کابل ناتهـ، Kabulnath


 

شادروان
احمدعلی کهزاد

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

در هندو کش
               هندوان به قتل نرسیده اند

 

 

توضیحی پیرامون نام هندوکش

 

 

 

 

هموطنی محترمی از طریق تیلفون پرسید که "آیا درست است که نام معروف و مشهور هندوکش در کشور ما بخاطری به کار رفته است که در آنجا هندوان را کشته اند؟"


بر آن شدم که موضوع را با مؤرخ و پژوهشگر مجرب و همدل عزیز کابل ناتهـ، جناب نصیر مهرین مطرح نمایم تا معلومات مؤثق خدمت پرسندهء گرامی و خواننده گان فرهیخته تقدیم یابد.

 

آقای مهرین نوشته ای از مؤرخ گرامی شادروان احمد علی کهزاد را با تذکر مختصری فرستاد که در پاسخ آن پرسش به نشر میرسانم.

 

"ایشور داس عزیز سلام

 

متاسفانه برداشتی که از ظاهر و قراین ظاهری اسم هندوکش در ذهن ایجاد میشود، و از آن این برداشت که گویا هندوان در آنجا به قتل رسیده اند، در بسا موارد دیگر نیز سب ساز ایجاد قراین و وجه تسمیه اشتباه آمیز گردیده است.

در باره ایجاد ذهنیت چنان نتیجه گیری اشتباه آمیز مختصر به عرض میرسانم که از جمله همان برداشت ها و سهو فاحش است. نبود توضیحات لازم در پاورقی ها ویا آخر کتاب های که به موضوعات تاریخی ویا جغرافیا معطوف بوده اند، نیز توانسته است در ادامه این اشتباه اثر بگذارد.

 

در پاسخ به پرسش هموطنی که شما یاد کردید، من به ارسال مقاله یی فشرده و عالمانهء شادروان احمدعلی کهزاد که زیر نام تهذیب هندوکش نوشته بودند، بسنده کردم. زیرا تصریح ایشان به قدر لازم و به گونه جامع میتواند حق مطلب را ادا کند.

با محبت

نصیر مهرین

 

 

 

تهذیب هندوکش

 

به نقل از کتاب " افغانستان در پرتو تاریخ"

اثر شادروان احمدعلی کهزاد

 

 

ستون فقرات و تیر پشت سنگلاخ عظیمی اس که از پامیر از بام دنیا شروع شده و از وسط مملکت از شمال شرق بطرف جنوب غرب ممتد است و سایر کوههای افغانستان چه در شمال و چه در جنوب همه و تقریبأ شاخه های فرعی همین سلسله کوه بلند و بزرگ محسوب میشوند. خروج وصعود هین سلسله جبال در ادوار طبقات الارضی خاکهای افغانستان را بشکل فلات مرتفع در آورده و خود کوه مذکور در سرتاسر طول خود منبع و سرچشمه یک عده رودخانه های سیلابی و خروشانی گردیده است.

سلسله جبال هندوکش با اساس تحقیقات باستان شناسی که از طرف داکتر "کارلنیتن کوون" متخصص قبل التاریخ معروف امریکایی در مغاره (قره کمر) در نزدیکی های (هیبک) در دامنه های شمالی کوه مذکور بعمل آورده از حوالی 30 تا 50هزار سال قبل مرکز رهایش یکعده شکاریانی بوده که در قدیم ترین دوره های مدنیت حجر (پالهء اولی تیک) به شکار حیوانات مشغول بودند و با زندگانی مفاره نشینی با ادوات بسیار ابتدایی که از سنگ چقماق میساختند مدنیت اولیه دورهء حجر قدیم با (پالهء اولی تیک) را بمیان آورده بودند.

سلسله جبال هندوکش طبق شواهد علمی و به اساس داستان ها و اسطوره های فولکولوری کانون رهایش باشندگان قدیم افغانستان بود. قدیم ترین نام این کوه در اوستا در فقرهء سوم (زمیادپشت) و در فقره ده و یازده (یسنای) دهم بصورت (پویائی ری سنا) یا (ایشکنه پویایی ری سنا) یاد شده که بلندتر از پرواز عقاب یا بالاتر از حد پرواز عقاب معنی دارد و در "پنداهش" همین کوه بنام (ابارسین) یادشده و این تسمیه پهلوی عبارت از همان نام اوستایی است که بالاتر دیدیم و با کمی تحول به شکل (ابارسین) در آمده و مرکب از دو کلمهء (اپار) یعنی ماورا و بالا و (سین) یعنی عقاب میباشد که باز هم بلندی این کوه عظیم را به صفت بالاتر و بلندتر از حد پرواز عقاب نشان میدهد.

کوه (ابارسین) در نظر یونانیانی که با اسکندر به افغانستان آمدند کوه اسرار آمیز معلوم میشد و آن را حد و منتهای آخر جهان تصور میکردند بناء علیه آن را (قفقاز) و به صفت (قفقاز هندی) اکو کازوس خواندند. نام موجودهء (هندوکش) اصلا از همان کلمهء (اندیکس) بمیان آمده و آنرا (هندیکس) و (هندوکش) ساختند.

سلسله کوه هندوکش از قدیم ترین روزگاران تاریخی باینطرف مسکن (لییوس) یعنی (مردمان کوهی) خواند. اینها هر که بودند باشنده گان اولیه این کوه بودند و بعد امواج اقوام آریایی که از شمال از حوزه بین سر دریا و آمو دریا در خاک های افغانستان منتشر شدند و در دامنه های دوطرفه این کوه های گرفتند.

هندوکش به شهادت لهجه های آریایی چه ایرانی و چه هندی و چه مخلوط از هردو مقر قبایل آریایی شد و این خصوصیت را حفظ کرد و با آمدن و انتشار عناصر دیگر هنوز هم صاف ترین بقایای امواج آریایی را در ته راه های این کوه عظیم سراغ میتوانیم.

چون دره های هندوکش عمیق و دشوار گذار قلعه های آن بلند و شامخ بود باشندگان اصلی آن در جریان تاریخ دونیم هزارساله کمتر از جاهای خود حرکت کرده و در بعضی نقاط جابجا مانده اند و علی العموم مختصات ممیزات زندگانی خود را محافظه کرده اند.

متاسفانه شرح چگونگی مراتب زندگانی اجتماعی و فرهنگی و مذهبی و هنری و ادبی باشندگان قدیم هندوکش کار آسانی نیست. معذالک اگر خوب دقت شود دیده میشود که باشندگان این سلسله کوه اقلا در نیمه شرقی آن از حوالی خنجان تا چترال و پامیر هنوز هم یک زندگانی مخصوصی دارند که بر کوایف پارینه حیات ایشان کم و بیش روشنی می اندازد.

در خنجان، اندراب، شنل، پنجشیر، سالنگ، سنجن، درنامه، ریزه کوهستان، نجرو، تگو، لغمان، کتور، نورستان، چترال، سوات  باجور، دامنه های پامیر مردمانی زندگانی دارند که وارث تهذیب قدیم هندوکش هستند. طرز معماری در تمام این ساحه وسیع مخصوصا در حصص شرقی آن عواملی دارد که در اثر احتیاج ارتفاعات بلند و برف گیر نقاط کهنسالی بمیان آمده است. خانه های چوبی نورستان که در آن سنگ و چوب بهم مخلوط شده و استحکام خاصی به خانه ها بخشیده بیشتر بعلت نزول مقدار زیاد برف بمیان آمده و تزئینات روی چوب که در دروازه ها و کلکین ها و دیگر ظروف، ادوات خانگی آنها دید و از روی هنر دوستی آنها نمایندگی می کند. مردمان نورستان که باشندگان اصل هندوکش شرقی محسوب میشوند در فنون جمیله مثل موسیقی علاقهء خاصی داشته و دارند. به اساس تحقیقات هیئت مردم شناسی دنمارکی (هارپ) که امروز در میان نورستانی ها متدوال است عصر (سومری ها) را در سه هزار سال ق م یادآوری میکند به اساس تحقیقات هیئت مذکور نه تنها هارپ امروزه نورستانی ها به دورهء سومری ها میرسد بلکه آهنگی که امروز می نوازند هم همان سابقه تاریخی را دارد.

همانطور که نورستانی ها در رقص و اتن و انواع بازی ها و ورزش ها علاقمند اند سایر باشندگان دره های هندوکش هم به این آداب و رسوم اراسته بودند. علت کم شدن آداب قدیمه در سایر حصص کوه مذکور تماس با مردمان جلگه و امواجی است که از بیرون به افغانستان آمد.

مردمان هندوکش حتمأ لباس و اسلحه و ادوات موسیقی و شکار و زیورات و مفروشات و موبل و اثاثیه و نوع طبخ مخصوصی داشتند که شواهد آن کم و بیش در دره های پنجشیر و نجرو و تگاو و بیشتر در دره های نورستان دیده میشود و هرکدام بجای خود نشان میدهد که باشندگان هندوکش از خود مدنیت و فرهنگ و روش مخصوصی در زندگانی داشتند.

١٢/۵/١٣٢۷

 

***********

بالا

دروازهً کابل

شمارهء مسلسل ٣٢                          سال دوم                               جولای/ اگست ٢٠٠٦