کابل ناتهـ
جامعۀ ما سالهاست که با مقولات ومفاهیم ونام های گوناگون مصیبت آورآشنایی یافته، چند سال است که نام عمل انتحاری به آنها افزوده شده است.
عمل انتحاری- سیاسی ، که دربرخی از کشورهای جهان وبه ویژه درشرق میانه نمونه هایی را برجای نهاده است،چندیست که در افغانستان با غم انگیزی و نفرت زایی دوره می کند. سوکمندانه این عمل درهفته های آخر، در نقطۀ بالاتری رسید.
حملات درکابل بانک (شعبۀ جلال آباد)، درارغنداب، درسپین بولدک، درشهرقندهار، در فاریاب و در کابل؛موید ادعای سیرقوس صعودی آن اند.
از روی سن وسال انتحار کنند گان تروریست معلوم می شود که نوجوانان وجوانان بی عقلی هستند، که بوسیلۀ شبکه های تروریستی منطقه در معرض سؤ استفاده قرار گرفته اند. به آن جوانان تلقین می کنند، که شما مسلمان هستید. شما در جنگ وجهاد با کفار، پس از قربانی نمودن خود وکشتار آنها،به جنت می روید. به این ترتیب سران شبکه های تروریستی ، به عنوان فروشندگان برگه های کاروان جنت !، با سؤ استفاده از جوانان کم عقل، بیشرمانه ترین اعمال فاجعه آوررا به نمایش می گذارند.
جالب است که رهبران اعمال انسان کشی، این جوانان را به جاهای برای انتحار میفرستند که در بسا موارد محل تجمع مردمان غیرنظامی است. از 2400 انسانی که سال پیش در اثر چنین عملیات مشابه در افغانستان کشته شده اند، اکثر شان،غیرنظامی، زنان وکودکان ومردانی بوده اند، که برای رفع نیازهای روزمره ویا دریافت، لقمه نانی به بیرون منزل زفته اند. انسان کشی چند هفتۀ پسین، درجاهایی که از آنها نام بردیم، در بانک، در اجتماعی که مسابقات بزکشی را می دیدند، در فروشگاه ها ، درایستگاه موترها . . . همه نشان میدهند، که سران شبکه های تروریستی، به آسانی اجرای تصمیم و به مرگ تعداد بیشترمی اندیشند. انتخاب غیرنظامیان ومحل های که اجتماع بیشتر جمع شده اند، به پندار سران آنها، بازتاب بیشترخواهد داشت ومنظور ایجاد رعب وترس تروریستی را کمک می نماید!
سزاوار یادآوی است، که محکومیت اعمال تروریستی – انتحاری ازین جهت نیست که غیرنظامیان را انتخاب می کند. در کل اتخاذ چنین شیوه در افغانستان نکوهیده وجاهلانه و ضد انسانی است.
این اعمال در اوضاعی به گسترش رسیده است، که مردم افغانستان هنوز با بقایای ماین های زمان تجاوزشوروی دست وگریبان می باشند. ماین های برجای مانده از آن دوران وسالهای بعدی هنگام جنگهای تنظیمی؛ بیگناهاهان بیشماری را ، به هلاکت میرساند. مانند کشته شدن اطفال وزنانی که هفتۀ پیش درخوست جان خود را از دست دادند.
این اعمال موازی با حملات راکتی؛ مانند اثابت سه راکت در شهر کابل، وکشتارهای مامورین وکارمندان دولتی ،فضای ترساننده ونا امنی را به وجود آورده است. این اعمال در اوضاعی روبه گسترش نهاده است که نیروهای نظامی خارجی در افغانستان، با اعمال غیر مسؤلانه ، ده ها بار مردمان بیشماری را به قتل رسانیده اند.
این اعمال تنها در افغانستان مصیبت نیافریده اند. چند سال است که مصیبت های مشابه در پاکستان نیر با همان مشابهت های توجیهی برگه فروشانی که جوانان را به بهشت می فرستد!، دل ها را میازارد.
عمل انتحاری و ذهنیت حاکم رواج دهندگان آن را بایدمحکوم نمود. هیچ توجیهی برای سکوت وتایید شرمسارانه وسکوت آمیزآن نمی تواند،پذیرفته شود. آنانی که به جای محکومیت اعمال انتحاری به عنوان یکی از اشکال تروریسم ، راه تمکین وسازش وعقب نشینی را با آن پیشه کرده اند،معامله گرانی هستند که از تۀ دل با رهبران شبکه های تروریستی پیوند های بیشماری دارند. رونق کارآنها ومعاملاتی که در پشت جریان دارد، تصویر دورنمای دولت تروریستی در افغانستان تواند بود.
عملیات انتحاری سالهای اخیر،تروریسمی است که افغانستان وپاکستان؛ هردو کشور، لانه های پرورش آن اند. اعمال تروریستی در افغانستان را نمی توان با خاستگاه پاکستانی معرفی نمود. همین طور تروریسم در پاکستا ن را نباید صادرات افغانستان گفت. مصیبتی است که دامنگیر هر دو کشور می باشد. شایسته است که با این مصیبت رزمید و در همه ابعاد آن را نکوهید . |