کابل ناتهـ، Kabulnath
|
حمیرا نگهت دستگیرزاده
هرگز باور نکردم
هرگز باور نکردم در زمین بی زمانگی را اینک زمانه در من آشیانه می بندد و لای انگشت هایم تخم های سیاه و سپید میگذارد که باورش کرده ام به باروری و زنانگی
اینک زمانه در من فریاد میشود در خون من می نشیند با خون من می آغازد فرصت های ترد بیداری را به ظرافت ثانیه ها
خون من است وای که بر آن پا ننهی!
مادرانگی را به زمانه حرمت بگذار به فرزانگی
18-09-2006
*********** |
بالا
شمارهء مسلسل ٣۶ سال دوم اکتوبر ٢٠٠٦