هما آذر

به جاودانه گیت

لوچپانو باواروتی هنرمند محبوب ایتالیا کنسرتی را در لندن به نفع اطفال مهاجر افغان در پاکستان ترتیب داد. این سخنان زاده ی احساسات بنده در پیشگاه این بزرگمرد، خیلی ناچیز است"

تو از کدام عرش مهربانی آمدی؟
مسیح وار،
با هبوطی اینچنین مقدس و شکوهمند؟
که بر غنوده گان آن جهنم مسجل و
زیاد رفته گان دشتهای فقر و بیکسی
نگاهبان شدی
تو ناجی هزارها، هزار نونهال آن کویر
                   تشنه گی،

                   گرسنه گی،
به قلبهای دردمند جا گرفته
جاودان شدی
خدای سرزمین بیکرانه ی هنر!
پیام آور مقدس سرود!
که آیه آیه ی ترانه هات
نوید عشق و الفت و نوازش است
و جرعه جرعهء کلام تو
برآن جوانه های رسته و در تنور تشنه گی
بشارت بهار و چشمه سار و بارش است
تو با ستون بالهای مهربانیت
بر آن پرندگان هجرت آفریده،

زاده گان خشم،

                  قهـــــــــــــر،

خفته در تهاجم تهی شدن
چه دوستانه سایه بان شدی
قسم به یاریت،

به مهربانیت،

                  به دستگیریت
ه جان نثاریت
که تا هنوز کس خمیده پیکرم،

به درگهی ندیده است
مگر،

به بازگاه همتت همیش
سر ارادتم خمیده است،

خمیده است.

مارچ ٢٠٠١

***********