|
آرش
آذیش
قصابها
قصابهای غاصب تاریخ
با دستهای سرد
به خون آلوده
تقدیس تیغ را
به
نیایش نشسته اند.
*****
قصابهای
غاصب تاریخ
به ساطور
سجده میبرند
و با نظارهء
لاشه های رقصان
بر قناره
به خلسه می روند.
*****
قصابهای غاصب تاریخ
به مرگ قلم
می خندند
برگور کتاب
می رقصند
و تکرار واژه یی را
که در آن بوی لاشه
و وحشت نیست
تکفیر میکنند.
*****
دوران استحاله
و مسخ پدیده هاست.
خورشید را با تیغهای
موذبی
زهر آمیغش،
امید مرحمتی نیست.
و برهنگی درختان را
نجابتیست
که برگهای شانرا
به انبوهی
گورهای
سرد بخشیده اند.
******
قصابهای غاصب تاریخ
از مسخ و استحالهء خوبیها
سرشار نخوت اند،
و در باور مکدر شان تنها
تیغ است،
تیغ است،
تیغ...
تیغ....
*********** |