داشت ولی از سرور و خوشی خالی خواهد بود، بدنیا بنگرید باروت و تفنگ وزور و استبداد بنام های مختلف شادمانی های من و تو راحتی در بهار میکشند، زمین ملی لرزد و جاپان با دستگاه برق اتومی در معرض یک انفجار هستوی دیگر قرار میگیرد،
سیلاب و سونامی و خشم بحر، خانه گک های مردم چنان ویران میکنند که نمی توانم بی تفاوت بمانم و به آن تصاویر بنگرم جاپان کشوریست با شگوفه های زیبا و بهار دلنشین. هیچ نمیدانم چگونه خوشی بر پا کنم چگونه با مرغ چمن همنوا شوم و چسان شعر حافظ را که میگوید ((نفس باد صبا مشک فشان خواهد شد)) تنفس کنم؟ هر سوکه با پرسش ها ذهنم سفر کرد پاسخی روشنی دریافت نکردم با آنکه با غمهای دنیا غمشریکی میکنم بهار رابا چند سرودهء پیشین از یاد نخواهم برد.
ساغر گل
نسیم باشد کنون خنیاگر گل
زمین باشد برایم ساغر گل
من از مســــــتی دنیا بیدماغم
که بیخود گشته ام از عنبر گل
عروس کاینات
رسیــــــده باز بانوی بهاران
عــــــروس کاینات باغ یزدان
شگوفه این غزل با شاخه خواند
به زیبایی ندارد هیچ همسان
لحن لحظه ها
طراوت در طراوت در طراوت
زمین و آسمـــان دارد تلاوت
به لحن لحظه ها مارا رســـاند
که اکنون زندگی باشــد حلاوت
بهار دوست
اگر مرغی غزل خوان بهار است
برای خویش خواهان بهاراست
ز بلبل با وفاتر این دل ماسـت
که او پیوسته قربان بهار اســت
گویایی تصویر
شگوفایی به لب دارد بهاران
پیام دست رب دارد بهاران
نباشد جای حیرت یا تعجب
از آن جنت نسب دارد بهاران |