کابل ناتهـ، Kabulnath


 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

وزیر جدید دفاع امریکا، جنگ عراق را مغلوبه نمیپندارد!

برگردان و نگارش: ایشور داس

 

 

جهان در هراس است

 

  • آيا عراق براي امريکا ويتنام دوم است؟

  • آيا امريکا در مبارزه با تروريزم به ناکامي مواجه است؟

  • آيا امريکا را يک شکست رنج آور ديگر همگون با جنگ ويتنام تهديد ميکند؟

 

رابرت گيتسRobert Gates وزير جديد امور دفاع ايالات متحده امريکا براي نخستين بار ديروز اعتراف کرد که مبارزه و جنگ عليه تروريست ها دقيقأ به فرجام ناکامش نزديک ميگردد.

وي که سابق رييس اداره استخبارات امريکا CIA بود، در پاسخ پرسش سناتور گنگرهء امريکا که آيا با درنظرداشت وضعيت کنوني جنگ عراق، پيروزي برآن متصور است؟ گفت: نخير صاحب!

 

رابور کميسيون « بيکر» که تحت رهبري وزير خارجهء پيشين امريکا آقاي جيمز بيکر James Baker تهيه شده و ديروز انتشار يافت، برگشت مرحله يي عساکر امريکا از عراق را توصيه ميدارد. اضافه از هفتاد هزار سرباز از يکصدوچهل هزار سربازي که اکنون در عراق مستقر هستند، بايست به خانه هاي شان برگردند.

 

شمار زيادي از امريکاييان فرجام ترسناک و شرماگين جنگ ويتنام 1975 را فراموش نکرده و هنوز خاطره آن را در حافظه دارند. ويتنام جنوبي که سالهاي زياد با مصيبت جانکاه جنگ داخلي دست و گريبان بود، همچنان براي امريکا يک فاجعه فراموش ناشدني مانده است.

 

جنگ عراق و ويتنام را ميشود که در شاخص هاي همگون باهم مقايسه کرد.

 

شاخص ها:

در کشور دشمن_نماي ويتنام:

 

امريکايي ها در ويتنام عليه کمونيزم که از سوي اتحاد جماهير شوروي سوسياليستي پيشين راه اندازي شده بود، ميجنگيدند.

 

در کشور دشمن_گون عراق:

 

نيروهاي تروريستي اسلامي که از سوي دولت "مخالف پرور" ايران که با توليد اسلحه اتمي، آرزو دارد در شمار قدرتهاي بزرگ جهان حساب گردد، کمک و حمايه ميشوند.

 

در هر دو وضعيت جنگ، امريکا با دشمن غيرقابل ديد، نامرئي و پنهاني روبه رو بوده است.

 

قربانيان جنگ

 

در جنگ ويتنام 58000 سرباز امريکا در گذشتند و در عراق تا حال حدودي 3000.

ارقام قربانيان ملکي در جنگ ويتنام 1.9 مليون نفر و در عراق تا هنوز 48000 نفر.

 

مصارف جنگ

 

جنگ ويتنام به اساس ارزشنماي هاي امروزين 624 مليارد دالر و جنگ عراق تا به حال 350 مليارد دالر هزينه برداشته اند. به بيان ديگر در ويتنام ماهانه 8 مليارد دالر و درمقابل در عراق هرماه 5.1 مليارد دالر در جنگ به مصرف رسيده است.

 

ميزان حمايت از جنگ در ايالات متحده امريکا:

 

زمان جنگ ويتام شاهد انزجار و راهپيماييهاي وسيع امريکاييان عليه آن جنگ بود. 60 در صد اتباع امريکا تقاضاي برگشت فوري نظاميان امريکا از ويتنام را داشتند.

 

در حاليکه نکوهشگران جنگ عراق امروز بيشتر از 64 در صد امريکاييان را تشکيل ميدهند.

 

ولفگنگ گهرهاردت Wolfgang Gerhardt مسئول بخش سياست خارجي حزب ليبرال دموکرات المان FDP ميگويد: "آقاي گيتس وزير جديد امور دفاعي امريکا و کميسيون «بيکر» حقايق راستين را برجسته ساخته اند. اعتراف به اشتباه در حقيقت گام نخست در جهت رفع آن ميباشد."

 

پيتراشتوروک Peter Struck رييس فراکسيون حزب سوسيال دموکرات المان SPD به اين نظر است: "ايالات متحده امريکا ارزيابي ناقص و اشتباه آميز را طرف شده است. آنها ميخواستند که در نماد رهايي دهندگان ظاهر شوند ولي در جامه متجاوزين پنداشته شده اند. آنها ميتوانند با پذيرش دشواريهاي زياد ازين بن بست بيرون آيند.

 

ادوارد لينهرEduard Linher کارشناس امور سياست خارجي حزب سوساليست مسيحي المان CSU به اين پندار است که " نبايست استراتيژي امريکا را در کليت ناقص ارزيابي و محکوم کرد. اسباب موجبه جنگ عراق را چنانکه برخيها ساده تلقي ميکنند، نبوده است. امريکا ميخواست براي استقرار صلح و آرامش در منطقه ممد واقع گردد و اين امر ضروري نيز بود. با دريغ، طرز تفکر آنها که فورأ دموکراسي را در جاي قدرت مطلقه به کرسي نشانند، به سليقه و عادات مردم عراق سازگار نيافتاد. لذا حالا ناگزير اند به اين طرز ديد و سياست شان بازنگري کنند."

 

(()) (()) (())

 

چه مي شد و چه ميشود؟

 

زمانيکه ديروز خبر بالا را از صفهء دوم روزنامه بيلد  Bild تاريخ 7 دسمبر 2006 به فارسي برگردان ميکردم، هر لحظه به فکر افغانستان مقدس بودم.

 

کشور ما نيز قرباني جنگ سرد ميان اتحاد شوروي فروپاشيده و ايالات متحده امريکا گرديد. اينکه در درازناي دشمني دامنه دار ابر قدرتها، مردم افغانستان چه دردها و رنجها را با جان و پوست شان لمس کردند، خداوند بهتر ميداند.

 

متاسفانه به خاطر دشواريهاي فراوان در آمارگيري، ارقام دقيق قربانيان جنگ افغانستان در دست نيست. شايد اداره نظامي امريکا هزينه جنگ آن زمان را در محفظه هاي کمپيوتري اداره پنتاگون يا مراجع شبيه آن داشته باشند. ولي بدون شک آنها نيز دقيقاً نميدانند که چه خسارات تباه کننده و غير قابل جبران به وطن مان وارد آمده است.

 

گاه گاه اما فرصتهايي فراهم ميشد که بايسته بود گروههاي هشتگانه و هفتگانه و حکومت کابل با وجدان و ذهن شفاف از آنها استفاده ميکردند و جهت کاهش ميزان قرباينان جنگ و ويراني وطن عملاً گام برميداشتند.

 

چه ميشد، اگر بعد از خروج قواي شوروي پيشين افغانها با هم مانند امروز وحدت ميکردند؟

چه ميشد اگر محمدظاهر، شاه سابق افغانستان، در وقت لازمه به وطن برميگشت و با تدبير و مشوره با بزرگان مردم هر گوشه اين ديا زخم خورده، مانع طويل شدن زمان جنگ ميشد تا اصلاً نهضتي به نام طالبان هرگز به ميان نمي آمد.

 

پارلمان امروزي ما ميتواند نمونه ساده وحدت ملي باشد. نمايندگان  انتخابي تمام گروهها به شمول احزاب خلق و پرچم، دستگاه خاد، مائويستها، ميانه روها، احزاب اسلامي هشتگانه و هفتگانه، ساير سازمانهاي پراگنده سياسي_اجتماعي و مليتهاي برادر افغانستان در زير يک سقف گرد آمده اند. با دريغ، نگذاشت که نماينده افغانهاي ديرينه يعني هندوان افغانستان در نقش فرزندان همين خانواده در "خانه مردم" يا به سخن ديگر به حريم خانه خود شان راه يابند.

 

آشکارا همه روزه ميشنويم که نماينده هاي مجاهدين به شمول رهبران بزرگ شان در محافل شخصي با نمايندگان و سران حزب خلق/ پرچم، مائويستها و حتا دستگاه خاد سابق با حسن نيت و پيشاني باز اشتراک مي ورزند. اين را هم ميشنويم که نماينده هاي به اصطلاح کمونيست بدون هراس، به مهمانخانه هاي مجاهدين ديروز صميمانه اشتراک کرده و جامهاي کوکالا و فانتا را به سرسلامتي همديگر و به شکرانگي دوستي بي شائبه در يک شُپ سر ميکشند.

 

چه ميشد اگر بعد از خروج قواي شوروي در نهاد لويه جرگه يا پارلمان ويا شوراي ملي، نمايندگان مردم افغانستان باهم جمع ميشدند و سرنوشت دولت را در دست ميداشتند؟

 

نيمدانم که مصرف ماهانه يا روزانه جنگ امروز افغانستان که تحت نام مبارزه با تروريستها صورت ميگيرد، به چه پيمانه خواهد بود.

 

چه ميشود اگر مقدار کمي آن در راه اعمار وطن و خلق کار براي ملت مظلوم افغان صرف شود تا بازار عسکر يابي دشمنان مردم که جوانان بيکار را در مقابل پرداخت دالر و کلدار به جنگ تشويق ميدارند، به ورشکست مواجه گردند. و صدها چه ميشد و چه ميشود ديگر...

 ***********

بالا

دروازهً کابل

شمارهء مسلسل ٤۱                       سال دوم                           دسمبر/جنوری ٢٠٠٦/۲۰۰۷