تاریخچه 8 مارس روز آزادی زنان
هشت مارس روز بر افراشتن درفش مبارزه علیه ستم ، تبعیض ، برابری و خشونت علیه زنان است.
از 100سال بدینسو ، مبارزه آگاهانه رسماً و علناً علیه خشونت و بی باوری به زنان جریان دارد. درین روز پر افتخار در اکثری کشور های جهان ، زنان و مردانی آزادی خواه و آگاه جامعه گرد هم جمع می شوند تا صدای اعتراض خود را نسبت به ستم و تبعیض جنسی و خشونت علیه زنان به گوش جهانیان برسانند.
در هشت مارس سال 1857میلادی زنان كارگر كارخانه نخريسی و پارچه بافی شهر نیویارک ایالت متحده امریکا در اعتراض به شرايط نامناسب و غیر انسانی کار به جاده ها ريختند و دست به مبارزه گسترده ئی زدند و درخواست 10 ساعت كار در روز، دستمزد مساوی در برابر کار مساوی "با مردان"،حقرأی ،بهبود شرایط کار و افزایش دستمزد را نمودند.
در حالیکه این زنان از حقوق ،حقهً خود بشکل مسالمت آمیز دفاع می نمودند.دفعتاً با برخوردی مسلحانه پولیس مواجه شدند. پولیس به صفوف معترضين زن وارد شده و صفوف شان را در هم شکسته و بسياری از آنها را مجروح و حتا چندين نفر آنها را بیرحمانه به شهادت رسانیدند. این صدا های بر حق این مبارزین به سرعت انتشار یافت و در کمترین زمان از مرزهای امریکا خارج و وارد اروپا و از آنجا دامنه های آن به آسیا و افریقا نیز سرایت کردو دیری نگذشت که به چهره درخشان حق طلبی و آزادی خواهی زنان در سراسر جهان مبدل گشت.
در سال 1907بار دیگر در دورهای که مبارزات زنان برای تأمین حقوق سیاسی و اجتماعی شان اوج گرفته بود، بمناسبت پنجاهمین سالگرد تظاهرات نیویارک در هشتم مارچ، زنان دست به تظاهرات وسیع زدند و در جریان همین مبارات نخست از همه روزی را بهعنوان «روز زن» با شعار "حق رای برای زنان" مطرح نمودند.
در 23 فوریه 1909 مطابق هشت مارس زنان شهر نیویارک تظاهرات وسیع را به اشتراک بیش از 2000 زن برگزار نمودند. در قطعنامه همین روز پشنهاد نمودند که هر سال در همین روز تظاهرات سراسری در امریکا به مناسبت « روز زن» برگزار شود.
حزب سوسياليست آمريكا طی بيانيهای اعلام كرد كه در هردو سال يك روز به اعتراضات زنان براي كسب حق رأي اختصاص يابد. ولی زنان در واقعیت آرزو داشتند که همه ساله ازین روز تجلیل به عمل آورده و روحی پیشگامان وپیشتازان نهضت زن را خشنود و مشعل آزادی زن را تابنده نگه دارند.
در سال 1910، "دومین کنفرانس زنان سوسیالیست" که کلارا زتکین یک تن از رهبران آن بود، پیشنهادی را مبنی بر تعیین" روز بین المللی زن" ارائه داشت.
زنان سوسیالیست اتریشی قبلا روز "اول ماه می" را پیشنهاد کرده بودند. ولی اول ماه می، جایگاه و مفهومی داشت که میتوانست اهمیت و جایگاه مبارزه مشخص بر سر مسئله زن را تحت الشعاع قرار دهد ازین سبب دقت روی این مسله ضروری بود.
زنان سوسیالیست آلمان، به 19 مارس موافق بودند. ولی این روز نیز مناسبتی قبلی با مبارزات انقلابی در سال 1848علیه رژیم پادشاهی پروس داشت که به عقب نشینی لفظی حکومت در نوزدهم مارچ همان سال، منجمله در مورد مطالبات زنان، انجامید.
در سال 1910 لئويس زيئتز نماينده حزب سوسياليست آمريكادر كنفرانسی كه در كوپنهاك برگزار شد و در آن یکصد زن مبارز از هفده كشور حضور داشتند پيشنهاد اينكه يك روز در سال به عنوان روز جهانی زن (حق رأی برای زنان) ناميده شود و زنان سراسر جهان در آن روز به راه پيمايی و تظاهرات دست بزنند، را مطرح ساختندو كلارا زتكين عضو حزب سوسيال دموكرات آلمان " کلارا زتکین به زنان خطاب کرده میگفت( زنان آگاه ومبارز شما درابتدای کار تان با مشکلات وموانع بی شماری در راه آرمانهای تان برای آزادی صلح وهمبستگی واتحاد با زنان مواجه می شوید ولی رسیدن به این پیروزی مبارزه خستگی نا پذیر می خواهد. پشت کار داشته باشید وموقف حساس خود را درتشکیل جامعه ونقش فعال خود را درفامیل وخانواده وجامعه فراموش نکنید. برخیزید ودر راه زندگی بهتر وجامعه نوین
مبارزه کنید" اين جريان را پيگری نمود.كلارازتكين يكي از رهبران شناخته شده حزب سوسياليست وقت آلمان بود·
کلارا زتکین نه تنها تضادی بین فعالیت برای حقوق زنان و مبارزه برای برقراری جامعهای عادلانه که کنترل تولید به دست کارگران باشد، نمیدید و برای تحقق هر دوی آنان مبارزه میکرد، بلکه رهایی کامل زن را تنها در بستر مناسباتی امکان پذیر می دانست که آنان را از وابستگی اقتصادی برهاند. به همین دلیل او مردها را دشمن واقعی زنان نمی دانست، بلکه روابط
و مناسبات موجود را دشمن هر دوی آنان می شمرد. مارس هر سال، همراه با برپایی جشن و مراسم بزرگداشت روز جهانی زن، نام کلارا زتکین برای ما زنده میشود، چرا که او پیشنهاد دهنده و بانی انتخاب چنین روزی در دومین کنگره ی زنان سوسیالیست در سال ۱۹۱۱ در کپنهاگ بود.
کلارا زتکین "روز ۵ ژوئیه ۱۸۵۷ در آلمان به دنیا آمد و در سال ۱۹۳۳ در شهری در نزدیکی مسکو درگذشت. او یکی از بانفوذترین چهرههای سیاسی آلمان در دفاع از حقوق زنان، دفاع از مبارزهی طبقاتی کارگران علیه نظام سرمایهداری، مبارزه علیه جنگ و فاشیسم در اوایل قرن بیستم بود.
محل تولد کلارا دهکدهای بود که ساکنین اصلی آن کارگران معدن بودند. پدر کلارا معلم این دهکده بود و شاید تحت تأثیر او بود که کلارا نیز بعدها این شغل را برای خود برگزید. سال ۱۸۷۴ که به همت آگوسته اشمیت سمیناری برای معلمان، و فعالان حقوق زنان برگزار میشود، آغاز آشنایی کلارا زتکین 17 ساله، نه تنها با جنبش زنان و جنبش کارگری، بلکه با دوست و شریک زندگی سالهای بعدش، اُسیب زتکین بود. میپرداخت. پیوستن او در سن ۲۱ سالگی به حزب سوسیال دموکرات آلمان که در آن زمان غیرقانونی بود، منجر به دستگیر ی مکرر او و در نهایت اجبار به ترک آلمان و زندگی در تبعیدشد. در پائیز ۱۸۹۰ که فعالیت حزب سوسیال دموکرات آلمان آزاد شد، او نیز با خانوادهاش به آلمان بازگشت. کلارا در آلمان در سال ۱۸۹۹ با نقاش جوانی به نام فریدریش زوندل ازدواج کرد، اما طولی نکشید که این رابطه به شکست منجر شد.
کلارا زتکین هرگز در فعالیت های سیاسی خود نقش جنس دوم را بازی نکرد و این اجازه را نیز به دیگران نداد تا چنین نقشی را به او تحمیل کنند. او از بنیانگذاران انترناسیونال اول در سال ۱۸۸۹ و یکی از نمایندگان انقلابی در فراکسیون مارکسیستهای انقلابی حزب سوسیال دموکراسی آلمان بود. در این سال، او به همراه روزا لوگزامبورگ و کارل لیبکنشت که در سال ۱۹۱۹ ترور شدند، از این حزب جدا شده و گروه اسپارتاکوس را تشکیل دادند. این گروه، یک سال بعد، نام اتحاد اسپارتاکوس را برای خود برگزید که هستهی اولیهی حزب کمونیست آلمان را تشکیل داد. زتکین از سال ۱۹۲۷ تا ۱۹۲۹ یکی از اعضای کمیتهی مرکزی این حزب بود. او همچنین از سال ۱۹۲۱ تا ۱۹۳۳ عضو کمیتهی اجرایی انترناسیونال کمونیستی و از سال ۱۹۲۵ رئیس "کمک سرخ در آلمان" بود. در فاصلهی سالهای ۱۹۲۰ تا ۱۹۳۳ در دوران جمهوری وایمار نیز او
نماینده در مجلس آلمان بود. مبارزه برای کسب حقوق زنان، یکی از مهمترین زمینههای فعالیتهای سیاسی- اجتماعی کلارا زتکین بود. . زتکین یکی از پیشقراولان مبارزه برای کسب حق رأی برای زنان است. نشریهی زنان به نام "برابری"، از سال ۱۸۹۱ تا ۱۹۱۷ به همت و با مسئولیت او منتشر میشد. او در کنگرهی مؤسس انترناسیونال دوم، در تاریخ ۱۹ ژولای ۱۸۸۹، بر سر خواستهای زنان در رابطه با کسب حق رأی، انتخاب آزادانهی شغل و حمایت ویژه از زنان در قوانین اجتماعی، صریحاً به بحث با فعالان حقوق زنان میپرداخت که از منافع طبقات مرفه و سرمایهدار حمایت میکردند. او درسخنرانی خود در این جلسه چنین استدلال میکند:
"ما میدانیم که رهایی کامل زنان، نه تنها با به دست آوردن حق اشتغال میسر است و نه، تنها با داشتن حق تحصیل، اگر چه اینها نیز حقوق طبیعی و مسلم ما و حتی مقدم بر حقوق سیاسی ما هستند. گواه ما، تجربهی کشورهایی است که در آنان زنان حق شرکت در انتخابات باصطلاح همگانی، آزاد و مستقیم را دارند. در این کشورها، حق رأی، بدون داشتن استقلال اقتصادی زنان، تفاوتی واقعی در وضعیت آنان به وجود نیاورده است. اگر رهایی اجتماعی تنها با رهایی سیاسی میسر بود، بایستی در این کشورها معضلات اجتماعی زنان نیز با کسب حق رأی حل شده باشد. ما معتقدیم که رهایی زن تنها با رهایی انسان و در بیان اقتصادی آن با رهایی کار از سرمایه میسر است... اگر همین امروز تمام قوانین موجود نیز تغییر کرده و زنان نیزهمان حقوقی را که مردان دارا هستند، بیابند، باز این به معنای رهایی از استثمار اقتصادی زنان و
پایان یافتن بردگی نیست."»
كلارازتكين در اين كنفرانس ،پشنهاد تعيين ٨ مارچ روز جهاني زن رامطرح و قطعنامه اي را براي تصویب به كنفرانس ارائه داد.در قطعنامه كلارازتكين چهار خواسته مهم مطرح شده بود :
1 - مبارزه براي تامين حقوق مادري وحقوق كودكان
2- مبارزه بر عليه خطر جنگ
3- مبارزه براي حق راي
4- مبارزه عليه تورم وگرانی·
كنفرانس 1910 عليرغم تاكيد براهميت یک روز جهانی به عنوان سمبل مبارزه بر عليه ستم به زن ، در مورد تعيين روز مشخص برگزاري آن، به نتيجه نرسيد و به همين خاطر تا سال 1921در تاريخ های متفاوتي در يكی ازيكشنبه ها روز تعطيل عمومی ماه مارچ "روز زن " برگزار می گردید.
این کنفرانس تاریخ برگزاری نخستین مراسم «روز زن» را ۱۹ مارچ 1911 تعیین کرد. تصمیم گیری قطعی برای تعیین «روز جهانی زن» به تعوق افتاد. بعد از انتشار قطعنامه کنفرانس در مورد تعیین «روز جهانی زن»، انترناسیونال دوم از این تصمیم حمایت کرد، و نخستین تشکیلاتی بود که این روز را برسمیت شناخت.كه اين پيشنهاد در سال 1911 در انترناسيونال دوم پذيرفته شد. كه البته روز خاصی
براي اين امر در نظر گرفته شود، در سال 1911 اولين روز بينالمللی آزادی زنان در آلمان، اتريش، دانمارك و سوئيس در روز 19مارچ برگذارشد.
مارچ 1911 خیابانهای آلمان، اتریش، سوئیس و دنمارک با مارش زنان به لرزه در آمد. شمار زنان تظاهر کننده در اتریش به 30 هزار نفر میرسید. نیروهای پولیس به تظاهرات حمله بردند و به لت و کوب زنان پرداختند و گروهی را دستگیر و راهی زندان نمودند.
سال 1913 "منشی عمومی بین المللی زنان" (یکی از نهادهای انترناسیونال سوسیالیستی دوم)، هشتم مارچ را با خاطره مبارزه زنان کارگر در آمریکا، بهعنوان «روز جهانی زن» انتخاب کرد. در همان سال، زنان زحمتکش و زنان روشنفکر انقلابی در روسیه تزاری و در سراسر اروپا، مراسم «8 مارچ» را بشکل تظاهرات و میتینگ ها برگزار کردند.
در سال 1914 جنگ جهانی اول درگرفت. در اروپا که مرکز جنگ بود، زنان انقلابی تلاش کردند تظاهرات 8مارس1915 و 1916 را تحت شعار مرکزی "علیه جنگ امپریالیستی" برگزار کنند. در کشورهای درگیر جنگ، طبقات مختلف به موافقان و
مخالفان جنگ تقسیم شده بودند و انشعاب در صفوف جنبش زنان، مانع از برگزاری سراسری و گسترده «روز جهانی زن» شد.در سال 1917 تظاهرات زنان کارگر در پتروگراد علیه گرسنگی و جنگ و تزاریسم، بانگ آغازین انقلاب روسیه بود. 8 مارس 1917
به یک روز فراموش نشدنی در تاریخ انقلاب روسیه تبدیل شد.
در سال 1921كلارازتكين كه اين باريكی از رهبران انترناسيونال سوسياليست و در راس اين كنفرانس بود، 8 مارچ را بعنوان روز جهاني به اين كنفرانس پيشنهاد و آن را به تثبيت رسانيد· دلايل مختلفی كه بر مبناي آن 8 مارچ در اين كنفرانس انتخاب شد،قرار آتی بود:
8 مارچ ، بايد برگزار كنندگانش را به يا د مبارزه قهرمانانه زنان نساجی نيویارك بيندازد.
8 مارچ در عين حال روز قيام زنان كارگر پترزبورگ برعليه روسيه تزاري را به یاد داشته باشد.
از آن تاريخ تاكنون، عليرغم موانع بيشماروعليرغم اينكه در تعدادي از كشورها حتا برگزاري اين روز ممنوع ميباشد. ولی زنان اين روز را به عنوان روز جهانی اعتراض به ستم به زن،برگزار ميكنند· دركشور هاي مختلف، زنان بابرگزاري تظاهرات ، كنفرانس ها، تجمعات و جشنها اين روز را گرامی ميدارند. ولی در کشور های که از سوی حکومات جابر ممنوع قرار داده شده است. زنان این روز رابه شکل دعوت و محافل کوچک دایر می نمایند و خاطرات پیشینه ها را با روشن نمودن شمع ها ، روشن نگه میداند. در سال 1921 "کنفرانس زنان انترناسیونال سوم کمونیستی" در مسکو برگزار شد. در آن کنفرانس، روز 8مارچ
بهعنوان «روز جهانی زن» بتصویب رسید. کنفرانس، زنان سراسر دنیا را به گسترش مبارزه علیه نظم موجود و برای تحقق خواسته هایشان فرا خواند. از اواسط دهه 1930، دنیا یک بار دیگر بسوی جنگ جهانی جدید روان شد. برگزاری تظاهرات «روز جهانی زن» در کشورهایی که تحت سلطه فاشیسم بودند، غیر قانونی اعلام شد. علیرغم این ممنوعیت، در هشتم مارچ 1936، زنان در برلین تظاهرات کردند. در همان روز، اسپانیای فاشیست شاهد تظاهرات هشتم مارچ در مادرید بود.30
هزار زن کمونیست و جمهوریخواه، شعار "آزادی و صلح" سر دادند. در پی جنگ جهانی دوم، انقلابات و جنبشهای رهاییبخش در کشورهای چندی درگرفت. چین با شمار عظیم زنان و مردانش در زمانی کوتاه گامهای بزرگی در جهت رهایی زنان به پیش برداشت. در آن سالها، عمدتاً دولتها و تشکیلات مترقی و انقلابی در بر پایی «روز جهانی زن» میکوشیدند.
در دهه 1960، در کشورهای آسیا و افریقا و آمریکای لاتین جنبشهای رهاییبخش بپا خاسته بودند.
به همین ترتیب زنان مبارز جهان درفلسطین لیلا خالد، درالجزایر جمیله بوپاشا، در ایران فرخزاد درهند اندیرا گاندی، ودردیگر کشور ها انجیلادویس، ترشکوا، رابرت و غیره ودرافغانستان زنان چون ملکه ثریا، دکتوریس اناهیتا راتبزاد برای رهایی انسان حماسه ها آفریدند.
در کشورهای سرمایهداری پیشرفته نیز جنبشها و مبارزات انقلابی و ترقی خواهانه اوج گرفته بود و جنبش رهایی بخش زن نیز وسعت و دامنه چشمگیری یافت. در آمریکا و اروپا، زنان علیه سنن و قیود و قوانین مردسالارانه و احکام اسارت بار کلیسایی بپا خواستند. در جنبش زنان موضوعاتی نظیر حق طلاق، حق سقط جنین، تامین شغل، منع آزار جنسی، ضدیت با هرزهنگاری، کاهش ساعات کار روزانه ، رخصتی های بعد از وضع بارداری و غیره مطرح بحث قرار گرفت. این جنبش موفق شد در برخی از این زمینهها پیشروی کند.در تظاهرات هشتم مارس 1969 زنان در دانشگاه
برکلی در آمریکا گرد هم آمدند و علیه جنگ در ویتنام تظاهرات کردند.
در سال 1975سازمان ملل هشتم مارس را بهعنوان «روز جهانی زن» برسمیت شناخت. بعد از خاتمه جنگ جهانی دوم و بالاخص از اواخر دهه 1970، با توسعه سرمایهداری به کشورهای عقب مانده، بخشهای بزرگتری از زنان درگیر کار و تحصیل گشتند. در عین حال، زنان همچنان در جامعه موقعیتی درجه دوم را احراز کردند و اسیر نظام مردسالاری شدند. این تفاوت ها ، مسئله زن را به چالش های زیادی مواجه ساخت.
زیراكه در 19 مارچ 1848 پادشاه پردسن در پی بحران آن سال و تحت فشار مجبور شده بود قول دادن حق رأي را به زنان بدهد كه البته با سپري شدن بحران طبيعتاً عملی نشد!)
خواست های معترضان در تظاهرات 19 مارچ سال 1911 كمابيش در تمام كشورهای مختلف جهان ، مراسمی گوناگونی برگزار كردند موضوعی اصلی آنرا کسب حق رأی ،حق تحصيلات و آموزش برابر، از ميان برداشته شدن تبعيض شغلی ،وجود دستمزدهای مساوی در برابر کارمساوی تشکیل میداد.
روز 8 مارچ تا سالهای بسيا ر تنها در تقويم كشورهای سوسياليستی به رسميت شناخته شده بود اما با ظهور موج دوم فمينيسم در كشورهای اروپایی و آمريكايی نيز اين روز به رسميت شناخته شد و در سال 1975 سازمان ملل متحد 8 مارس را رسماً روز جهانی زن ناميد.
به همین ترتیب زنان مبارز جهان درفلسطین لیلا خالد، درالجزایر جمیله بوپاشا، در ایران فرخزاد درهند اندیرا گاندی، ودردیگر کشور ها انجیلادویس، ترشکوا، رابرت و غیره درافغانستان زنان مبارزی چون ملکه ثریا، دکتوریس اناهیتا راتبزاد برای رهایی انسان حماسه ها آفریدند.
هشت مارچ روز بین المللی زنان در افغانستان پس از رویداد هفت ثور رسماً در مرکز و ولایات کشور تجلیل می گردید و از مادران و زنان پیشتاز در عرصه های مختلف تقدیر و تحسین بعمل می آمد.
منبع: ترجمه از منبع خارج
ویکی پیدیا |