کابل ناتهـ، Kabulnath


 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

لنديها ( كرزي صاحب )

سراينده : نيك محمد ولار

برگردان : شكرالله شيون
 

 

 

 


آي كرزي !
ما از هجوم هراس ميلرزيم
تا تو اينجا بر تخت نشسته ئي

چگونه بر تو نبالم
كه همه غربيها را در نزدم سر افگنده ساختي

هوا پيماهاي بم افگن چون عقابها بر فراز سر هاي ما ميچرخند
فرزندان ما از عيد باز مانده اند

آي كرزي !
از نهايت ظلم ميگذري
كه سرزمين ما را به بيگانگان ميسپاري

آي كرزي !
توانايي ترا ميدانم
ميدانم كه ناتو را با دو دست سلام ميدهي

آي كرزي !
آنگاه كه مادر ها نام ترا ميگيرند
در بد دعاهاي خويش
خوشبختيهاي تو چه خواهند بود ؟

قلم را تنگ ميفشارم
تنگ در ميان انگشتانم
و سياه نامه ترا بر صفحه تاريخ مينگارم

آي كرزي !
بمها چه خوشايند اند ترا
كه با يك انفجار هفتاد مادر را بي فرزند ميكنند

به لافهاي كرزي خود را مفريبيد
كه بهنگامش حرفها را ديگرگونه خواهد گفت

آي كرزي !
فداي لبهاي خاموش تو
كه آخر اين بمها از تقدير ميآيند

آي كرزي !
بر عدالتت ميخندم
كه بيگانگان را با دولار مينوازي
و خويشان را با انفجار

ناتو بسيخم در كشيد و ائتلاف كبابم كرد
چون نماينده هاي حقوق بشر بدادم رسند
من سوخته ام .

 

***********

بالا

دروازهً کابل

شمارهء مسلسل ٣۸                  سال دوم                              نومبر ٢٠٠٦